سارقان مسلح طلا فروشی‌های مشهد که از سال 84 تا 90 اقدام به سرقتهای مسلحانه، گروگانگیری، آدم‌ربایی و ایجاد رعب و وحشت کرده بودند، دیروز در ملأ عام به دار مجازات آویخته شدند.

سارقان مسلح طلافروشی‌های مشهد به دار مجازات آویخته شدند

مجرمان این پرونده با نامهای (س.ک)، (ر.م) و (ه.ح) که در موارد متعدد با گروگانگیری و استفاده از سلاحهای گرم و کمربندهای انفجاری ضمن برهم زدن امنیت جامعه و ایجاد رعب وحشت، اهداف خود را پیش برده تا آنجا که در یک فقره از این سرقتها مرتکب به قتل مالک طلافروشی به وسیله اسلحه شکاری در خیابان گاز مشهد شده بودند، دیروز در محل جرم حکم اعدام آنان در ملأ عام اجرا شد.

* عبرت برای دیگران

دادستان عمومی و انقلاب مشهد با تاکید بر اینکه جرایم ارتکابی مجرمان این پرونده در زمره خشن‌ترین جرایم شامل سرقت مسلحانه، آدم ربایی و قتل بوده که هم مشمول جرایم خشن و هم مخل امنیت جامعه می‌شود، گفت: مجرمان این پرونده براساس رای دادگاه محارب شناخته شدند و باید در ملاعام حکم اجرا می‌شد، بنابراین ما مقدمات را فراهم کرده و عوامل اجرایی از پلیس و دادسرا نیز اقدام به فراهم‌سازی اجرای حکم کردند و در نهایت امروز(دیروز) شاهد اعدام و مجازات علنی این سه نفر که به حکم دادگاه محارب شناخته شدند، بودیم.

غلامعلی صادقی افزود: با توجه به اینکه این جرایم در چند سال گذشته اتفاق افتاده، مردم از پلیس و دستگاه قضایی انتظار دارند فردی که امنیت و جان مردم را هدف می‌گیرد باید در ملأ عام مجازات شود تا اجرای علنی حکم آینه عبرت دیگران باشد.

دادستان عمومی و انقلاب مشهد خاطرنشان کرد: به دلیل کثرت جرایم این پرونده، بررسی و پیگیری آن یک فرآیند طولانی را به همراه داشته و آنچه مردم از ما توقع داشته و وظیفه ماست این بوده که حکم با قاطعیت اجرا شود.

*تشریح پرونده

فرمانده انتظامی مشهد نیز در تشریح جرایم سارقان مسلح طلافروشی‌های مشهد اظهار داشت: این افراد در سالهای 84 تا 90 مرتکب سرقتهای مسلحانه متعددی از طلافروشی‌ها شدند، آدم ربایی، گروگانگیری، و در نهایت قتل و همچنین سرقتهای به عنف خودرو را نیز در کارنامه کیفری خود دارند.

حجت نیکمرام ادامه داد: در سال 90 با تلاش پلیس این افراد که در قالب یک باند سرقت می‌کردند دستگیر و با توجه به اینکه اتهامهای بسیار و متعدد داشتند، بررسی و پیگیری پرونده زمانبر بود، اما در نهایت هم به جرم محاربه محکوم به اعدام در ملأ عام محکوم شدند و این حکم در مرکز تأیید و شاهد اعدام آنها بودیم.

فرمانده انتظامی مشهد یادآور شد: این افراد در قالب یک باند فعالیت خود را از سال 84 آغاز و با سرقت به عنف یک خودرو از خانمی که در حال خروج از منزل بود، وی و فرزند خردسال او را از خودرو بیرون کشیده و سرقتهای خود را با همان خودرو آغاز کردند.

به گزارش فارس، نیکمرام افزود: در نهایت هم در یکی از طلافروشی‌ها که در همین مکان اعدام یعنی خیابان مسلم گاز بوده، اقدام به سرقت مسلحانه کرده و مالک طلافروشی را با اسلحه شکاری مورد هدف قرار داده و متأسفانه وی فوت شد و خواسته اولیای دم هم همین بود که در همان محل طلافروشی و ارتکاب قتل مجازات شوند.

وی تصریح کرد: در یک یا دو فقره دیگر، این افراد طلاهای چند طلافروشی را با استفاده از گروگانگیری ربودند و با استفاده از جلیقه‌ها و کمربندهای انفجاری که به بدن آنها بستند آنها را مجبور کردند که به طلافروشی مراجعه و طلاها را در اختیار سارقان قرار دهند، همچنین در یک فقره دیگر مالک طلافروشی را از ناحیه شکم و پا مورد اصابت گلوله قرار دادند و در نهایت هم دستگیر  شدند.

* اجرای حکم صادره

پس از قرائت حکم صادره سارقان مسلح طلافروشی‌های مشهد به دار مجازات آویخته شدند و انبوه جمعیت حاضر در محل با شعار «نیروی انتظامی تشکر، تشکر» از این اقدام که در راستای برقراری هر چه بیشتر امنیت جامعه بوده قدردانی کردند.

 

 گفت وگو با طراح اصلی سرقتهای مسلحانه از طلافروشی ها

مهرداد طبسی: اعضای این باند که از سال 83 کار خود را شروع کرده بودند، قصد داشتند در یک سرقت 150کیلوگرم طلا را دزدیده و از کشور خارج شوند. این باند پس از دستگیری  به 19 فقره سرقت و اقدامهای جنایتکارانه اعتراف کردند که 13 مورد آن، سرقت مسلحانه از طلافروشی و مؤسسه مالی اعتباری بوده است. از این تعداد سرقت مسلحانه  که دو فقره آن نافرجام بوده ،در مجموع  20کیلوگرم طلا سرقت شده است.

