گیتی خامنه، مجری صدا و سیما - دنیای کودکی برای همۀ ما سرشار از خاطرات ریز و درشتی است که ...

حلواشکری به‌جای حلوای سفرۀ افطار

 گاهی دیدن برخی از آنها در رفتارهای کودکان امروز، ما را به یادِ آن دوران پرطراوت و دوست‌داشتنی می‌اندازد. کودکی‌های ما با برخی مناسبت‌های دینی، حال‌وهوای دیگری پیدا می‌کرد که یکی از آن مناسبت‌ها، ماه مبارک رمضان است، درست مثل همین ماه رمضان که در آن کوچک‌ترها حال متفاوت‌تری از بزرگترها دارند.

یادم هست 9ساله بودم و مثل همۀ دخترهایی‌که در این سن به تکلیف می‌رسند، من هم خودم را برای ماه رمضان آماده می‌کردم. آن‌وقت‌ها هم ماه رمضان مصادف با تابستان بود، تابستانی بسیار گرم‌تر از تابستان فعلی. من هم مشتاق بودم روزه بگیرم و همراه پدر و مادرم برای خوردنِ سحری بیدار می‌شدم.

یک روز ظهر که مادرم مشغول آماده‌کردن وسایل افطار بود، گفت می‌خواهم حلوا بپزم، من هم از مادرم خواستم اجازه بدهد در کار پختن حلوا به او کمک کنم. مادرم مدتی در آشپزخانه مشغول کار بود و بیرون آمد، هنوز تا افطار، زمان زیادی مانده بود، گفت: گیتی من کمی استراحت می‌کنم، بعد با هم حلوا درست می‌کنیم.

مدتی گذشت و من فکر کردم که بروم و حلوا درست کنم تا مادرم وقتی بیدار شد، از کار من ذوق کند. رفتم و از یخچال مقداری حلوا شکری برداشتم و آن را در ظرفی ریختم و با گوشت‌کوب افتادم به جان حلواشکری تا نرم شود. آن‌وقت آن را در یک بشقاب ریختم و در حالی‌که اصلاً انعطاف نداشت، سعی کردم آن را با قاشق، کف بشقاب پهن کنم.

خلاصه چشمتان روز بد نبیند، در همین حین مادرم بیدار شد و به آشپزخانه آمد، من هم با کلی ذوق گفتم برای این که خیلی خسته نشوی حلوای سفرۀ افطار را آماده کردم و مادرم با دیدن آن صحنه و پهنشدن حلوا شکری داخل بشقاب کلی خندید و گفت این حلوا نیست، بلکه حلوا با آرد و شکر درست می‌شود.

سال‌ها از آن روز جالب‌توجه گذشته، امّا هنوز آن خاطرۀ حلوای افطار را به یاد دارم و هروقت حلوا شکری می‌بینم، بی‌اختیار خنده‌ام می‌گیرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.