و براساس كدام معيارهاي فني خاكپور به عنوان سرمربي تيم اميد ايران برگزيده شد. 

اين سوال را هيچ گاه فدراسيون فوتبال به طور شفاف پاسخ نداد و نتيجه آن شد كه محمد خاكپور بدون حتي يك روز سابقه سرمربيگري و حتي مربيگري سكان هدايت تيم اميد ايران را در دست بگيرد.

انتخابي كه بسيار تامل برانگيز بود. صعود تيم اميد ايران به عنوان تيم دوم از مرحله پيش مقدماتي  درحالي كه تيم تحت فرمان خاكپور در ورزشگاه آزادي مقابل تيم اميد عربستان به زانو درآمد نشان دهنده نقص هاي فني حاكم در تيم اميد و همچنين ضعف هاي سرمربي اش بود.

 شكست مقابل عربستان زنگ خطري براي فدراسيون علي كفاشيان بود تا در راستاي تقويت قواي فني تيم اميد ايران اقدامي را بينديشد اما كفاشيان كه انگار تمام حواسش به تيم ملي و كي روش است هرگز در راستاي تقويت تيم اميد ايران اقدامي نكرد. انتظار مي رفت كه فدراسيون فوتبال پيش از انتخاب خاكپور مربي باتجربه تري را برگزيند اما نه تنها چنين اتفاقي رخ نداد بلكه با وجود باخت در تهران به عربستان خاكپور در مسند كار باقي ماند. روزگذشته خبر ديگري از تيم اميد ايران به بيرون منتشرشد.

 مجيد صالح كه به لحاظ تجربي در مرتبه هاي بالاتري نسبت به خاكپور قرار دارد همكاري با تيم اميد ايران را پايان داد. صالح درباره اينكه چرا و به چه دليل با تيم اميد قطع همكاري كرده حرفي به ميان نياورده است اما پر واضح است كه دليل كناره گيري او كه وزنه سنگيني روي نيمكت محسوب مي شد، مسائل مالي و بي توجهي فدراسيون فوتبال به مشكلات مالي اين حوزه است. هيچ يك ازمربيان حاضر در تيم اميد ايران قراردادي با فدراسيون فوتبال ندارند و انگار قرارهم نيست داشته باشند.

صالح هم كه اين وضعيت نااميد كننده را مي بيند از تيم اميد فاصله مي گيرد تا شايد درفصل پانزدهم به عنوان سرمربي يكي ازتيم هاي ليگ برتري برگزيده شود. مجيد صالح البته كارغلطي نكرده است. تيم اميد اگر كمترين اهميتي براي كفاشيان داشت اولا درانتخاب سرمربي اش دقت مي كرد و سرمربي معقول تري را برمي گزيد و نيز درعقد قرارداد ها با مربيان سيستماتيك ترعمل مي كرد.

انتخاب خود خاكپور به كنار. حال كه اين سرمربي برگزيده شده آن قدر از نگاه كفاشيان بي اهميت است كه حتي قراردادي با او امضاء نمي كند. بدون شك اگر صاحب نيمكت تيم اميد مربي كارنامه دارتر و باتجربه تري بود علي كفاشيان هرگز خاكپور را بدون عقد قرارداد در تيم اميد نگه نمي داشت.  اين بي توجهي ها نشان مي دهد كه آينده تيم اميد اهميت آن چناني براي كفاشيان و زيرمجموعه اش ندارد. تيم اميد چه به المپيك برود، چه نرود علي كفاشيان حواسش به كي روش است و قرارداد هايي كه دراين تيم منعقد مي شود. ديروز وقتي خبر جدايي صالح شنيده شد بازهم انتظار بود واكنشي ازسوي فدراسيون فوتبال داده شود اما به راحتي اجازه داده شد كه اين مربي از تيم اميد كنار برود كه اين خود دليلي است بر تمام بي تفاوتي هاي آقاي رئيس به تيم المپيك ايران.