یکی از زیباترین تصاویر به مهمانیهای افطار در خانۀ اقوام و فامیل اختصاص دارد؛ مهمانیهاییکه طعم شیرین صفا و صمیمیتِ آن، مزۀ فراموشناشدنی و ماندگارِ زیر زبان همۀ ماست.
چه زیبا بودند و سرشار از حضور خدا، سفرههاییکه چاشنی اصلیشان مهر بود و صفا، و به سلیقه و وُسع صاحبخانه با پنیر و سبزیخوردن و نان تازه یا آش و حلیمی تزیین میشد و آنقدر روح و جان را در کنار جسم تغذیه میکرد که سختیِ روزه پیش چشمت ناچیز میشد. امّا از وقتیکه سادگی را به بهای اندکِ فخرفروشی و بهقول معروف «کلاسگذاشتن» مقابل دوست و آشنا و فامیل فروختیم، مثل همۀ چیزهاییکه دیگر برایمان بیشتر شبیه قصههای شب رادیوست تا واقعیاتیکه روزگاری با تمام وجود آنها را لمس کردهایم، صفا و صمیمیّت از پای سفرههای افطارمان برخاسته و تجملگرایی و اسراف بهجای آن نشسته است.
نمایش هنر رستورانها و شیرینیپزیهای محله
اگر دیروزیکه هنوز از آن خیلی دور نشدهایم، دادن افطاری برایمان عمل به مستحبّی مؤکّد و بهرهمندی از برکات آن مثل صلۀرحم و دورهم بودنهای ساده بود، امروز سفرههای افطارمان بیشتر به شوهایی میماند که قرار است هنرِ رستورانها و شیرینیپزیهای محله و فرنگیبودن ظروف پذیرایی و قدرت خریدمان را در تهیۀ انواع و اقسام خوراکیها به نمایش بگذارد، و البته یونیک (منحصر) بودن سفره الزامی است!
شاید برای همین است که مثل گذشته، مهمانی افطاری برایمان سهل و ساده نیست و تدارکی گسترده میخواهد و بیآنکه خود متوجه باشیم، با اسرافکاریها و حضور در ماراتنِِ بهترینبودنِ تزیین و کیفیت سفرههای افطار، سبک زندگیمان را حتی زمانیکه بیشتر از هروقت دیگر به خدا نزدیک هستیم، به ویروس گناه آلوده میکند و بیآنکه بدانیم، بین خود و خدا دیوار میکشیم. این در حالی است که وقتی فلسفۀ ماه مبارک رمضان و علل وجوب روزهداری را مرور میکنیم، درک ناداری و درد نیازمندان را از دلایل اصلی آن مییابیم، امّا گاه خود را ملزم به روزۀ گوش و چشم، امّا در جهت ندیدن و نشنیدن حرف حق کرده و با خواستههای دل همراه میشویم و دل را به گشودن سفرههایی با رنگ و لعاب خاص، خوش میکنیم. اینجاست که دیگر سفرههای افطارمان بهجای طعم سادگی و صمیمیّت، مزۀ ریا و فخرفروشی میگیرد و پای گناه به سفرهایکه در مهمانی خدا پهن شده، باز میشود. در حالیکه هستند افرادیکه به مقداری از غذای سفرههای پرریخت و پاش افطار ما سخت نیازمندند.
*همنشینی با سریالهای تلویزیونی بهجای فامیل
بدبختی زمانی است که اسرافکاریها و ریخت و پاش سفرههای افطارمان دیواری میشود بلند امّا نامرئی بین ما و دیگران، و در برخی مواقع محکوممان میکند به عدم رفتوآمد با اقوام و فامیل. شاید هم در پی همین تغییر سبک زندگی است که بهجای اقوام و فامیل، اینروزها سریالهای مختلف و بعضاً بیمحتوای تلویزیونی، مهمان سفرههای افطار و همدم ما در شبهای ماه رمضان شدهاند.
حجتالاسلام والمسلمین ناصر جهانیان، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با بیان اینکه از دیدگاه اسلام، اسراف تجاوز است از حد و مرز شرعی، عقلی و عرفی، گفت: اسراف به اندازهای در اسلام مذموم است که حتی در روایات از دور ریختنِ هستۀ خرما و آبِ باقیمانده از شُرب یا میوۀ نیمخورده نیز نهی شده است. حتی استفاده از کالاییکه فراتر از شأنِ عرفی فرد است و یا استفاده از آب و غذا بیش از حدِ سیری و سیرابی، اسراف محسوب میشود.
وی دربارۀ چرایی مذمّت اسراف در اسلام اظهار کرد: این اهمیت از چند جنبه قابلبررسی است؛ نخست اینکه لذت در مصرف معقول، عرفی و شرعی است، وگرنه مشکلاتی بههمراه دارد همچون اینکه منابع زمین و انرژیهای آن را تحلیل میبرد و باعث میشود منابع کاهش بیابند. همچنین وقتی در مصرف از حد مجاز خارج شویم، حق دیگران را پایمال کردهایم که این برای ما مسئولیت دنیوی و اخروی به دنبال دارد.
