اگر او را دوست دارید، با اهدای عضو های قابل پیوندش به بیماران دیگر، کمک کنید تا روحش درجهان آخرت آرام بگیرد.»
این جملات را دکتر به همراهان بیماری که به دلیل تصادف در مرگ مغزی قرار دارد، میگوید و میافزاید:ما همه تلاشمان را انجام داده ایم، ولی علم پزشکی میگوید که احتمال بازگشت به زندگی معمولی و حداقلی نیزبرای این عزیزخانواده شما وجود ندارد. او دقیقاً پس از تصادف و انتقالش به اورژانس، با گرانترین و پرهزینه ترین تجهیزات پزشکی زنده مانده است.
ایثارگری خانواده برای زندگی بخشی
گرچه بیمار مرگ مغزی یک پیکر پر خرج برای خانواده و بازماندگان است، چون فردي كه تا ديروز زندگی و جنب و جوش داشت، امروز روبروي دوستان و اعضای خانواده اش دراز كشيده و هيچ تكاني نميخوردو بافتهای بدن او به همت فناوری از فاسد شدن نجات یافته اند، اما ایثارگری خانواده اش میتواند همه چیز را تغییر دهد و زندگي آدمهايي را كه بينبودن و نبودن بهسرميبرند و نیاز به پیوند عضو دارند متحول کند، اما...
آمارها نشان ميدهد كه از ميان پنج تا هشت هزار مرگ مغزي كه در كشور رخ ميدهد، فقط 655مورد به اهدا ميرسد، در حاليكه انتظار ميرود دو هزار و 500تا چهار هزار خانواده تصميم به اهداي عضو عزيزشان بگيرندو این افت آماری در کشوری با آموزه های اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی چندان قابل قبول نیست.
یک استاد دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي با بیان این آمار ها به خبرنگار ما میگوید: متأسفانه در بحث اهدای عضو، کار فرهنگ سازی و رسانه ای انجام نشده، برای همین خانواده ها در این زمینه به اندازه کافی توجیه نبوده و انگیزه اهدا ندارند.
دکتر علیرضا فاضلی کشوری با ابراز نومیدی از کمبود روحیه همدلی در بحث اهدای عضو خاطرنشان میکند: آمارها ی مربوط به افراد ی که امکان اهدای عضو را دارند، بالاست و میتوان برای نیازمندان به پیوند کاری کرد، اما در عمل فاصله بسيار زيادي با واقعيت داريم، به گونه ای که اگر همه خانواده های بیماران با پیوند(دهندگی) موافقت کنند، حتی کمبود تقاضا (گیرندگی)نیز خواهیم داشت.
حل مشکل بیماران پیوندی با5/1هدیه عضو
این استاد دانشگاه پزشکی و فوق تخصص پیوند کلیه همچنین یادآور میشود:در صورت تصمیم خانواده ها برای اهدای عضو به بیماران نیازمند پیوند با رقمی در حدود فقط 20درصد مرگ مغزيها، ميتوانستیم همه اعضاي مورد نياز براي پيوند 25هزار بيمار منتظر پیوند در بیمارستانهای کشوررا تأمين كنيم و به آنها زندگی تازه ببخشیم.
یک جراح چشم و فوق تخصص پیوند قرنیه نیز به خبرنگار ما اظهار میدارد: نبود آمار، عمل پيوند عضو را با چالش جدي مواجه كرده است. هماكنون سيستم جامع و هماهنگي در همه بيمارستانهاي كشور وجود ندارد تا ضمن اطلاع از وجود بيمار مرگ مغزي، كارشناسان هماهنگكننده برای پیگیری به بيمارستانها اعزام شوند و اين مشكل در بيمارستانهاي شهرهاي کوچکتر آزار دهندهتر است، چون اصلاً چیزی به نام آمار پیوند وجود ندارد و زیرساختهای آن نیز فراهم نشده است و از سویی، خانواده ها برای این عمل انساندوستانه دلیل قانع کننده ای نمی بینند.
به گفته دکتر حمید رئوفی ثانی، گرچه در طول سالهای اخیر با برگزاری برنامههای نظیر “جشن نفس” یا ساخت سریالهای مانند “ بودن یا نبودن” در این زمینه برای اطلاع رسانی و ارتقای فرهنگ اهدای عضو از افراد مرگ مغزی اقدامهای قابل توجهی صورت پذیرفته است، اما هنوز در آغاز راهیم.
