حضرت زینب(س) که متولد شد، قنداقه‌اش را نزد پیامبر(ص) بردند، حضرت آن را که گرفتند اندکی متأثر شدند، چون از عالم غیب خبر داشتند و می‌دانستند چه مصائبی بر این بانو خواهد گذشت. به همین دلیل رسول‌الله فرمودند: منزلت این بانو مانند جده‌اش خدیجه کبری(س) است.

سنت خطبه‌خوانی حضرت زینب(س) احیاء شود

حجت‌الاسلام حبیب‌الله فرحزاد درباره این تعبیر پیامبر(ص) می‌گوید: همانطور که حضرت خدیجه‌ در حمایت از دین خدا و پیا‌م‌آور آن نقش مهمی داشت، حضرت زینب هم حامی دین بود. بزرگی می‌گفت همان حقی که آقا امام حسین(ع) به گردن مردم دارد، همان حق را حضرت زینب(س) هم دارد، چون با صبوری، ایثار و خطابه‌های آتشین خود از انقلاب حسینی حراست کرد و پیام آن را به عالمیان مخابره کرد.

ادامه این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم.

*برخی تصور می‌کنند عظمت حضرت زینب صرفاً در واقعه عاشورا خلاصه می‌شود و تا پیش از آن شأن و منزلت خاصی نداشته‌اند. آیا این طرز تفکر صحیح است؟

همانطور که عرض کردم پیامبر عظیم‌الشأن ما از بدو تولد حضرت زینب به ایشان توجه داشتند و همین موضوع بیانگر جایگاه ویژه این بانوست. در روایات آمده است که پیغمبر ما بعد از ولادت او فرمودند عظمت این بانو را بدانید و حاضرین به غائبین هم خبر بدهند که این بانو چه عظمتی دارد! امیرالمؤمنین(ع) نیز تعبیر بلندی دارند و درباره زینب فرمودند: فداها ابوها (پدرت به قربانت). لذا اهمیت‌دادن به این بانو و توسل به ایشان و گریه بر او ثواب فوق‌العاده دارد.

البته اوج هنرنمایی حضرت زینب(س) پس از واقعه عاشوراست. حضرت زینب و امام سجاد پس از عاشورا فدا شدند و فدا شدن آن‌ها شاید بالاتر از شهادت باشد! چون بلاهایی که در دوران اسارت تحمل کردند مانند این بود که هر لحظه شهید می‌شدند، بنابراین کمتر از قافله شهدا نیست.

* با این اوصاف شاید کمی در حق آن حضرت کم‌کاری می‌کنیم. چه توصیه‌ای برای پرداختن بیشتر هیأت‌ها به حضرت زینب دارید؟

روضه حضرت زینب و اولیاء کربلا که همیشه در محافل مذهبی وجود دارد و نیاز به توصیه نیست، اما شاید بد نباشد خطبه‌های ایشان را هم بازخوانی کنیم و فقط به خطبه امام سجاد(ع) اکتفا نشود. زینب(س) خطبه فصیحی هم در شام و هم در کوفه دارد. ایشان به یزید می‌گوید: «كِدْ كَيْدَكَ وَاسْعَ سَعْيَكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا ولَا تُمِيتُ وَحْيَنَا؛ هر کاری که از دستت بر می‌آید بکن هر سعی کوششی تلاشی داری انجام بده ولی به خدا قسم وحی ما را نمی‌توانی از بین ببری، نور ما را نمی‌توانی خاموش بکنی، ذکر و یاد ما پاینده خواهد بود». خوشبختانه در قم مرسوم است خطبه‌ حضرت زینب را در ایام ماه صفر می‌خوانند و اگر این موضوع باب شود بسیار خوب است.

