با تغییر دولت نباید خدمت رسانی به مردم متوقف شود. من صدها خانواده اجاره نشین را میشناسم که با آمدن هر نوروز کابوس اخم و غرولند صاحبخانه و مطالبه اجاره سنگینتر بیخوابشان میکند و آزارشان میدهد وزیرانی که دارایی خود را بدو تصدی وزارت چهارصد میلیارد تومان منقول و غیرمنقول گزارش میدهند از محنت و غم بیخانمها چه خبر دارند؟ عرض کردم در ساختمانی در پردیس که من چندی پیش مهمان صاحب خانه جدید و جوان و پرشور و حال آن بودم فقط یک نقطه ضعف دیدم و آن گذاردن کفشهای کهنه و مندرس در راهرو ساختمان بود که از فرهنگ آپارتمان نشینی حکایت میکرد. پرسیدم چرا کفشهای کهنه و مندرس خود را در راهرو میگذارید که منظرهای به این زشتی ایجاد کند و موجبات خجالت خریداران جوان و تحصیلکرده ساختمان را فراهم آورد؟
یکی گفت: برای اینکه آپارتمانها کوچک است و جا ندارد گفتم: 90 مترمربع مکان کمی نیست. آپارتمانهای توکیو اغلب 45 متر است. کسی کفش در راهرو نمیگذارد. نمیترسید کسی کفشهایتان را بدزدد؟
یکی از مستأجران مسکن مهر گفت: کفشهای کهنه و دمپاییها را میگذاریم. کفشهای نو و شیکمان را کف اشکافها میگذاریم گفتم؛ این منظره زشت و زننده است، از ارزش خانهتان و شأن و احترام شما کم میکند. ضمناً تجاوز به حقوق دیگران است. راهرو خانهها مشاع و متعلق به همه است. شما مجاز نیستید کفشهایتان را در راهرو بگذارید. در هر صورت این تنها نقطه ضعفی بود که در بعضی از ساختمانهای شهرک پردیس مشاهده کردم. اما دیدن مناظر زیبا، حسن انتخاب وزیر سابق و کارشناسان او در برگزیدن یکی از خوش آب و هواترین مناطق واقع شده در دامنههای دماوند مرا بس خشنود کرد. خواننده عزیز لابد میداند من از سال 1356 صاحب خانه شدهام و در سال 1377 با مبلغی حدود 70 میلیون تومان صاحب یک آپارتمان 180 متری شدم. بنابراین تعریف و تمجید من از مسکن مهر برای خودم نیست. من وقتی صاحب خانه شدن هموطنان عزیزم را میبینم، همان طور که سرکار رفتن جوانان خوشحالم میکند، لذت میبرم، زیرا هر اندازه مردم راضی و سیر و مرفه و امیدوار باشند کشور ترقی بیشتری میکند و از فتنه و فساد و جنایت و دزدی و تجاوز جلوگیری میشود. وقتی جوانان بتوانند صاحبخانه شوند و خانواده تشکیل دهند و از بیمههای درمانی و اجتماعی استفاده کنند به کشور خود بیشتر عشق میورزند و نان خوردن شرافتمندانه را بر کسب درآمد از راههای ناصواب ترجیح میدهند.
ریشه فقر و فحشا و دزدی و طمع و جنایت فقر و فاقه و محرومیت است. طرح مسکن مهر در کشور چرخهای از اشتغال و تکاپو ایجاد کرد. خانه سازان وارد برنامه شدند. عمله و بنا به کار فراخوانده شدند مهندسین و شهرسازان وارد صحنه شدند آجرپزیها، سیمان سازیها، تولیدکنندگان انواع مصالح ساختمانی به کار دعوت شدند. در سراسر ایران حرفهای از فعالیتهای ساختمانی آغاز گردید. نقاش ساختمان، سیم کش، شوفاژساز، همه سرکار میرفتند شیشه سازان، بخاران میدانستند که به وجود آنها نیاز است. حتی باغبانها نیز برای فضای سبز شهرکها به خدمت فراخوانده شدند. طرح مسکن مهر هر هزینهای داشت به سود کشور بود. نام مهندس نیکزاد جاودانه شد. چرا؟ زیرا در روسیه تزاری میلیونها مردم فاقد مسکن بودند و اشراف و بزرگان و ثروتمندان و زمینداران در کاخهای چند کیلومتر مربعی زندگی میکردند، دولت شوروی طی برنامههای پنج ساله عمرانی مشکل نبود خانهها از نوع آپارتمان را برای مردم عادی و کارگران و طبقات زحمتکش و کارکنان دولت از بین برد و فعالیتهای ساختمانی عظیم در مسکو و سراسر کشور آغاز شد و اجارهای که دولت از ساکنان آپارتمانها میگرفت یک دهم حقوق آنان بود. دولت شوروی کسی را مالک خانه و آپارتمان نمیکرد.
حتی خانهها (یعنی آپارتمان) محل زندگی لنین واستالین دولتی بود و به آنها اجاره داده میشد و داچاها یعنی ویلاها نیز دولتی بود و در اختیار آنان گذارده میشد. همین جنبش خانه سازی مایه استحکام بنیاد دولت شوروی و اسباب رضایت مردم شد و اگر در سالهای بعد نارضاییهایی ایجاد شد از فساد حاکم بر بروکراسی شوروی و تبعیضات بعدی بود.
در هر حال مسکن مهر که مردم را صاحب خانه میکند طرحی اسلامی انسانی، شریف و مایه رونق اشتغال است و مردم هم بابک زنجانی نیستند که پول دولت و بانک مسکن را بخورند و همه را در اقساط طولانی مدت پس داده سخنان واهی و بیارزش که چرا باید پولی را که مردم در بانکها ذخیره کردهاند صرف ساخت مسکن برای دیگر مردم کرد از شکم سیر و رفاه و خوش گمانی گویندگان آن حکایت میکند و این طرح مانند طرحهای عام المنفعه بزرگ باید ادامه یابد و هر کس با آن مخالف است برود در خانه استراحت کند و از راههای سودمندتری در تهران و در میدان بهارستان و سایر طرحهای دولتی بر ثروت خود بیفزاید.
نظر شما