سرور هادیان: قدس ویژه خراسان - ایران انتظام، کارشناس رشته کارگردانی سینماست، او را سالهاست که به عنوان فیلمساز و عکاس و عضو انجمن عکاسان خانه سینما ایران می‌شناسیم.

 ضرورت‌هایی که در سینما دیده نمی‌شود!

انتظام، از سال 1374 فعالیت هنری خویش را آغاز کرد و از سال 1379 به طور جدی در زمینه فیلمسازی و عکاسی فیلم فعالیت خود را ادامه داد.

همچنین در کارنامه هنری او برگزاری نمایشگاه‌های عکاسی متعددی به صورت انفرادی و گروهی در ایران و اکراین وجود دارد و کسب چندین جایزه و لوح تقدیر از جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی عکاسی رهاورد همین فعالیتهاست. ایران انتظام این هفته میهمان صفحه کافه هنر است، گفت‌وگو با او را با هم می‌خوانیم.

*خانم انتظام! از سایر فعالیتهای حرفه‌ای خود برایمان بگویید.

**عکاسی فیلم «کفشهای جیرجیرک دار»، شاپور قریب، «قبیله من»، غلام رضا آزادی، «ابرهای ارغوانی»، سیامک شایقی، سریال «آتش دل»، فریال بهزاد، سریال «فاصله‌ها»، حسین سهیلی‌زاده و سریال تاریخی «مولانا»، شهرام اسعدی و فیلم سینمایی «تابو»، خسرو معصومی را به عهده داشتم.

*کمی از موفقیتهایی که تاکنون توانسته‌اید کسب کنید، برایمان توضیح دهید.

**برای آخرین کار یعنی فیلم «تابو» به عنوان بهترین عکاس سینمای ایران در سال 93 انتخاب شدم.

همچنین برای ساخت فیلم کوتاه «فراموش» جایزه اول بازیگری- کاندیدای بهترین فیلم و طراحی صحنه را از جشنواره فیلم vimeste (باهم ) یالتا- اوکراین دریافت کردم.

این فیلم در جشنواره فیلم بوسان کره جنوبی نیز تقدیر شد، «فراموش» در (جشنواره بین المللی فیلم بوگوتا) آمریکای جنوبی در کلمبیا به عنوان سینمای نوین ایران و جشنواره فیلمهای ایرانی در هلند – روتردام نیز به نمایش در آمد.

در سال 91 فیلمنامه و کارگردانی مشترک فیلم کوتاه «من قدیمی هستم» را با عادل تبریزی داشتم که منتخب تولیدات انجمن سینمای ایران شد. همچنین این فیلم توانست تندیس بهترین فیلم، تدوین و کاندیدای فیلمبرداری و کارگردانی از جشنواره انجمن سینمای ایران را از آن خود سازد. همچنین این فیلم در جشنواره‌های کلرمون فرانسه، شانگهای چین، برزیل و انگلیس به نمایش در آمد و به عنوان نماینده ایران در جشنواره زنان فیلمساز سوئیس اکران شد.

*به نظر شما جایگاه عکاسی فیلم در عرصه سینمای امروز ایران چگونه است؟

**به نظرمن ارزش عکاسی فیلم، زمانی مشخص می‌شود که کار پایان یافته است. آنجاست که همه اهمیت عکسهای خوب و بد را می‌فهمند. کارگردان و تهیه کننده از انتخاب عکاس خوب یا بد به خود می‌بالند یا پشیمانند، زیرا اولین بار فیلم، فضای فیلم و نورپردازی و سواد بصری کارگردان، فیلمبردار، تهیه کننده و طراح صحنه، در یک فریم عکس فیلم آنها معرفی می‌شود و آنجاست که فرق بین عکاس حرفه‌ای سینما با کسی که به واسطه دوستان و اقوام معرفی شده است، نمایان می‌شود.

* در عرصه عکاسی فیلم امنیت شغلی چگونه است؟

** در بخش قراردادها اگر تهیه کنندگان و مدیران تولید بدانند با در نظرنگرفتن حق و حقوق عکاس و انتخابشان بر مبنای دستمزد کمتر، چه کوتاهی درحق این حرفه عکاسان حرفه‌ای سینما می‌کنند، حتماً در زمان بستن قرار داد و انتخاب تجدید نظر می‌کنند.

