آمنه مستقیمی - بی‌تردید یکی از مناقشه برانگیز‌ترین مباحث در حوزه باورداشت مهدویت، موضوع نشانه‌های ظهور است ...

درباره ظهور حرفهای بازاری نزنید

که معمولا دستاویز دشمنان شده تا با استفاده از ساده لوحی‌های عوامانه زمان و نشانه‌ای را دال بر ظهور کنند و وقتی ظهور رخ نداد روح یاس و ناامیدی را بر مردم و جامعه حاکم سازند. از این رو و در آستانه ولادت باسعادت امام عصر (عج) و با توجه به وقوع حوادث منطقه که بعضا از آن‌ها به نشانه‌های ظهور تعبیر می‌شود با حجت الاسلام والمسلمین محمد شهبازیان، عضو گروه مهدویت پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص) و مدرس مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم درباره امکان یا عدم امکان تطبیق حوادث زمانی با نشانه‌های ظهور به گفتگو پرداخته‌ایم که مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

 

آیا موضوع شناخت و تشخیص نشانه‌های ظهور در لسان معصومین(ع) مورد تاکید و سفارش قرار دارد؟

در بحث نشانه‌های ظهور باید به چند سوال پاسخ دهیم؛ نخست آنکه جایگاه نشانه‌های ظهور در تشخیص حجت الهی کجا است؟ آیا در لسان معصومان (ع) شناخت نشانه‌های ظهور مورد تاکید است؟

که در پاسخ باید گفت هیچ جا از زبان اهل بیت (ع) چنین سفارشی نشده است؛ باید توجه داشت روایاتی همچون نفس زکیه، سفیانی، یمانی و... به عنوان نشانه‌های ظهور قابل اطمینان و تطبیق نیستند، چون روایاتی که در این موارد تصریح کرده‌اند یا ابهام دارند یا تعداد آن‌ها به قدری کم است که قابل اعتنا نیست؛ به عنوان مثال در باب یمانی میان شیعه و سنی ۱۸ روایات وجود دارد که در تحلیل آن‌ها باید گفت تعدادی اعتبار نداشته و تعداد دیگر منبع و مصدر اصلی ندارند. در واقع شخص کاهنی پیشگویی کرده نه اینکه روایات اهل بیت (ع) باشد یا نکته‌ای را به نام یکی از صحابه گفته‌اند.

مسئله دیگر تفاوت میان این روایات است چراکه در روایاتی گفته می‌شود یمانی، سفیانی را می‌کشد و در روایتی دیگر عکس این بیان شده و در روایتی دیگر گفته شده قیام یمانی تا ظهور یک سال فاصله زمانی دارد و در روایتی دیگر این فاصله ۹۰ ساله است!

این در حالی است که اهل بیت (ع) هرگز مسئله‌ای گنگ و مبهم را به عنوان نشانه بیان نمی‌کنند چراکه نشانه باید واضح‌تر از چیزی باشد که می‌خواهیم به سمت آن برویم.

علاوه بر این، برخی آقایان مباحث تاریخی گذشته را با نشانه‌های ظهور خَلط کرده‌اند؛ ما با عبارتی که می گوید ظهور نزدیک است مخالف نیستیم بلکه ما هر لحظه منتظر ظهور هستیم.این فرق دارد که ما منتظر ظهور باشیم تا اینکه نشانه‌هایی را ذکر کنیم و بگوییم ظهور امروز یا به زودی رخ می‌دهد، به عنوان مثال بگوییم ظهور دو سه سال دیگر اتفاق می‌افتد در حالی که ممکن است ده‌ها سال بگذرد.

یکی از آقایان سخنران، زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد گفت این از نشانه‌های ظهور است و به زودی فرج حاصل می‌شود، اما بعد که چنین چیزی رخ نداد گفت بدا (تغییر در نقشه الهی) رخ داده! چه لزومی دارد حرفی بزنیم که به آن علم نداریم و وقتی رخ نداد آن را به بدا تعبیر کنیم!