بی بهره بودن بیماران از عضو اهدایی
وی اضافه میکند: به گفته مسؤولان ذی ربط، هنوز آمار اهدای عضو در ایران نسبت به دیگر کشورها بسیار پایین است، در صورتی که کشور ما از جمله کشورهایی است که آمار متوفیان و مرگ مغزی بر اثر تصادفات بالایی دارد و میتوان از اندام این افراد مرگ مغزی برای نجات نیازمندان بیمار بهره برد، اما این امکان برای بیماران وجود ندارد.
در همین حال دکتر مرضيه رنجبر طرقي ،عضو هماهنگی تیم پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز به خبرنگار ما میگوید: در سال ۶۹ فتوای حضرت امام خمینی (ره) برای اهدای عضو از فرد مرگ مغزی را امکان پذیر کرد ولی آمار PMP اهدای عضو در ایران که در ازای هر یک میلیون نفر محاسبه میشود، 7/5 در هر یک میلیون نفر است.
وی افزود: این در حالی است که در کشوری مانند اسپانیا که بالاترین اهدای عضو از مرگ مغزی را در دنیا دارد، بیش از 36/5 در یک میلیون محاسبه شده است و بیانگر عقب بودن ایران در این حوزه انسانی و ایثارگری است.
ایران قطب پیوند در منطقه
به گفته دکتر رنجبر طرقي،کشور ما با داشتن زیر ساختهای دانش محور در حوزه پزشکی، امکان تبدیل شدن به قطب پیوند در منطقه را دارد و ایران دارای ۱۵ مرکز اهدای عضو است که ۴۰ مرکز، کار شناسایی اهدای عضو را انجام میدهند و یکی از این ۱۵ مرکز دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است که PMP مرکز اهدای این دانشگاه ۲۷ در یک میلیون است که آمار خوب و مناسبی به حساب میآیدو باید این آمار با کار رسانه ای به کل کشور تسری یابد.
این کارشناس پیوند و عضو هماهنگی تیم پیوند اعضا در ادامه بیان میکند: گرچه برخی خانوادهها همکاری خوبی دارند، اما کافی نیست و باید در حوزه هزینه ها و حمایتهای حقوقی ونیز مشاوره های روانشناسانه و همدلی های عاطفی تلاش و برنامه ریزی بیشتر و مؤثرتری انجام شود.
بيمهها حمایت نمی کنند
وی ضعف قوانين در حمايت از خانواده اهداكننده عضو را از ديگر مشكلات اهداي عضو در ايران دانسته و میگوید: در بيشتر كشورها، هزينههاي درمان بيمار مرگ مغزي توسط بيمهها پرداخت ميشود، ولي در ايران بيمهها به تعهدات خود پايبند نيستندو خانواده اهداکننده عضو و گیرنده را تنها میگذارند.
به اعتقاد دکتر رنجبر طرقي، بيمهها در حمايت از بيماراني كه عضو جديد دريافت كردهاند نيز كوتاهي ميكنند و بخش عمدهاي از هزينههاي پيوند اعضا توسط گيرنده عضو پرداخت ميشود و اين در حالي است كه پيوند عضو از گرانترين جراحيها بهحساب ميآيدوبیماران مجبورند برای این عمل متحمل شکست مالی شوند.
آموزش پیوند نداریم
یک متخصص توراکس و ارزیاب تیمهای پیوند عضو نیز به خبرنگاروبدا میگوید: یکی از بزرگترین مشکلات ما در زمینه اهدای عضو با پزشکان و پیراپزشکان است، زیرا اطلاعات آنان در زمینه مرگ مغزی پایین است و باید برای آنان آموزشهای علمی و کارگاهی برای روزآمد سازی دانش پزشکی شان برگزار شود چون آموزشهای اولیه اصلا کافی نیست.به گفته دکتر امیر پورولی، بیماریابی،انجام تشخیصهای اولیه، اطلاع دادن به مرجع تخصصی پیوند وجلب رضایت خانواده بیمار وانتقال فرد مرگ مغزی به بیمارستان برای اهدای عضو ازجمله مراحل اهدای عضو است.وی میافزاید: همه این مراحل در صورتی امکان پذیر است که تیم پزشکی بتواند از خانوادهها دوبار رضایت بگیرند، یک بار برای انتقال فرد مرگ مغزی به بیمارستان و در مرحله دوم، رضایت برای اهدا و پیوند عضو توسط متخصصان، و گرنه این اهدای عضو مشکل قانونی خواهد داشت.
نظر شما