عکاسان حرفه‌ای سینما سالها در این حرفه زحمت کشیده‌اند و بعضی از تهیه کنندگان و مدیران تولید با بستن قرارداد پایین، به امنیت شغلی این قشر از فعالان سینما تأثیر می‌گذارند و کار آنها را بی‌ارزش جلوه می‌دهند و چه بسا که مسیر زندگی آنها را تغییر می‌دهند.

زمانی انسان در کارش احساس موفقیت می‌کند و امنیت را در شغلش احساس می‌کند که همان قدر از لحاظ حرفه‌ای در کار پیشرفت می‌کنند و از لحاظ مالی هم بتوانند بر حرفه خود تکیه کنند.

اگر بخواهی دستمزد واقعی خود را بگیری، باید ماه‌ها بیکار باشی و این با روحیه انسانهای فعال جور در نمی‌آید و اگر بخواهی پرکار باشی، باید به دستمزدهای نامعقول و غیرمنصفانه تن دهی و این کار را برای یک حرفه‌ای سخت می‌کند و منصفانه نیست. این اهمیت عکاسی فیلم را مشخص می‌کند که آن را در اولویت نمی‌گذارند؛ اما تهیه کنندگان و کارگردانانی داریم که به حضور عکاس حرفه‌ای بسیار مقید هستند. برای من مهم است با تهیه کننده و کارگردانی کار کنم که عکس برایش مهم  است، زیرا نشاندهنده این است که به تمام جوانب کار با حساسیت نگاه می‌کند. وقتی کارگردان و تهیه کننده حساسیت نشان دهند، یعنی سواد بصری دارند و زیبایی شناسی را می‌دانند. و در هر لحظه از فیلم این حساسیت را نشان می‌دهند. یکی از مواردی که می‌شود فرق تهیه کننده و کارگردان با سواد را دانست، حساسیت آنها در انتخاب عوامل و عکاس است. او حواسش به خروجی فیلم هست. برای اینکه چطور فیلمش معرفی شود، برنامه‌ریزی می‌کند و عکس اولین معرف فیلم است.

من همیشه با حساسیت کار عکاسی را قبول می‌کنم، پروژه‌هایی بوده که با تهیه کننده و کارگردان صحبت کردم و اما وقتی دیدم که عکس برایش مهم نیست، کار را نپذیرفتم، زیرا می‌دانستم آنها در زمینه‌های دیگر فیلم نیز سهل‌انگار خواهند بود.

پروژه‌هایی هم بوده که با توجه به شناختی که از کارگردان و یا تهیه کننده‌اش داشتم، در همکاری با آنها اصرار داشتیم چراکه می‌دانستم برای انتخاب عکاس، کار خیلی از عکاسان سینما را دیده بودند، اما پس از آنکه تمام عکسهای هنری و سینمایی من را مرور کردند مجوز عکاسی آن کار را به من می‌دادند. شهرام اسدی، خسرو معصومی و فرزاد موتمن... از این دست بودند.

در پروژه فاخر سریال «جلال الدین» که کار بسیار سختی بود، شهرام اسدی، آثار عکاسان زیادی را دیده بود تا سرانجام من انتخاب شدم و پروژه را عکاسی کردم یا خسرو معصومی که مجموعه عکسهای هنری چندین ساله ام را مرور کرده بود.

* کمی از فیلمسازی برایمان توضیح دهید و از شرایطی که حاکم است؟ 

در مورد فیلمسازی نیز چنین است و اعتقاد دارم اگر با حساسیت و اعتقاد فیلم بسازی و در جایی که لازم است سختی‌ها را بپذیزی و پافشاری کنی، کار خوب از کار در می‌آید.

من فیلمهای « فراموش» و «من قدیمی هستم» را در مشهد تولید کردم و بسیار راضی هستم و دوست دارم اگر حمایت باشد، فیلم بعدی کوتاه و بلندم را در مشهد بسازم، زیرا من در آنجا پرورش یافته و خودم را متعلق به مشهد می‌دانم. مشهد می‌تواند در سینمای ایران پایگاه باشد و برای استفاده از این ظرفیت باید از فیلمساز خود دفاع کرده و دلگرمش کند، چه به لحاظ مالی و چه برنامه ریزی. فیلم «من قدیمی هستم» بهترین تولید سینمای جوان ایران در سال 92 شد که در انجمن مشهد ساخته شد.

