طیبه اشرفی: در میان ائمه معصوم(ع)، یکی از خفقان آور‌ترین و سخت‌ترین ادوار برای هدایتگری جامعه، دوران امامت حضرت سجاد(ع) است، ...

درمان جهالت مدرن در دارالشفای عرفانی حضرت سجاد(ع)

زیرا استبداد و فساد دستگاه خلافت در ترکیب با جهل مردم، شرایطی را فراهم آورده بود که برای ایشان سلاحی جز دعا و عرفان در مبارزه با جهل و جور باقی نگذاشته بود، از این رو، آن حضرت(ع) برای هدایت امت دست به دعا برداشتند.

 به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت چهارمین امام شیعیان(ع) و در بررسی ویژگیهای عرفان ایشان و تأثیر آن بر مبارزه با جهل مدرن، با حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا مظاهری سیف، رئیس مؤسسه بهداشت معنوی، استاد حوزه و دانشگاه و مؤلف کتابهای «آرامش معنوی» و «حقیقتِ یوگا» به گفت و گو پرداختهایم که مشروح آن از نظرتان میگذرد.

 

   عرفانی که امام چهارم(ع) با زبان دعا عرضه کردهاند، در مقایسه با مکاتب عرفانی دیگر که مدعی آرامش بشر هستند، دارای چه خصوصیات و ویژگیهای منحصربه فردی است؟

این عرفان چند ویژگی مهم دارد؛ نخستینِ آنها توحیدی بودن این عرفان است، یعنی عرفانی خدامحور که همه چیز را در ارتباط با خدا دیده و همه چیز را از منظر الهی تماشا میکند. ممکن است این مسأله به ذهن بیاید که ویژگی همه عرفانها در رابطه با توحید است، اما اگر به جریانهای مدعی عرفان توجه کنیم، در مییابیم که آنها خدا را در متن ندارند، بلکه انسان و احساسات او محور قرار دارد.

دومین ویژگی آثار و ادعیه امام(ع) این است که ایشان تمام ابعاد زندگی و مسایل گوناگونی را که یک انسان در طول زندگی ممکن است با آنها مواجه شود، به گامهایی به سوی خداوند تبدیل میکنند، به عبارت بهتر، ایشان از رویدادهای عادی، مسایل و مشکلات پیچیده زندگی و نیز خوشیهای آن فرصتی ساختهاند برای ارتباط با خدا و مناجات با او، به طوری که میتوان گفت، از منظر امام سجاد(ع) یا در مکتب عرفانی ایشان، زندگی و رویدادهای آن گذرگاهی است به سوی پروردگار و فرصتی برای تقرب به او؛ از این رو در ادعیه بر جای مانده از ایشان این را به وفور میبینیم، به عنوان مثال دعا برای دوستان و خویشاوندان که در این دعا شاهد هستیم. امام(ع) عشق و محبت خانوادگی و روابط خویشاوندی را به فرصتی برای گفت وگو با خداوند و طلب خیر کردن برای نزدیکان تبدیل کردهاند.

یا در رابطه با والدین به طور خاص از ایشان دعا میبینم یا حتی در رابطه با فرشتگان، در هنگام رعد و برق، برای تندرستی و سلامتی، دفع بلایا، طلب خوی نیک و اخلاق نیکو، یا هنگام رویت هلال ماه و... همه و همه در لسان مبارک حضرت سجاد(ع) دعای خاص خود را دارد.

ایشان در موقعیتهای متنوع با دعا از یک سو طلب آمرزش میکنند و از سوی دیگر درصدد کسب رضای الهی هستند و این ویژگی ممتازی است و اگر در طول تاریخ به مکاتبی که گوشه نشینی را توصیه میکردند، بنگریم، مکتب عرفانی امام(ع) در مقایسه با آنها کوشیده عرفان را با متن زندگی پیوند دهد.

