گروه فرهنگی / فرشته اثنی عشری - به احتمال زیاد اگر امروز فردوسی عضو شبکه های اجتماعی بشود با یک سردرگمی عظیم مواجه می‌شود حروف را می‌شناسد سالها با همه شان مانوس بوده است

وقتی زبان فارسی به لکنت می‌افتد

اما از همنشینی شان سردرنمی آورد به معنایشان پی نمی برد ترس برش میدارد نکند همان طور که او این زبان را نمی شناسد دیگران هم او و شاهنامه اش را نمی شناسند؟شاید ابوالحسن نجفی کتاب «غلط ننویسیم» را درباب دستور زبان فارسی برای این نوشت که میدانست غلط نویسی زبان فارسی در جامعه ایرانی رواج بسیار یافته است .برای دیدن این غلط ها نیازی به جست و جو نیست آن ها درهمه جا هستند درکتاب ها، دستورعمل های اداری، رسانه های مکتوب وبخصوص فضای مجازی .این روزها فضای مجازی برای کاربران به دفتر مشق شبی تبدیل شده است که میتوانند درآن راحت وآسوده بدون دلهره از خودکار قرمز معلم وبی واهمه ازخط خوردگی های مکرر درددل ها، نظرات ونقدهای خود را بنویسند .این هیجان برای گفتن، این عجله برای گوش شنوا یافتن،
 انگشت ها را با سرعت روی کیبورد کشیدن گاهی واژه ها را قربانی میکند وآنها را به مسلخ بی توجهی میبرد.به این ترتیب حروف را به همنشینی با هم درکلماتی وادار میکند که هرگز همدیگر را تاب نمی آورند وازاین رهگذر «وضعیطی » ساخته شده است که «ط» نابه جایش طناب داری را برگردن زبان فارسی انداخته است .گاه کامنت هایی که غلط های املایی دارند پر ازهجمه کامنت گذاران بعدی قرار میگیرند ولی نکته اینجاست که اصلاحیه کلمه ای که بعضی از کامنت گذاران ارایه میدهند بازهم غلط است.اما نتیجه تمام این کشمکش ها بازهم بلاتکلیفی واژه هایی است که حروف هایشان به بودن در کنار هم عادت ندارند واگر کنار هم مینشینند از سرناچاری است از سر اشتباهات سهوی است این کلمات شرمزده از چشمهای ناشناسی هستند که برای یادگیری وتمرین زبان فارسی سایت ها و وبلاگ های ایرانی را مطالعه میکنند وحیران میمانند از زبانی که روزگاری شاعران زیباترین شعرها را با آن سروده اند وخطاط ها کتاب ها را با آن زینت داده اند .

 

 موج های ماندگار

اما مسأله اینجاست که همیشه غلط نویسی سهوی یا از سرکمبود مطالعه نیست ازجریانی که امروزه درشبکه های اجتماعی موبایلی راه افتاده میتوان آسان به این نتیجه رسید که اغلب این غلط نویسی ها آگاهانه است وبه یک جریان مد روز تبدیل شده است این مد آنقدر جا افتاده است که فضای جامعه سرپیچی ازآن را تاب نمی آورد. فاطمه که 15ساله است میگوید : اوایل خیلی تلاش میکردم که درست نویسی را درشبکه های اجتماعی رعایت کنم ولی با تمسخر دوستها وهمکلاسی هایم مواجه شدم به من میگفتند مگر داری کتاب ادبی مینویسی ؟حالا دیگر درست نویسی به من احساس بدی میدهد.

او نمی خواهد برخلاف جریان آب شنا کند، نمی خواهد تافته جدا بافته باشد نوجوان است ونیاز به همرنگی با همسالانش دارد.می گوید من هم دیگر مثل آنها مینویسم .ما کلمات را به خلاصه ترین شکل ممکن درمی آوریم وبرای هم ارسال میکنیم وقتی مینویسیم «س،خ، چ؟» یعنی «سلام خوبی ؟چطوری ؟» وقتی این طوری همه منظور هم را میفهمیم پس چه دلیل دارد که به خودمان زحمت کامل نوشتن را بدهیم ؟

به نظرمی رسد که زبان فارسی دارد شکل جدیدی به خود میگیرد، شکل جدیدی که سرعت وبی حوصلگی دنیای مدرن آن را ساخته است زبان فارسی دراین قالب جدید کمرش شکسته شده است، به لکنت افتاده است، لنگ میزند و دیگر با این چهره شکسته ودرهم به زیبایی گذشته نیست انگار که غنای این زبان چون باری بر دوش این زمان وفضا سنگینی میکند وهرچقدر که پیش میرود چیزی را از روی دوش این زبان پیربر  میدارند تا شاید آن را سبکبالتر کنند درحالی که با این کار تشخص، هویت وغرور او را فرو میریزند .

