حجت الاسلام و المسلمین حبیب ا... احمدی؛ نویسنده 14 جلد کتاب ائمه(ع) الگوی زندگی و مدرس حوزه علمیه قم، در گفت و گو با قدس به تحلیل ابعاد مختلف زندگی حضرت زینب(س) اشاره دارد و فرازهایی از سبک زندگی  آن حضرت را روایت می کند.

*پرورش یافته مکتب ۶معصوم

وی با بیان این که حضرت زینب(س) در میان اهل بیت(ع) از جایگاه والا و منحصر به فردی برخوردار هستند، می گوید: حضرت زینب(س) این توفیق را یافتند که از محضر ۶معصوم (ع) بهره ببرند و تحت تعلیم و آموزش این بزرگواران باشند؛ پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) معصومانی هستند که حضرت زینب(س) از محضرشان بهره بردند که از این نظر در میان اهل بیت علیهم السلام، جایگاه حضرت زینب(س) منحصر به فرد است محیطی که آن بزرگوار در آن پرورش یافتند بشدت معنوی و برای ارتقای انسان مساعد بود و ایشان در دامان کسانی که برترین انسان ها هستند پرورش یافتند.
زینب کبری پنج سال ایشان در دامن رسول ا... بود و پیامبر بزرگوار که مربی همه انسانهاست نقشی مهم در تربیت حضرت زینب(س) داشته اند. همچنین حدود 5 سال  از عمرایشان مصادف با زندگی مادر بزرگوارشان؛ فاطمه زهرا(س) بود و در این مدت ایشان از معارف وحیانی حضرت بهره مند شدند.
عقیله بنی هاشم تا حدود سن سی و پنج سالگی در مکتب تربیتی امیرالمومنین(ع) رشد یافتند. در این دوران حضرت زینب(س) تمام آن دوران تربیت پذیری و رشد و تکاملی که یک فرد می تواند داشته باشد و از آن بهره ببرد را طی کردند در واقع همنشینی با پدر باعث ایجاد ویژگی های منحصر بفردی در ایشان شد. بعد از پدر حضرت در کنار امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام سجاد (ع) بودند.

*فضایل بانوی پیام رسان کربلا

نویسنده کتاب امام علی(ع) الگوی زندگی، سپس به بیان فضایل حضرت زینب(س) می پردازد و می افزاید: درباره فضایل حضرت بهتر است مطلب کوتاهی را از یکی از علمای اهل سنت نقل کنم. ابن اثیر در اثر خود که یک شرح حال است در جلد ۷ می نویسد:« زینب(س) زنی است، عاقل، مدبر، خردگرا و صاحب نظر در مسائل». 

*مفسر قرآن

وی ادامه می دهد: حضرت زینب(س)مفسر قرآن بودند و به آن اشراف داشتند، این مورد هم در همین سفر اسارت در مجلس شام اتفاق افتاد، در مجلسی که یزید بسیار مغرور بود و می کوشید تا پیروزی خود را بر پایه آیات قرآن تبیین کند. یزید در این مجلس خطاب به حضرت گفت: دیدید شما خاندان را خدا چگونه ذلیل کرده و به ما عزت داد؟ یعنی عزت و مُلک خودش را به خدا نسبت می داد و سپس آیات 26 به بعد سوره آل عمران را خواند: «خدا به هرکس بخواهد عزت و سلطنت می دهد و از هرکس بخواهد می گیرد، هرکس را بخواهد عزیز می کند و هرکس را بخواهد ذلیل می کند.... » هدف یزید این بود که بگوید که این ملک و مملکت را خدا به من داد و من از جانب خدا عزت مند هستم و شما اهل بیت ذلیل شده خدا هستید. در این حال حضرت زینب(س) با قرآن جواب یزید را می دهد و این آیه را می خواند: ولا یحسبن الذین کفروا، انما نملی لهم خیر لانفسهم ... قرآن در این جا دشمنان را کافر می داند و می گوید که این ها گمان نکنند که اگر فرصتی به آن ها می دهیم، این فرصت به نفع و سود آن هاست این فرصت را به آن ها می دهیم تا گناه بیشتری بکنند و در نهایت عذاب و خواری نصیب کفار و معاندین خواهد شد. این پاسخ نشان دهنده مسائل زیادی است و حضرت به یزید می گوید که این فرصت که در اختیار تو قرار گرفته به زیان توست.