 

   تعریف عرفان در متن زندگی و پیوند دادن آن با جزییترین امور که هنر امام سجاد(ع) است، به عرفان چه قدرتی از باب تأثیرگذاری بر سبک زندگی میبخشد؟

وقتی عرفان در متن زندگی تعریف میشود، تأثیرگذار است، اما وقتی به کنج خانقاه برده شود، خنثی خواهد شد و تأثیر سازنده در تاریخ و جامعه ندارد؛ بنابراین، برترین مزیت عرفانی که با زندگی پیوند میخورد، تحول آفرینی و اصلاح جامعه برابر ظلم و پلیدی است، همچنین، در مواجهه با مظلوم و انسانهای نیازمند با قدرت به میدان آمده و از آنها حمایت میکند و این عرفانی است که در آن فقط عشق الهی در کنار قدرت و بخشندگی پروردگار رخ مینمایاند.

 

   آیا مکاتب عرفانی نوظهور و جنبشهای نوپدید معنوی که انسان را به عزلت و گوشه نشینی سوق داده و برای او دنیایی مجازی را ترسیم میکنند، نمودی از جاهلیت مدرن محسوب میشوند؟

بله، جاهلیت مدرن، شرایطی است که در آن انسانها با تعصب و گناه در عین توجیهات علمی پیش میروند! به عنوان مثال اگر زمانی کشتار انسانها از روی جهل بود، امروز با دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و حتی انسانشناسانه آن را توجیه میکنند، اگر زمانی هوسرانی جهل بود، امروز برای همجنس بازی تیپهای شخصیتی تعریف میشود و فناوریها در خدمت هوسرانیها و خشونتهای بشری قرار میگیرد، امروزه ما شاهد جنایات بسیار و ترویج مفاسد بزرگی در جهان با استفاده از فناوریهای پیشرفته نظامی و وسایل ارتباط جمعی هستیم و همه اینها نمودی عینی و بارز از جاهلیت مدرن است که اصول و اهداف زندگی را هدف قرار داده و اگرچه با اصول و اهداف زندگی جاهلی همسان است، اما ابزارهای پیاده سازی آن تغییر کرده است. به عنوان مثال، در دوران جاهلیت کهن قبایل با شتر و شمشیر به جان یکدیگر میافتادند، اما امروز با هواپیماهای مدرن و موشکهای پیشرفته.

متأسفانه در ارتباط با عرفان نیز این اتفاق رخ داد، زمانی عارفان و راهبان با استفاده از ابزارهای ابتدایی عرفان میورزیدند و در محضر بتهای خود معتکف میشدند، اما امروز عرفان مدرن از طریق رسانههای جمعی تبلیغ میشود یا در فضای مجازی این روزها دعوت به بت پرستی را به اسم عرفان میبینیم و دقیقاً بیان میشود که بتهای گوناگون هر یک رازی از معرفت را بیان میکنند!

به عنوان مثال سال ۲۰۱۲ به طور رسمی در آمریکا سال بزرگداشت یکی از الهههای هندویی معرفی شد و در آن سال بسیاری از مردم دعوت شدند تا برای رشد معنوی با این الهه ارتباط برقرار کنند و حتی برخی از شخصیتهای سیاسی در این برنامهها شرکت کردند.

 

   با توجه به آنکه امام چهارم(ع) در زمانهای امامت مردم را بر عهده داشتند که جهالت در اوج بود و همین جهل واقعه کربلا را رقم زد، ایشان از ابزار عرفان چگونه برای جهل زدایی بهره گرفتند؟

ماجرای کربلا نشان داد که بسیاری از مردم گوش شنوای حرف حق و ظرفیت پذیرش مسایل معرفتی را ندارند، در این شرایط طبیعی بود که رهبران معنوی جامعه دست از هدایت مردم بکشند و به کنج عزلت پناه ببرند، اما امام(ع) این کار را نکردند، بلکه در جمع مردم حاضر میشدند، اما با آنها سخن نمیگفتند، بلکه خدا را مخاطب سخنانشان قرار میدادند و مردم این سخن و شیوه راز و نیاز حضرت(ع) را میشنیدند، از این روست که بسیاری از ادعیه ایشان به دست ما رسیده و حتی توسط دیگران نگاشته شده است.