اما عده ای معتقدند که این نگاه سختگیرانه و متعصبانه است. مریم که خبرنگار است اعتقاد دارد که 90درصد گروه ها درشبکه های اجتماعی برای سرگرمی است وایرادی ندارد که این گروهها زبان محاوره خاص خودشان را داشته باشند ودرزبان محاوره به این شکل نوشتن مسأله ای ندارد .

او میگوید برخلاف حرفه اش که خبرنگاری است وتلاش دارد در رسانه های رسمی درست نویسی را رعایت کند اما درگروههای دوستانه به قوانین خاص گروه عمل میکند بخاطر اینکه اگر بخواهد دراین گروه ها درست بنویسد با کنایه های بقیه اعضای گروه مواجه میشود مثل اینکه «چقدر چندشی »، «می خواهی شغلت را به رخ ما بکشی ؟»،چقدر ضایع مینویسی.ایران امروز بیش از همه دوران تاریخی که از سرگذرانده جمعیت تحصیلکرده دارد اما درهیچ دوره ای نیز مثل امروز با گسترش ورواج غلط نویسی مواجه نبوده ایم .پدربزرگانی که به مدرک ششم ابتدایی خود مفتخرند وقتی با املای نوه های دانشگاه رفته شان مواجه میشوند با تردید به مدرک دانشگاهی آنها فکرمی کنند .

استاد ابوالقاسم ژرفا نویسنده کتاب های بربال قلم و برساحل سخن که آنها را درباره آیین درست نویسی وآیین نگارش تالیف کرده است مهم ترین علت رواج غلط نویسی درجامعه ایرانی را در این میداند که تمرکز جامعه به سواد رسمی معطوف شده است نه سواد حقیقی. اومی گوید:سواد رسمی صرفا یک پل برای دستیابی به مدرک و یافتن شغل است اما سواد حقیقی سوادی است که شخص به دنبال دستیابی به علم است که البته درکنار آن میتواند استفاده های مادی هم ببرد .

درسال های 1300تا 1340شمسی وضعیت آموزشی ودانشگاهی ایران به شکلی بود که افراد واقعا به دنبال علم آموزی بودند وبه همین خاطر آنچه فرا میگرفتند در وجودشان نهادینه میشد اما متاسفانه از دهه 50به بعد جریان سواد به عنوان مدرک گرایی درجامعه شکل گرفت دراین تفکر دیگر آموختن ملاک نیست وبه همین دلیل هم آمار مطالعه درکشور بسیار پایین است وبه تبع آن غلط گفتن وغلط نوشتن درجامعه روبه فزونی گذاشته است .

دکتر ژرفا میگوید :غلط گفتن وغلط نوشتن چه دستوری، چه واژگانی موج نیست بلکه ناشی از یک جریان 40،50ساله است ویکی ازنشانه های سستی فرهنگی است که پایه های فرهنگ ودانش های بنیانی مثل علوم انسانی را تضعیف میکند .

دکتر ژرفا راه حل برون رفت از این جریان را بازگشتن از مسیر اشتباه میداند ومی گوید: باید کاری کرد تا سواد حقیقی جای خود را به سواد رسمی بدهد وآموختن ملاک اصلی باشد تازمانی که درسیستم آموزشی مدرک گرایی اولویت داشته باشد وضعیت به همین منوال پیش خواهد رفت .

امروز دراین آشفته بازار مدرک گرایی بیش از هرزمان دیگری به معلم دیکته مان احتیاج داریم معلمی که درفضای مجازی مچمان را بگیرد با خودکار قرمز ترسناکش روی غلط هایمان ضربدر بکشد و وادارمان کند که از روی هرکلمه ده بار بنویسیم که اگر این نظارت نباشد بازباید منتظر فردوسی دیگری نشست وشاهنامه ای ورنج چندصدساله ای که تا کی باز سر از زمان دربیاورد .

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.