*چرا چنین تعبیری از سوی برخی افراد درباره زمان ظهور می‌شود آیا آن‌ها برای این ادعای خود دلیلی خاص بیان می‌کنند؟

متاسفانه این افراد تا جایی پیش می‌روند که می‌گویند ۱۲۰۰ نشانه ظهور داریم که ۱۱۹۵ مورد رخ داده و تنها پنج مورد باقی مانده است و حتی برخی می‌گویند به قدری ظهور نزدیک است که در سال جاری به وقوع می‌پیوندد چراکه امسال ۲۳ رمضان مقارن است با جمعه و عاشورا شنبه است و این‌ها تعبیر می‌کنند که در روایات گفته شده صیحه آسمانی در رمضان شنیده می‌شود و امام عصر(عج) در عاشورایی که شنبه است ظهور می‌کنند. حال اگر نشد باز می‌گویند بدا حاصل شده است.

این در حالی است که مردم نیازی ندارند بدانند نفس زکیه کجا است یا سفیانی چه زمان خروج می‌کند؟، بلکه باید بدانند حضرت حجت (عج) را در عصر غیبت چگونه یاری کنند و چه وظیفه‌ای نسبت به ایشان دارند.

*اگر به شناخت نشانه‌های ظهور نیازی نیست پس چگونه و با چه معیارهایی باید حضرت حجت (عج) را شناخت و همراه ایشان شد؟

همان معیارهایی که در تمایز امیرمومنان(ع) از معاویه به کار بردیم و تشخیش دادیم ائمه(ع) ما ائمه حق هستند همچون علم و کرامات و عصمت اهل بیت(ع).

در این باره معرفت مهم است نه امید دادن واهی؛ به عنوان مثال برخی از کار‌شناسان و سخنرانان به پنج روایت در بیان نشانه‌های ظهور استناد می‌کنند که بنابر یکی از آن‌ها مرگ ملک عبدالله از نشانه‌های ظهور است! در حالی که در تحلیل چنین سخنانی می‌توان گفت دو روایت جعلی است اما آنقدر از هول حلیم در دیگ افتاده‌اند که چشم بسته هر چیزی را به نشانه ظهور تعبیر می‌کنند.  حتی به کتاب «بیان الائمه» متعلق به زین العابدین برای بیان روایاتِ ظهور استناد کرده و می‌گویند ما در عصر ظهور قرار داریم در حالی که درصد بالایی از این کتاب جعی و مهمل است.

*آیا آنچه در روایات به عنوان نشانه ظهور ذکر شده منطبق باظهور حضرت حجت است یا ممکن است اشاره به وقایع دیگر داشته باشد؟

در تصریح نشانه‌های ظهور باید متوجه بود برخی از آن‌ها به عنوان واقعه‌ای تاریخی رخ داده است، به عنوان مثال از تعلیق و توقف حج به عنوان نشانه ظهور تعبیر می‌شود در حالی که این واقعه تکراری است و بیش از هزار سال پیش نیز چنین تعلیقی رخ داد آنهم در زمان قرامطه و وقتی روایات را بررسی می‌کنیم در می‌یابیم مراد از منع حج زمان قرمطیان بوده بنابراین، ما به اشتباه واقعه‌ای را که معصومین(ع) پیشگویی کرده‌اند، به نشانه ظهور تعبیر می‌کنیم. مثل پیشگویی امیرمومنان(ع) از روی کار آمدن حجاج بن یوسف و آزارهای فراون او.

*آیا در این باره حدیث جعلی نیز وجود دارد؟ این احادیث چرا و چگونه جعل شدند؟

بله، متاسفانه داشته‌ایم حتی بین برخی سخنرانان که در دوران مشروطه قائل بودند که می‌توان برای پیشبرد هدف، حدیث دروغین گفت از این رو، درباره نشانه‌های ظهور حدیث جعل می‌کردند!

به عنوان مثال شیخ ابوالحسن مرندی چون مخالف مشروطه چی‌های تهران بود با عنوان نشانه‌های ظهور علیه علیه مشروطه چی‌ها حدیث جعل کرد و امروز متاسفانه می‌بینیم برخی این احادیث را در منابر ذکر می‌کنند.  یا شیخ احمد احسایی بنیانگذار فرقه شیخیه که او نیز جاعل حدیث‌های مهدوی بود.

