شعرهای تعلیمی در اصل اشعاری هستند که سرایندۀ آنها قصدِ آموزشِ خواننده را دارد. اشعاری که غرض از سرایشِ آنها القای تفکر یا اعتقادی علمی، دینی، فلسفی یا اخلاقی است. بیشترین و معروفترین اشعار تعلیمی در زبان فارسی دارای محتوای فلسفی و اخلاقی هستند و هدفِ آنها ارشاد خواننده و تعلیم مبانی اخلاقی است. شعرهایی که گاهی با عنوان اشعار حکمی هم خوانده میشوند. پند و اندرز محتوای اصلی این اشعار را تشکیل میدهد که شاعرانی چون رودکی، کسایی مروزی، ناصرخسرو، ابنیمین و سرآمدِ آنان، سعدی شیرازی در آن استادند.
شاعرانِ اندرزگوی تاریخ شعر فارسی غالباً از نصیحت خشک و مستقیم خواننده خودداری کرده و به ارایۀ پندهای خود در قالبِ حکایات و داستانهای تمثیلی رو آوردهاند. شاعران سبک هندی نیز نصایحِ خود را با ارایۀ تصویری بکر در قالب مضمونی ناب و با حرکت از وجه محسوس و عینی ایماژ به سمت وجهِ نامحسوس و ذهنی اندرز موردنظر اجرا کردهاند. «حسن یعقوبی» هم در اصل شعری تعلیمی ـ حکمی سروده است، با این تفاوت که حکایت و داستان نگفته است. از سوی دیگر، وجه نامحسوس و ذهنی نصیحت خویش را هم حذف کرده است. «یعقوبی» تنها با ذکر وجه نامحسوس مضمون، خواننده را به آزادگی و حریّت فراخوانده است. معمولاً شعر تعلیمی و حکمی را شعر ناب نمیدانند، چراکه هدفِ آن تنها لذت زیباشناختی نیست امّا اگر بتوان سهمی از حظّ هنری برای آن در نظر گرفت، بیشک تخیّل و تمثیل نقشی عمده در این حظ ایفا میکنند که «یعقوبی» به حدّ خود از آن بهره برده است.
* به لهجۀ انگور/ حسن یعقوبی/ سورۀ مهر/ 1390/ صفحۀ 135
نظر شما