*صبورهای بی نظیر زینب(س)

حجت الاسلام والمسلمین احمدی به صبوری های  بی نظیر حضرت زینب اشاراه می کند و می افزاید: یکی از ویژگی های بارز و بی نظیر حضرت، تقوا و پایداری ایشان بود. حضرت زینب(س) بسیار متدین و متوکل و در راه اهداف الهی بسیار پایدار و صبور بودند . زندگی ایشان سراسر مصیبت است و حوادث بسیار تلخی در زندگی حضرت اتفاق افتاده است چنان که می دانیم زینب کبری(س)، درحادثه کربلا داغ های فراوانی دیدند در واقع در این حادثه فقط داغ یک برادر ندیدند، بلکه ۸ برادرشان در کربلا به شهادت رسیدند در همین حادثه فرزند خود حضرت زینب(س) و برادر زادگانشان مثل علی اکبر (فرزند امام حسین) و قاسم و عبدا... (فرزندان امام مجتبی) و جمعی دیگر از بنی هاشم در برابر چشم حضرت به خاک و خون درغلتیدند، اما ایشان چنان صابر و پایدار بود، که خم به ابرو نیاورد و در برابر دشمن می گوید که ما چیزی جز زیبایی در حادثه کربلا ندیدیم،پس این نشان از ایمان و پایداری حضرت دارد.

*شجاع و خردمند

وی تصریح می کند: سخنان و رفتار حضرت پس از حادثه کربلا که این حادثه بزرگ را به خوبی به جهانیان شناساند، بهترین گواه و دلیل بر میزان دانایی و خرد ایشان است.

شجاعت این بانوی گرامی هم  بسیار درخور تحسین است. ایشان به یزید که جشن پیروزی گرفته بود، گفتند: امن العدل یابن الطلقا... آیا عدالت است ای فرزند آزادشدگان که حرم تو امن و امان باشد و حرم اهل بیت در منظر عموم قرار بگیرد. در این جا منظور من بیشتر همین خطاب «یابن الطلقا» ست.حضرت، به فتح مکه اشاره دارند که وقتی ابوسفیان اسیر شد و دیگر بزرگان بنی امیه گرفتار شدند مسلمانان گفتند: انتقام ما را از این ها بگیرید و شعار دادند که الیوم یوم الملحمه، یعنی امروز، روزی است که باید انتقام جنگ های گذشته را بگیریم، اما رسول ا... برخورد عجیبی با دشمنان کردند و گفتند: «اذهبوا انتم الطلقا» و آن ها را آزاد کردند ولی بعدها وقتی دیگران می خواستند این افراد را سرزنش کنند آن ها را «ابناء الطلقا» خطاب می کردند. شجاعت حضرت زینب(س) هم در این است که در مجلس یزید با آن کبکبه و دبدبه، بدون هراس و در حالی که در غل و زنجیر است با جسارت تمام او را «ابناء الطلقا» خطاب می کند.

*آن جمله رازآلود

این کارشناس دینی با اشاره به جمله تکان دهنده حضرت زینب(س) در مسجد کوفه می گوید: وقتی که حضرت به عنوان اسیر به مسجد کوفه وارد شدند،عبیدا... با استفاده از فرصت، رجزخوانی کرد و این سوال را مطرح کرد که رفتار خدا درباره برادرت را چگونه دیدی؟ حضرت زینب(س) پاسخی می دهند که نشان دهنده دانش وسیع و درک عمیق ایشان است.حضرت می فرمایند: ما چیزی جز زیبایی نمی بینیم، این ها همه برای ما زیباست (مارایت الا جمیلا) و ما این ها را نعمت الهی می دانیم.

*نقش آفرینی بی بدیل در روز عاشورا

این مدرس حوزه علمیه قم با اشاره به این که یکی از مهم ترین ابعاد زندگانی حضرت زینب(س) که همواره بیش ازسایر ابعاد مورد توجه است حضور ایشان در واقعه  عاشورا و کربلا و ادامه پیام رسانی این واقعه بزرگ است، می افزاید:حضرت زینب(س)،شاهد همه مصائب و دشواری هایی بودند که در واقعه عاشورا پیش آمد. در تاریخ نقل شده است هر گاه مصیبتی به امام حسین(ع) می رسید و عزیزی از یاران و خاندان ایشان به شهادت می رسید، حضرت زینب(س) سریع از خیمه خارج می شدند، خود را به امام(ع) می رساندند تا تحمل مصیبت برای آن حضرت آسان تر شود.

 پس از امام حسین(ع) ادای تکلیف حضرت زینب(س) همچنان ادامه یافت.

 *خطبه کوبنده در مجلس شام

وی یادآور می شود:پس از شهادت امام حسین(ع) و در مجلس یزید که با سخنرانی حضرت زینب(س) توام بود، اوضاع کاملا دگرگون شد،(تا جایی که یزید زبان به لعن عبیدا... می گشاید و می گوید من راضی نبودم با حسین بن علی(ع) این گونه رفتار شود)،حضرت زینب(س) درمقابل یزید و اطرافیانش می ایستند، به ویژه ایشان در آن مجلس سراسر خوف و ارعابی که عبیدا... برپا کرده بود، چنان می ایستند و با سخنانشان عبیدا... را تحقیر می کنند که او تصمیم می گیرد آن حضرت را به شهادت برساند که عمروبن حریث نفر دوم حکومت عبیدا...، ممانعت می کند چون او می دانست اگر این اتفاق بیفتد، دستگاه حکومت سرنگون خواهد شد.