رقیه توسلی : زمین ، چشم هایش را سرمه می کشد و نهرها و نخل ها درود و تعظیم می فرستند آنگاه که لیلای زمانه فارغ می گردد و اباعبدا... در گوش های فرزندش تسبیح عشق می خواند.

آسمان قلب حسین ، غرق علی اکبر شده است

آنگاه که درکوب قلب تمام محبان به نغمه آمدن مولودی کوفته می شود که نام مبارکش دنیا را به شادی و شور می رساند.

آنگاه که جهان بندگی روشن می گردد و فرزند آزادگی پابه دنیا می گذارد ، محمد مصطفایی که علی اکبر خوانده می شود تا فخر دین باشد در صحرای باور.

دشت سرخ نینوا به نوزاد آفتاب خیره می شود و کربلا پُراز اشک های فرات می گردد... اولین برگ عاشورا رقم می خورد... دریغ از پیاله ای آب برای عرض دلداری.

علی اکبر اسبش را تاخت می کند. در آسمان زیارت نامه می خوانند... و فرشته ها به جولان امان نامه ها می خندند. صدای رجزهای دلیر بنی هاشم به گوش می آید... و صدای پدری که روح تشنه صبر را سیراب می سازد.

پناه بر خداوند سبحان... کودک لیلا متولد می شود... و امام ، نفس های خسته علی اکبر را آرام می کند.

نور و تاریکی درهم می پیچند و تمام هستی ، حوالی علقمه و خیمه و میدانگاه قیام می کنند. شمشیرهای سراسیمه به رسم خوشامدگویی یزیدیان در زمین و هوا می چرخند و می تازند و سپاه کوفه ، بر دین راستین یورش می برند. تکبیر از این همه گستاخی و قساوت...

اولین برگ عاشورا رقم می خورد و کربلا به ظاهر طاهر محمد می نگرد. به جلال فرزند ثارالله. به علی اکبری که ردای سبز ایمان برتن دارد و با جانی زخمی و شکافته ، گرد آیین تقوا طواف می کند.

نخل ها و نهرها سکوت کرده اند و چشم های بی فروغ زمین ماتم گرفته است. انگار لبان تشنه فرزند ارباب ، شهادتین می خواند و لیلا ، فرزندش را به دست فرشته های ملکوت می سپارد. به دست آسمانیانی که به زیارت حضرت عشق گسیل شده اند.

انگار صدای پدری می آید که می گوید: علی جان ! پس از تو خاک بر سر دنیا باد...

صدای بال گشودن و پرواز می پیچد و آسمان قلب حسین ، غرق علی اکبر می گردد و لیلا ، رخت مادرانه اولین شهید کربلا را بر تن می پوشد. پناه بر خداوند سبحان...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.