۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۴
کد خبر: 286340

محمد صالح جوکار - سالهاست که در کشور ما موضوع تحزب و تقویت حزبگرایی بشدت مورد توجه است، اما واقعیت آن است که این مسأله چندان در کشور ما مورد پذیرش عمومی واقع نمی شود ...

احزاب ایرانی در انتظار بلوغ

 و اساسا باید گفت، مانند نوزادی است که هیچ گاه رشد نکرده و به سن بلوغ نرسیده است.

مردم اعتماد زیادی به احزاب ندارند و به صورت خود جوش امور عمومی خود را پیگیری میکنند. البته این موضوع به مردم باز نمی گردد و دلیل واقعی آن این است که احزاب نتوانسته اند کارکرد مناسب خود را بروز داده و مردم را به خود جلب کنند.

احزاب معمولاً در ایام انتخابات شکل جدی به خود می گیرند و بعد از آن، چه پیروز شده باشند و چه شکست خورده باشند، از صفحه  سیاسی و اجتماعی محو یا کم رنگ می شوند. این یک واقعیت است که سران و گردانندگان احزاب باید به آن توجه کنند و بدانند، اگر مردم به آنها مایل نیستند، به دلیل عملکرد خود آنهاست، نه مشکلات دیگر.

در این شرایط  طبیعی است که احزاب نمی توانند به لحاظ مالی خود را تأمین کنند، چون نه سرمایه گذاری مناسبی انجام داده اند و نه مردم به آنها پیوسته اند که از طریق حق عضویت یا کمکهای مردمی خود را اداره کنند؛ درست به همین دلیل است که احزاب دست به دامن دولت شده و از کیسه بیت المال به دنبال اداره خود هستند. در این شرایط دو خطای راهبردی مرتکب شده ایم. اول اینکه در نبود مردم، از جیب آنها به طور غیر مستقیم احزاب را ارتزاق کرده ایم؛ دوم اینکه حزب کمک گیرنده هیچ گاه به مردم تکیه نخواهد کرد و به چند شعار و یکی دو همایش بسنده می کند، چون اساساً به کسی پاسخگو نیست و در هر شرایطی مقداری پول برای اداره احتیاجات اولیه خود دارد.

باید بپذیریم که نمی توان حزب را به صورت کرایه ای و عاریتی برپا کرد. یک حزب قوی خود باید بتواند امور خود را اداره کند و گیرایی لازم را در میان مردم ایجاد کند. شاید به همین خاطر، ماندگاری احزاب در کشور ما بسیار پایین است و همچنین این حزبها، کار چندانی در راستای رفع مشکلات مردم انجام نمی دهند و بیشتر به دنبال مسایل سیاسی و گاهی به دست گرفتن قدرت هستند و این موجبات بی اعتمادی شدید را پدید
 می آورد.

واقعیت آن است که ما به جای کمک مالی به احزاب، باید به آنها راه و روش جذب مردم و ایجاد مشارکت عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی را یاد بدهیم. اینکه کسی نتواند با مردم ارتباط برقرار کند، مشکل مردم نیست، مشکل خود اوست.

 احزاب باید برای مردم علاقهمندی ایجاد کنند تا مردم نیز کمکهای خودشان را با رغبت و میل انجام بدهند، چرا که احزاب ساخته و پرداخته دولت، فایده ای ندارد و درنهایت هم همان دولتی باقی می ماند.

باید اجازه بدهیم احزاب، دوران کودکی خود را در جامعه ما پشت سر بگذراند و وارد دوران بلوغ و استقلال شوند. احزاب باید با مشکلات خود کنار بیایند و راه برون رفت از معضلات را پیدا کنند.

واقعیت این است که در روزگار معاصر جریانهای سیاسی چندان دغدغه تأمین هزینه هم ندارند. مشکل احزاب در نداشتن یک تشکیلات منسجم و افکار مردم پسند است.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.