در کنار همه این مباحث عمده‌ای از آنچه نشانه‌های ظهور می‌گویند گنگ و مبهم است به عنوان مثال روایاتی را از کتاب «فتن» نعیم ابن حماد نقل کردند که این کتاب حتی در میان اهل سنت اعتباری ندارد اما بعضا دیده می‌شود که در بیان نشانه‌های ظهور حتی در منابر به آن استناد می‌شود.

یا درباره حسنی مبارک، رییس جمهور مخلوع مصر روایاتی جعلی وجود دارد مبنی بر اینکه وقتی او خلع شود ظهور رخ می‌دهد که این روایت توسط محمد عیسی داوود، روزنامه نگار مصری جعل شده است.  از این رو، گرچه آرزوی دیرینه ما ظهور حضرت حجت(عج) است و ما برای آن ثانیه شماری می‌کنیم اما نمی‌توان آنچه را امروز در وقایع پیرامون می‌بینیم را نشانه ظهور معرفی کنیم.

*یعنی آنچه از جنگ و خونریزی نیز در جهان کنونی دیده می‌شود نیز قابل انطباق با نشانه‌های ظهور نیست در حالیکه برخی همین‌ها را تعبیر به نشانه می‌کنند...

خیر، مشابه این کشتار‌ها بین سال‌های ۲۵۰ تا ۳۰۰ هجری در قیام صاحب الزنج نیز رخ داده و درگیری‌های منطقه الزاما آنچه ما امروز شاهدش هستیم، نیست و شاید ۵۰ سال دیگر شبیه این رخ دهد.

اینطور نیست که هر کسی بنابر وضعیت خطرناک دوره خود بگوید این دوره، عصر ظهور است و اگر ظهور رخ نداد دلسرد شود. باید توجه داشت وقایع تاریخی همچون جنگ و کشتار و خونریزی مشابه دارند و به عنوان مثال آنچه امروز در یمن در حال وقوع است نیز مشابه تاریخی داشته است.

به عنوان مثال در روایاتی داریم که سند، هند و روم همه درگیر می‌شوند که این در دوره بنی عباس رخ داد یعنی در دوره سفاح، بنیانگذار خلافت عباسیان قصه سند و هند بود و حتی برخی، خلفای بنی عباس را مهدی معرفی می‌کردند یا برخی فرق انحرافی همچون واقفیه روایات و نشانه‌های ظهور را جعل می‌کردند.

بنابراین، زدن حرف‌های بازاری درباره نشانه‌های ظهور اشتباهی فاحش است که عواقب سوء در پی دارد ما باید به موضوع ظهور نگاهی همچون مرگ و قیامت داشته باشیم و همیشه برای آن آماده باشیم همانطور که خداوند می‌فرماید: مرگ و قیامت لحظه به لحظه به شما نزدیک است؛ ما باید برای ظهور بدون نیاز به نشانه حاضر باشیم و بدانیم اگر ایشان آمدند چطور حضرت(عج) را تشخیص دهیم که این‌ها مباحث اصیل مهدویت است.

و مدعیان ولایت باید بدانند این تاکید مقام معظم رهبری نیز است که نباید به مردم گفت ظهور آنقدر دور است که دلسرد شوند و نه بگوییم نزدیک است.

*در کنار دلسردی و یاس مردم، چه عواقب سوء دیگری بر اعلام زمان ظهور و تطبیق حوادث روز با نشانه‌های ظهور وجود دارد؟

تطبیق، زمینه ساز ایجاد فرقه‌های انحرافی است به گونه‌ای که برخی از این فرقه‌ها حوادث را تطبیق داده و وقتی ظهور رخ نمی‌دهد، می‌گویند بدا شده در حالی که به طور کلی تطبیق دادن حوادث و وقایع روز با نشانه‌های ظهور کاری غلطی است، بعد از غیبت نزدیک به ۱۲۰۰ سال است که حتی علمایی که به طور احتمالی چنین کاری کرده‌اند تطبیقاتشان به اشتباه رفته بنابراین، چه نیازی است به این تطبیق که اگر نشد مردم ناامید شوند.

باید توجه داشت این تطبیق‌ها و عدم وقوع ظهور، جریان اصیل مهدویت و ظهور را لوث کرده و اصل مهدویت را زیر سوال می‌برد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.