۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۳
کد خبر: 286339

دکتر سید رضا میرطاهر - ادامه تنش در روابط روسیه و غرب از یک سو و تشویق کشورهای اروپای شرقی و حیاط خلوت روسیه به نزدیکی با غرب از سوی اتحادیه اروپا موجب تشدید بدگمانی سران کرملین به غربی‌ها شده‌است.

روسیه و تنها گزینه پیش رو

کرملین، تحریک و تشویق کشورهای شرقی خود را که روزگاری جزیی از شوروی سابق بودند نوعی اقدام تلافی جویانه و ایذایی در برابر تحولات و حوادث اوکراین تلقی می کند. ولادیمیر پوتین نیز در جدیدترین اظهار نظر خود درباره رویکرد غرب درباره روسیه تأکید کرده که غرب تنها زمانی روسیه را به عنوان طرف خود انتخاب میکند که این کشور ضعیف بوده و به کمک نیاز داشته باشد. او چندی قبل نیز در سخنانی تأکید کرده بود که آمریکا در تلاش برای تسلیم روسیهاست.

در واقع پوتین در اظهارات اخیر خود به طور مستقیم غرب را مخاطب قرار داده و آن را متهم به تلاش برای تضعیف و در نهایت تجزیه روسیه کرده است. مقامهای روسیه تا کنون بارها حملات لفظی زیادی را متوجه غرب، بویژه آمریکا کرده و اقدامهای آن در راستای دربرگیری و تحریم روسیه در چارچوب تلاش کلی غرب برای نابودی روسیه برشمردهاند.

هر چند پس از پایان جنگ سرد تصور براین بود که دوره دشمنی روسیه و غرب به اتمام رسیده و از این پس باید منتظر شکوفایی روابط این دوبود، با این حال اقدامهای غرب در قالب ناتو و تنشهای روز افزون میان این دو بلوک، به این تصور خوش بینانه پایان داده است.

در دهه 1990 میلادی و در دهه اول قرن بیست ویکم، ناتو همواره تلاش کرده تا با به عضویت در آوردن کشورهای اروپای شرقی و سپس ایجاد روابط نزدیک با کشورهای جدا شده از شوروی در قالبی خاص، روسیه را بیش از پیش در تنگنا قرار داده و در واقع آن را محاصره کنند.  برنامه «مشارکت شرقی» که از سال 2009 از سوی اتحادیه اروپا مطرح شده و آخرین نشست در قالب این برنامه در روزهای اخیر در لتونی جریان دارد، به 6 عضو پیشین اتحاد جماهیر شوروی سابق پیشنهاد توسعه روابط و نزدیکی به اروپای غربی را ارایه می دهد.

هدف از این برنامه، ایجاد هماهنگی در مواضع اقتصادی و سیاسی این کشورها و تقویت نهادهای دموکراتیک و اعمال اصلاحات اقتصادی اعلام شده تا این کشورها بتوانند روابط اقتصادی خود را با اتحادیه اروپا افزایش دهند. در کنار آن آمریکا نیز از سال 2007 با مطرح کردناستقرار سامانههای ضد موشکی در اروپا، موسوم به سپر دفاع موشکی، باعث وخامت روابط روسیه و آمریکا شد. اما نقطه عطف روابط روسیه و غرب در واقع بحران اوکرایناست. پس از گسترش بحران اوکراین و رویارویی بیسابقه غرب و روسیه، روابطاین دو بشدت تیره شدهاست. در عین حال غربیها جنگ روانی را نیز علیه روسیه گسترش داده و مدام ضمن تحقیر روسیه، آن را به منزله تهدیدی بزرگ برای امنیت جهانی قلمداد میکنند.

به نظر میرسد ادعاهای اخیر اوباما علیه روسیه اساساً درچارچوب جنگ تبلیغاتی و روانی گسترده غرب علیه روسیه جای میگیرند.هدف ازاین اقدامها ، نمایش روسیه به عنوان یک کشور تجاوزگر و خطرناکاست که ادعاهای ارضی علیه اروپای شرقی دارد و به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و هدف آناست تا اقدامهای خصمانه غرب علیه روسیه توجیه شود.

سران روسیه مدتهاست بهاین جمعبندی رسیدهاند که با توجه به دشمنی ماهوی غرب با روسیه، دیگر نمیتوان امید چندانی به روابط رو به زوال روسیه و غرب داشت. بدین لحاظ روسیه ضمن افزایش آمادگیهای نظامی وامنیتی خود در شرق اروپا و مرزهای غربیاش، با کاهش قابل ملاحظه روابط اقتصادی و تجاری خود با اتحادیه اروپا، گردشی آشکار به سوی شرق، یعنی منطقه آسیا–اقیانوس آرام داشته واکنون در پی فرصتهای تجاری و اقتصادی در این منطقه راهبردی است و به طور خاص روابط بسیار گستردهای با چین تدارک دیدهاست. هر چند ائتلاف با چین برای روسیه هزینههایی دارد، اما غرب با تحریمهای خود، هیچ گزینه دیگری را برای مسکو باقی نگذاشتهاست.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.