گروه هنر / انسیه موسویان - نام محمد سعید میرزایی در شعر ‌این روزگار با عنوان «غزل فرم» پیوند خورده است؛ ...

یک بار دیگر آینه، گل، میز و صندلی...

 گونه‌‌ای از غزل با ساختار و فرمی ویژه که در دهه هفتاد با دو مجموعه شعر او یعنی «درها برای بسته شدن آفریده شد» و «مرد بی مورد» شناخته شد. میرزایی پس از ‌این دو مجموعه، کتابهای دیگری را منتشر کرد از جمله «سکوت جرم قوافی نیست»، «الواح صلح» و «دیروز می‌شوم که بیایی» اما باید اعتراف کرد که ‌این مجموعه‌ها هرگز به قوت دو مجموعه مذکور نبودند و هنوز هم نمونه‌های درخشان و به یادماندنی «غزل فرم» را باید در همان دو کتاب نخست جست و جو کرد.

اخیراً انتشارات «شهرستان ادب» گزیده‌‌ای از غزلهای «محمد سعید میرزایی» را با عنوان «غزل هزاره دیگر» منتشر کرده است که در برگیرنده 71 غزل از سروده‌های اوست. ‌این گزیده به انتخاب «محمد حسین نعمتی» و «مبین اردستانی» صورت گرفته و به لحاظ موضوعی شامل غزل‌هایی با حال و هوای تغزلی و عاشقانه، دفاع مقدس و آیینی می‌شود.

گردآورندگان کتاب «غزل هزاره دیگر» کوشیده‌اند در مجموعه حاضر، انتخاب‌هایی از غزل‌های دوره‌های مختلف شعری میرزایی داشته باشند تا تصویر روشنی از اشعار او ارایه شود. انتخابی که می‌توانست با وسواس و دقت بیشتری صورت بگیرد و نمونه‌های به واقع شاخص و برجسته‌تری از غزلهای ‌این شاعر را در بر بگیرد؛ چرا که نمونه‌های گزینش شده گاه به لحاظ استحکام و قوت در یک سطح قرار ندارند. اهمیت ‌‌این مسأله آنجا بیشتر می‌شود که گزیده‌های این چنینی می‌تواند نقش الگو و کتاب آموزشی غیر مستقیم را برای شاعران تازه کار و کم تجربه ایفا کند؛ بویژه اگر گردآورندگان، در مقدمه‌‌ای کوتاه، به بررسی گونه‌های مختلف غزل امروز و ویژگی‌های آن می‌پرداختند.

تقریباً همه ویژگی‌های «غزل فرم» را می‌توان در نمونه‌های انتخابی این کتاب یافت که به اختصار برخی از آنها را مرور می‌کنیم:

 دایره واژگانی خاص شاعر

در غزل‌های میرزایی کلماتی نظیر «قطار، عینک، ساعت، فنجان، چمدان، چتر، اتوبوس، صندلی و...» که نماینده دنیای شهری امروزند، حضوری پر رنگ دارد:

پس میز چیده شد آنجا، با دو صندلی

پس یک دقیقه منتظر ما دو صندلی...

(غزل 41/ ص 84)

دوباره می‌رسد از راه نغمه خوان اتوبوس

پر است از هیجان مسافران اتوبوس...

(غزل 34/ ص 70)

 

 استفاده از قافیه‌های عجیب و ردیف‌های کم کاربرد

در اغلب غزل‌های میرزایی با قافیه و ردیف‌هایی کم کاربرد و نامعمول رو به رو هستیم که از آن جمله می‌توان به کاربرد حروف اضافه و ربط در جایگاه قافیه و ردیف و استفاده از ردیف‌های طولانی اشاره کرد :

انار قرمز با دانه‌های رویا بعد؟

چهار آدم بی‌چهره در تماشا بعد؟

(غزل 48/ ص 98)

تو روزهایی را شب شدی که فردا بی

گلی که بی‌باران- ماهی‌‌ای که دریا بی...

(غزل 44/ ص 90)

صبحی رها در آینه، گل، میز و صندلی

یک بار دیگر آینه، گل، میز و صندلی...

(غزل 42/ ص 86)

غزل 32 ص 66 نمونه خوبی از کاربرد زیبا و هنرمندانه کلمات است:

کجاست جای تو در جمله زمان که هنوز؟

که پیش از این؟ که هم اکنون؟ که بعد از آن؟ که هنوز...

 

 ساختار روایی غزل

یکی از ویژگی‌های مهم غزل فرم که سبب تقویت محور عمودی آن می‌شود، ساختار روایی و داستان گونه آن است که سبب می‌شود ابیات از ابتدا تا انتها به نوعی موقوف المعانی باشند. نمونه‌های موفق و درخشانی از غزل متکی بر روایت را در مجموعه حاضر می‌توان دید که غزلهای شماره 10، 31، 28 و... از آن جمله‌اند.

 

 تغییر در شکل ابیات و کوتاه و بلندی مصراع‌ها

در مجموعه مذکور با شکل‌های مختلف از نوآوری و دستکاری در فرم غزل مواجهیم که برخی موفق و برخی ناموفق از کار درآمده‌اند. به عنوان مثال شاعر گاهی مصراع‌های غزل را کوتاه و بلند کرده که شکل به دست آمده بی‌شباهت به قالب مستزاد نیست:

درنگ صاعقه واری ست زندگی بی‌تو/ میان برزخ و مرگ

درنگ لکنت یک شاخه تکانده شده ست/ به حرف آخر برگ ....

(غزل 4 ص 14)

غزلهای شماره 1 و 69 نیز از این گونه‌اند.

 

  تخیل گسترده و فضاهای وهم آمیز

تخیل شاعر در غزلهای ‌این مجموعه گسترده و غنی است و گاه به گونه‌‌ای است که منجر به خلق فضاهای وهم انگیز می‌شود.

 این تخیل، گاهی نیز نازک خیالی‌ها و مضمون پردازی‌های بیدل وار را تداعی می‌کند.

نکته پایانی درباره این گزیده، وجود اشکالهای فراوان نگارشی و حروفچینی است که در بیشتر صفحات دیده می‌شود و گاه وزن شعر را خراب می‌کند. به نظر می‌رسد شتابزدگی برای انتخاب و انتشار و نداشتن ویراستار، عامل ایجاد این مشکلات بوده است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.