تنها مشکل من در ساخت این فیلم، بی‌انگیزگی برخی از دوستان در مشهد بود. مثل اینکه امید‌ها را از دست داده بودند، در حالی که آنها بسیار بااستعداد بودند. اما آنهایی که ماندند چه به عنوان عوامل و چه حمایت کننده، عاشقانه و دلسوزانه برای فیلم تلاش کردند، من از تک تک دوستانم سپاسگزارم.

* ظرفیت در مشهد برای فیلمسازی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کاش مشهد از رکود امروز خارج شود تا شاهد طراوت و سر زندگی در فعالیتهای هنری در مشهد باشیم، این انگیزه باید به وسیله مسؤولان برنامه‌ریزی و هدایت شود. به نظرم، در عرصه سینما و عکاسی، مشهد بی نظیر است و هنرمندانی که در کار خود یکه تاز هستند، تعدادشان زیاد است. فیلمسازان آن جزو بهترینها هستند و افرادی که در زمینه سیاستگذاری جشنواره‌های مهم چون شهر و جشنواره فجر نقش اساسی دارند، تلاش زیادی دارند. اما آن طور که باید، از استعداد آنها کمک گرفته نمی‌شود، اما آیا نمی‌شود با دعوت و کمک گرفتن از آنها، جشنواره بزرگ بین المللی در مشهد برپا کرد یا به لحاظ تولیدات و پخش برگزاری ورک شاپ و نمایش فیلم با حضور هنرمندان قطب تأثیرگذاری در عالم سینما و هنر بود، این در حالی است که همه چیز فراهم است و فقط همت و برنامه ریزی و حمایت و هدایت درست لازم دارد.

به عنوان عضو کوچکی از این عرصه فاخر، بزرگترین قدمهای زندگی‌ام را در انجمن سینمای مشهد با همراهی استادانی دلسوز، سرسخت و هنردوست همچون نسرین شا محمدی، حمید رضا گیلانی فر، بهرامی، نوشین وفادار، نیک ذات، توجهی، صیفی، سیدی و خیلی دوستان دیگر... برداشته‌ام که از آنها سپاسگزارم که راه را به من نشان دادند.

* آیا امروزه استفاده از دوربین دیجیتال کار را آسان نکرده است؟

مهم این نیست شاتر بزنی، مهم این است چه اتفاقی در فکر و ایدئولوژی تو می‌افتد. همه می‌توانند به راحتی دوربین تهیه کنند و عکس بگیرند، در نهایت نتیجه کار نمایان می‌شود. مقدمه عکاس خوب بودن به سهل الوصول بودن ابزار نیست. مهم این است نگاهت به این مقوله چیست با چه ایده، فکر و طرز تفکری این حرفه را انتخاب کرده ای، چه می‌خواهی بگویی؟ برای عکاس اتفاق ناب، نه در پشت دوربین، بلکه کمی آن طرفتر در مغز عکاس می‌افتد. عکاس باید شناخت پیرامون خود، جامعه خود، بررسی روابط آدمها  و ایدئولوژی و نگاه خود را در زندگی پیدا می‌کند. شاتر زدن اهمیت ندارد، بلکه مهم این است که برای چه می‌خواهی شاتر بزنی. چه هدفی داری و چه می‌خواهی بگویی. چرا عکاسی یا فیلمسازی را انتخاب کردی. حال باید ابزار بیان آن را به خوبی فرا بگیری و به آن مسلط شوی. من کار در عالم سینما را با دوربین آنالوگ شروع کردم، آنالوگ سخت‌تر بود و زمانی درها به روی عکاسان آماتور و غیرحرفه‌ای باز شد و شناخت و تجربه نادیده قرار گرفته شد و افرادی که علم و سواد بصری نداشتند، عکاسان فیلم را برای پروژه‌ها انتخاب می‌کردند. 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.