*انزوای فقرا از سفرههای پهنشدۀ افطار!
حجتالاسلام جهانیان با بیان اینکه افطاریدادن دارای استحباب بسیار است، تصریح کرد: گرچه این سنت مورد تأکید و سفارش است، امّا بعضاً افرادی تجملطلب آن را به گناهِ اسراف آلوده میکنند که این گناه، عواقب سوئی را همچون چشم و همچشمی و دردمندشدن فقرا بر سبک زندگی تحمیل کرده و نهایتاً سنت افطاری را به حاشیه رانده است؛ چراکه افراد در سطح پایین جامعه به این نتیجه میرسند که سفرۀ افطاریهای آنان در حدّ عرف نیست و به همین دلیل، بسیاری از افراد از خیرات و حسنات افطاریِ ساده امّا متبرک به حضور خدا محروم میشوند.
بهگفتۀ این استاد حوزه، این در حالی است که امروزه در کشورهای اسلامی، سفرههای بسیار سادهای هنگام افطار گسترده شده و افراد بسیاری مهمان آن سفرهها میشوند. از اینرو، برای اینکه این سنت را تداوم ببخشیم باید نگاهمان را تعالی بخشیده و بهجای محدودکردنِ سفرهها به تعداد کم افراد امّا با کیفیّت تجملی، سفرههایی با قابلیّت افطار تعداد بالا امّا ساده و فارغ از اسراف و تجملات را پهن کنیم.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با بیان اینکه سفرههای افطار همراه با تجملات، اشرافیگری را به سبک زندگی القاء میکند، تأکید کرد: چنین رویکردی در نگاه اسلام محکوم است و متأسفانه گاهی مخارج سفرههای افطار را در مسیر جهنمی هزینه میشود. در حالیکه اگر همین مخارج را برای سفرههای ساده و با حضور پرشور تعداد بیشتری از افراد هزینه کنیم، برکات آن بسیار بیشتر است. بهگفتۀ وی اگر سنتِ پسندیدۀ افطاریدادن و اطعام روزهداران بهدلیل حس حقارتِ بخش کثیری از جامعه در ناتوانی از تدارک سفرههای تجملی به حاشیه رفته و کمرنگ شود، آثار سوئی همچون خشم و نارضایتی فقرا از طبقۀ اغنیاء بیشتر شده و نابرابریهای اجتماعی افزایش یافته و برادریها کمرنگ میشود؛ چراکه هرگز گرسنگان و افراد سیر که طعم گرسنگی و فقر را نچشیدهاند، نمیتوانند برادر باشند.
حجتالاسلام جهانیان خاطرنشان کرد: با از بین رفتن روحیۀ برادری، وحدت و انسجام اجتماعی نیز تضعیف شده و نهایتاً از بین میرود؛ بنابراین، باید توجه داشت که اصل افطاری، یکوظیفه است و اگر گرسنهای باشد، اطعام و افطار او واجب میشود، امّا در حالت عادی، افطاریدادن به روزهداران مستحبّی مؤکد است که خیرات و برکات فراوانِ فردی و اجتماعی دارد و با پرهیز از تجمل و اسراف و سادهسازیِ سفرههای افطار میتوان از همۀ آنها بهرهمند شد. امّا افسوسکه ما چه ساده و به بهای اندکِ تطمیع حس برتریطلبی و فخرفروشی، خود را از این برکات آنهم در ماهیکه ابواب رحمت الهی گشوده شده، محروم میکنیم و بدتر آنکه خود را محکوم به تجمّل میکنیم که بیشک نوک پیکان این تجملگرایی، صفا و مهر خانههایمان را نشانه میرود و بیآنکه خود بدانیم، رفتهرفته سبک زندگی ما را مسموم کرده و چه بسا با کارگرشدنِ این سم، آن را از پای درآورد!
*میزبانی سادۀ مساجد از روزهداران
در این میان شاید تنها مساجد، حسینیهها و امامزادگان و بقاع متبرکهاند که هنوز به سنت افطاریِ ساده و جمعکردنِ مردم پای سفرههای پُرجمعیّت، با چاشنیِ صفا و فارغ از هرگونه تجمل و اسراف پایبندند و بستههای کوچک افطاریشان همراه با چای و خرمای آنها، نوستالژی دوران گذشته را برایمان زنده میکند و میتواند تاحدودی دغدغۀ رهبر معظم انقلاب را دربارۀ افطاریهای ساده برطرف کند و یادمان بیاورد که میتوان بهاندازۀ لقمهای نان و پنیر و کمی سبزی و یک فنجان چای گرم در کنارهم، میهمان خدا بود.
گرچه بخواهیم یا نخواهیم، اسراف مهمان ناخواندۀ بسیاری از سفرههای افطار ما شده و حضور نامرئیاش را میتوان حتی بدون دقت در مهمانیهای افطار دید و حس کرد، امّا هنوزهم برای اینکه این مهمان را به بیرون از حریم افطاریهایمان هدایت کنیم، فرصت باقی است؛ بهشرطیکه خودمان جایی برسر سفرههای افطار برایش باز نکنیم.
نظر شما