پس از این روند که بخشی از زمان را به خود اختصاص داد چند متن برای خوانش ارائه شد که متاسفانه از لحاظ کیفیت در حداقل های نمایشنامه نویسی نبود و حتی قابل ارائه مشاوره هم نبود لذا این متون از دایره اجرا در شنبه های خوانش حذف شدند. سه اثر هم در مرحله باز بینی به علت نداشتن حداقل های اجرای خوانش رد شدند چرا که مصمم بودیم کمی به کیفیت خوانش ها توجه کنیم.
تا اینکه بعداز بازخوانی و بازبینی گروه خوانش نمایشنامه «کاپوچینوی ایرلندی» در تاریخ ۹۴/۲/۲۸ مقدمات اجرای گروه را با معرفی کارگردان به اداره ارشاد اسلامی مشهد جهت اخذ مجوز پی گیری کردیم اما ناباورانه با تماس کارگران مواجه شدیم که ارشاد اسلامی مشهد می گوید «شنبه های خوانش» فعلا تعطیل است و نشستی نخواهد داشت. با مسئول مربوطه تماس گرفتم دلیل را جویا شدم حیرتم دو صد چندان شد فهمیدم شنبه های خوانش هم گروگان دیگری است برای حل اختلاف مدیران میانی تئاتر این شهر. با تماسی که ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان و مسئول اداره تئاتر اداره کل فرهنگ و ارشاد استان داشتم قول دادن با مسئولیت این اداره مجوز خوانش هفته آینده صادر شود تا شاید انشالله نخستین نشست شنبه های خوانش در سال ۹۴ قربانی سوء مدیریتها و اختلافات نباشد در میان این رفت و آمدها و تماسها و گفتگو ها متوجه گلایه ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان شدم مبنی بر اینکه اکنون روند تعطیلی یا تعلل و طولانی شدن باز بینی ها و باز خوانی متون برای اجرای عمومی توسط شورای محترم نظارت بر تئاتر مشهد و خالی بودن سالن های تئاتر شهر و اکنون عدم صدور مجوز برای شنبه های خوانش نوعی گرو کشی توسط اداره مشهد برای تعیین معاونت انجمن هنرهای نمایشی استان در امور مشهد می باشد که متاسفانه قبل از این هم این نوع مدیریت آسیبهای جدی را برای هنر و هنرمندان به ارمغان آورده است.
از مدیران و مسئولان تئاتر استان و کارگزاران و مسولان مربوطه در اداره مشهد عاجزانه خواهشمندم تا با شفاف سازی و پرهیز از مدیریت تنش زا و پر آسیب و آلوده به سلایق ناروا که باعث نارضایتی و نگرانی و فرصت سوزی و تولید اختلاف میان جامعه ی تئاتری می شود آن هم در سالی که به نام تئاتر نامگذاری شده است امکان همدلی بیشتر را میان اهالی هنر نمایش از طریق اعمال مدیریت عزت مند و شایسته فرهیختگان هنر که خود از دانش آموختگان این هنر شریف می باشند را فراهم سازند.
بی شک حل اختلاف نظر میان مدیران و مسئولان و تعیین تکلیف برای اجرا یا عدم اجرای یک دستور العمل با گرو کشی و مجوز صادر نکردن و معطل و تعطیل کردن باز بینی و باز خوانی و خالی نگهداشتن سالن تئاتر شهر و معلق نگهداشتن شنبه های خوانش یا جشنواره نمایشنامه خوانی نه روشی قانونمند است نه شایسته هنرمند و جایگاه هنر بلکه رجوع به قوانین و تمکین به دستور العمل های اجرایی و در نهایت هنر و هنرمند را قربانی تفسیر شخصی از قوانین و قدرت خود نخواستن، شایسته تر است. امیدوارم آنانی که با رفتار و گفتارشان باعث این رویکرد من و دست به دامن رسانه شدنم شدند با انکار و توجیه سعی در تداوم این رویه ناروای شبه اداری و هنری نداشته باشند چرا که حقیقت تکذیب شدنی نیست و من نیز همیشه خود را قربانی و پشتیبان حقیقت و عدالت و هنر دیده و شناخته ام پس شایسته آن است که روش شایسته تری را برای پشبرد اهداف هنر تئاتر و مسئولیت انسانی و شغلی خود اخذ کنیم.
نظر شما