خبرنگار ما پس از دستگیری این سه شرور گفت و گویی با رضا سرکرده این باند که در زمان دستگیری  24 سال سن داشت انجام داده بود که بخشهایی از آن را دوباره می خوانید:

*چرا دست به سرقت زدی؟

**به خاطر بی پولی. اما من اول که دزد نبودم، وضع مالی ام خوب بود. مغازه داشتم. چند سالی کار کردم تا اینکه مغازه ام در طرح احداث یک پل قرار گرفت. بعد از آن مغازه دیگری راه انداختم که آن هم بنا به دلایلی آتش گرفت و ورشکست شدم.

*فکر می کردی روزی دستگیر شوی؟

**اینکه هر مجرمی می داند روزی دستگیر می شود، اما ما تلاش می کردیم ردپایی از خودمان به جای نگذاریم.

* از چه سالی شروع به سرقت کردی؟

**از سال 84 شروع کردم. از ابتدا قرار بود یک کار انجام بشود تا بتوانم بدهی هایم را بدهم و قرار بود در پایان یک سرقت 150 کیلویی طلا را انجام بدهم.

*فکر می کردی سرقت 150 کیلوگرم طلا شدنی باشد؟

**قرار بود بدون اینکه دماغ کسی خونی بشود، این کار را انجام بدهیم.

*بعد از سرقت می خواستی چکار کنی؟

**چون در هیچ سرقتی ردپایی از خودمان به جای نگذاشته بودیم، زندگی عادی خودمان را ادامه می دادیم.

*با پولهای به دست آمده از سرقتهای قبلی چه کار کردی؟

**نمی دانم چرا این پولها جمع نمی شد. همین الان هم کلی قرض دارم.

* چه شد که در یکی از سرقتها یکی از طلافروشها را به قتل رساندی؟

**من همیشه تلاش می کردم هیچ آسیبی به کسی نرسد! ما فقط دنبال پول بودیم. اما...

*شما در سرقتها از بمبهای انفجاری دست ساز استفاده می کردید. در سرقتی که نقشه آن را در سر داشتید هم از این شیوه استفاده می کردید؟

**نه، ما بنا بود از بمبهای انفجاری ظریف تر استفاده کنیم و با گریم بهتری دست به این کار بزنیم.

*می دانی چه حکمی قرار است برایت اجرا شود؟

**قطعاً حکم من اعدام خواهد بود.

*تو که اینقدر مطمئنی، چه احساسی داری؟

**دوست دارم خیلی زود اعدام شوم.

*ایده سرقتها از چه طریقی به ذهنت آمد؟

**اصلی ترین ایده هایم را از سینما گرفتم، بخصوص از فیلم ناتاشا (خواب و بیدار).

*اسلحه هایت را از کجا تهیه کردی؟

** من یک بار رفتم افغانستان و سفارش دادم و برایم آوردند ایران.

*اولین سرقت را با چه اسلحه ای شروع کردی؟

**اولین سرقتی که انجام دادیم، فقط یک اسلحه کلاشینکف داشتیم که 600 هزار تومان خریدم.

*حالا که گیر افتادی، دوست داشتی سرقت بزرگی را که در سر داشتی اجرا کنی؟

**بله. البته دوست داشتم به یکی از مغازه هایی که پس از سرقت مسلحانه ما جمع شد، کمک کنم. من حتی سر خاک مرحوم ثنایی که به دست ما کشته شد هم رفتم تا ببینم وضعیت مالی شان چطور است.

*تو که سر خاک مرحوم ثنایی رفتی، فکر نمی کردی کسی تو را بشناسد؟

** زمانی رفتم که خلوت بود.

*شما به 14 فقره سرقت از طلافروشی ها اعتراف کرده اید، چه شد که به یک مؤسسه مالی و اعتباری نیزدستبرد زدید؟

**قرار نبود از مؤسسه های مالی و اعتباری یا بانکها سرقت کنیم، اما یکی از طلبکارها که طلافروش هم هست، خیلی روی ما فشار آورد و عنوان می کرد که آبرویتان را پیش خانواده تان می برم. به همین دلیل مجبور شدیم از آن مؤسسه 5/5 میلیون تومان سرقت کنیم. همان روز دو میلیون و 700 هزار تومان پول را به حسابم گذاشتم که چک او پاس شد.

* چه حرفی با افرادی مثل خودت داری؟

** ما جزو حرفه ای ترین تیمهای سرقت مسلحانه در کشور بودیم و طی هشت سال هیچ گونه اثری از خودمان به جای نگذاشته بودیم. من از دیگران می خواهم این کارها را نکنند، چون از ما قوی تر فکر نکنم باشند، اما به دام افتادیم.

*برای هر سرقت چقدر وقت می گذاشتید؟

**ما بارها به محل می رفتیم و در یک موقعیت مناسب تصمیم می گرفتیم سرقت را انجام دهیم.

*سرقتهایی که انجام می دادی؟ چند دقیقه زمان می برد؟

**بین 5/1 تا 5/2 دقیقه و مطمئن بودیم در این زمان پلیس به ما نمی رسد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.