رقیه توسلی: دیرینه ایامی است که شما را در عرفان پیدا کرده ام، در حِلم و دلجویی از یتیمان و فقیران... در رسول نینوا بودن...

 مناجات‌هایتان  دنیا را بیدار می کند

در صحیفه ای که پُر از قُرب و نور و فتوت و رأفت است... شما را در اسارت پیدا کرده ام. در رنج و آزمایش و عشق...

امام عابد عاشقم! دیرینه ایامی است که حمد و ثناهای تب آلودتان تکانم داده است. رکعت به رکعت اشک ها و نجواهایتان.

من شما را بسیار خوانده ام. خواندهام که چگونه فرزند حسین بن علی(ع) با تمام ذرات وجودش، اقامه می بست و به سجده می رفت. خوانده ام که در برابر شکوه معشوق، چگونه هر بار غرق عشق می شد. از شرح لباس صدرتان بر تن روح و از مطیع محبوب بودن تان خوانده ام.

دنبال کردهام قافله اهل بیت را. کاروانی را که سراسر عمر، دلباخته صبر و شکر است و نماز پایداری اش را بر خاک خون می خواند. در میدان تیر و تازیانه...

دیرینه ایامی است که «ایاک نعبد»های شما را با خود تکرار کرده ام و جانم را گوش به فرمان زین العابدینی ساخته ام که می فرماید محال است خداوند را معصیت کند، زیرا او را دوست می دارد.

ای وارث عاشورا! شما را در خطبه های رسالت یافته ام. در مجلس نامحرمان یزید و در خرابههای شام... آنگاه که به ملاقات بینوایان می رفتید و دیدن مشک ها و نهرها، شما را به گریه می انداخت...

آنگاه که ستمگران، آتش بر سر آل ا... ریختند و شما را منزل به منزل به ریسمان اسارت کشاندند و به بازار برده فروشان بردند...

قیام و قعود شما را دنبال کرده ام و صحیفه تان را...

آقاجان، مناجاتها و دعاهای شما چقدر دنیا را سر به راه تر می کند و قلبهای بیدار را آرامتر می سازد.

ای بسیار سجده کننده! ای که در برابر خالق آسمان لاجوردی، پیشانی بر خاک نهادی و جز «و ما لکم من دُونِ ا... مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ » بر زبان نراندی، دیرینه ایامی است که معرفت تان، حُر درونمان را بیدار کرده و نقابهای رنگارنگ دنیا را نشان مان داده است.

صحیفه تان را می گشایم و هرروز بر فهم و ایمان و بندگی سجده می برم و نام یگانه لاشریک را با خود تکرار می کنم. نام مبارک حسین و نام نازنین امامی را که از دشت مومنانه کربلا و ازسفر سرهای شهیدان عشق، آمده است. نام سجادی را که همواره رسول کبیر مناجات ها و راز و نیازهاست...

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.