در واقع امام(ع) در برابر گوشهای ناشنوا سکوت نکرده و تسلیم نشدند، بلکه به شکلی دیگر قیام کردند تا انسانهای به خواب رفته را بیدار و آن نقش فعالی را که عرفان حقیقی دارد، در جامعه محقق کنند؛ بنابراین، ایشان با اینکه در یک دوره اختناق شدید و تنهایی دردآور زندگی میکردند، اما بسیار فعال و تأثیرگذار در جامعه ظاهر شدند و دقیقاً عنصر عرفان و ارتباط با خدا بود که این نقش فعال را به ایشان بخشید.

باید توجه داشت که روش دعا همیشه به کار میآید، اما با توجه به آنکه ما در شرایط روزگار امام چهارم(ع) نیستیم، روشهای دیگر نیز کاربردی خواهد بود، زیرا امروز بسیاری از مردم دنیا از خواب غفلت بیدار شدهاند و گوشهای شنوا بسیار است، در کشور خود ما جوانان بسیاری هستند که آرمانها و اهداف انقلاب و ارزشهای عرفانی برایشان مهم است و شرایط ما اینطور نیست که رهبران معنوی جامعه در محاصره گوشهای ناشنوا و دلهای به خواب رفته باشند، بنابراین، امروز مکتب امام(ع) در یک سطح بالاتری میتواند برای ما مؤثر باشد و ما با استفاده از روش و مکتب دعا و الهام از شیوه حضرت(ع) میتوانیم برای افزایش قدرتهای معنوی و توانمندسازی ایمانی مردم استفاده کنیم تا در برابر پیشوایان کفر و رهبران جاهلیت مدرن محکم بایستیم و دنیا را به مرحله جدیدی رهنمون شویم.

 

   با توجه به آنکه جاهلیت مدرن یکی از آلام امروز جوامع بشری است، آیا بسط و توسعه مکتب عرفانی امام چهارم(ع) میتواند ما را در حل این مشکل و زدودن این جهل یاری کند؟

بله، در مرحله نخست به نظر میرسد که توسعه مکتب عرفانی امام چهارم(ع) در جامعه امروزی میتواند بسیاری از معضلات فردی را درمان کند، زیرا امروز اضطراب و افسردگی و اختلال در روابط خانوادگی و موارد دیگر سبک زندگی را بشدت تحت تأثیر قرار داده و در واقع نشان دهنده سبک زندگی غیرمعنوی و آسیب زایی است که ما به آن مبتلا هستیم؛ از این رو، مکتب عرفانی ایشان این مشکلات را در وهله نخست با تغییر نگرش و دادن دید عرفانی به ما درباره خانواده، والدین، فرزندان و خویشان و... برطرف و آلام روانی و اجتماعی ما را کم میکند.

در مرحله بعد انسانهایی که به لحاظ درونی سلامت معنوی یافتهاند و از نظر معنوی توانمند شدهاند، میتوانند قدمهای بزرگتری بردارند و جامعه را در مسیر تحول پیش ببرند، زیرا اگر به اندازه کافی انسانهای برخوردار از سلامت معنوی وجود داشته باشد، آنگاه در جامعه تخلف، گناه، ظلم و تعرض به حریم دیگران رخ نمیدهد یا به پایینترین سطح ممکن میرسد، بنابراین تحولات فردی وقتی توسعه یابد، به تحولات اجتماعی تبدیل میشود و میتواند به نقطه پایانی برای جاهلیت مدرنی که بشر خسته و متألم امروز از آن رنج میبرد، تبدیل شود.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.