*مردم ما مردم اهل دل هستند و عاشق توسل و روضه. بهترین این مجالس کدام است؟‌

عشق به اباعبدالله و اولیاء کربلاست که انسان را سریع به خدا می‌رساند. حال هر چقدر اخلاص مجالس بیشتر باشد، بهره‌مندی ما بیشتر می‌شود. مجالس که حتما نباید اسم و رسم دار باشد، چه بسا مجلس ساده پیش خدا عزیزتر باشد. نباید در این مجالس حس رقابت و چشم و هم‌چشمی وجود داشته باشد. سعی کنیم برای سوار شدن بر کشتی امام حسین(ع) از یکدیگر سبقت بگیریم نه برای افزودن تجملات به مراسم و عزاداری‌مان! اگر مجلسی بی‌ریا باشد، خدا به سیاهی‌لشکر آن مجلس هم می‌کند. خوب است که در ثواب‌ها همدیگر را شریک کنیم. ضمن اینکه ندای «هل من ناصر» اباعبدالله را فراموش نکنیم که مربوط به همه زمان‌ها و مکان‌هاست. این ندا برای نجات ماست وگرنه امام که نیاز به یاوری ما ندارد. این ندای امام از روی درماندگی و عجز و ضعف نبود، اصلاً امامی که محتاج خلق و دیگران باشد به درد نمی‌خورد، امام کسی است که نفس کشیدن او به خلق برکت می‌دهد. خدا در قرآن می‌فرماید: «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» (اگر شما خدا را یاری کنید خدا یاریتان می‌کند) آیا خدا به یاری ما نیاز دارد؟ خدا می‌گوید «مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ»، آیا خدا به قرض‌الحسنه ما نیاز دارد؟! خدا می‌خواهد ما را یاری کند و دستمان را بگیرید. «هل من ناصر» امام حسین(ع) یعنی کسی است که من یاری‌اش بکنم و نجاتش دهم؟ راه امام حسین راه سخاوت است،  حتی تقاضای آب از شمر هم به همین منظور است. حضرت فرمودند به من آب بده تا شفاعتت کنم، آن ملعون عزل و ابد گفت من یک درهم یزید را با شفاعت جدت عوض نمی‌کنم! شمر قساوت قلب داشت، بخل و خساست داشت، امام می‌خواست او را نجات دهد اما خودش نخواست. اگر دشمنان امام حسین اگر سخاوتمند بودند آب می‌دادند، قطعاً نجات پیدا می‌کردند، قطعا رستگار می‌شدند.

کلام آخرم اینکه مجلس اهل‌بیت را برپا کنیم ـ ولو سالی یک بار ـ چون در خانه‌ای که مصیبت اهل بیت خوانده می‌شود ظلمت‌ها و شیاطین از آن دور می‌شوند. مبادا به بهانه‌های غیرموجه مجالس عزا را تعطیل کنیم. آیت‌الله خرازی می‌فرمودند که در خانه آیت‌الله خوئی مراسم روضه زنانه‌ای برپا می‌شد و این باعث می‌شد که ایشان نتوانند مطالعه کنند، به همین دلیل آن مراسم را تعطیل کردند. بعد از مدتی ایشان به چشم‌درد شدیدی مبتلا شدند و دیگر نمی‌توانستند مطالعه کنند. آیت‌الله خوئی خواب می‌بینند که علت این عارضه تعطیل‌کردن روضه امام حسین(ع) است! بنابراین دوباره مراسم روضه را برپا می‌کنند و از امام حسین(ع) شفا می‌گیرند.

* یکی از سنت های زیبای، بحث نامگذاری فرزندان با اسامی ائمه است که متأسفانه در سال‌های اخیر بغیر از چند نام از جمله محمد، علی و فاطمه و زهرا، مابقی نام‌ها از جمله خدیجه و زینب کمرنگ شده و بعضاً اسم‌هایی را می‌بینیم که تلفظ کردنش هم سخت است...

بله، این سنت نامگذاری باید احیاء بشود. خوب است که نام نیکو برای فرزندان انتخاب شود، مخصوصاً بعضی از نام‌ها زیبنده یک مسلمان نیست. خیلی از خانواده‌های مذهبی هستند که نام فرزندشان را اسامی غیر ائمه می‌گذارند. در صورتی که یکی از حقوق والدین بر فرزندان این است که نام خوب روی آنها بگذارند. بعضی‌ها نام گل و گیاه روی فرزندانشان می‌گذارند ولی بهتر است که نام ائمه را بگذارند. شاید باورتان نشود ولی همین نامگذاری مسیر زندگی عده‌ای را تغییر داده است. در زمان شاه، خانمی نامش فاطمه بود و به خاطر اسمش نگذاشتند که در فیلم بازی کند. این نام به او کمک کرد. خدایا به حق آقا اباعبدالله و حضرت زینب به ما معرفت و ایمان عنایت بفرما.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.