دکتر سیدابوالقاسم حسینی(ژرفا) - مرز ميان «خوش‌گماني» و «بدگماني» چيست و کجاست؟ ...

مرز ميان «خوش‌گماني» و «بدگماني» چيست؟

 وقتي به خود حق مي‌دهيم که بدون دانش کامل و تنها براساس گمان، دربارۀ کسي يا چيزي سخن بگوييم، معيار حق و حقيقت چقدر رعايت مي‌شود؟

براساس گمان پيش‌رفتن، درحقيقت يعني «پس‌رفتن». «ارتجاع» شکل‌هاي گوناگون دارد. وقتي علم و آگاهي را کنار مي‌گذاري و با ظنّ و گمان پيش مي‌روي، به‌سمت جلو حرکت نمي‌کني؛ بلکه قدم به قدم به عقب بازمي‌گردي و به‌جاي «رشد» کردن و اوج‌گرفتن، به قهقرا و حضيض مي‌روي.

گمان، ريشۀ باورهاي ارزشمند و عالمانه را مي‌پوساند. وقتي من به خودم جرأت مي‌دهم که با گمانه‌زني به اظهارنظر بپردازم، ارزشِ انديشيدن و درک حقيقت را تنزّل مي‌دهم. در اين حالت، «صبوري‌کردن براي رسيدن به علم»، جاي خودش را مي‌دهد به: «شتاب‌زدگي براي رسيدن به گمان». در مسابقۀ اظهارنظر دربارۀ هرکس و هرچيز، البته به‌ظاهر کسي موفق‌تر است که با شتاب حرکت کند!

با همين گمان‌کردن‌ها و گمانه‌زني‌هاست که گام‌به‌گام‌از حقيقتِ اصيل دورتر مي‌شويم. حتي بسياري از باورهاي دينيِ ما براساس گمان است. وقتي از ما مي‌پرسند: اين سنّت را براساس کدام باور انجام مي‌دهي، پاسخ مي‌دهيم: ان‌شاءالله که ثواب دارد! اين يعني گمان محض! باور ديني را بايد به يک اصل و منبع درون دين برساني،‌نه به «ان‌شاءالله ثواب دارد»!

نظردادنِ ما دربارۀ آدم‌ها و کارها نيز معمولاً براساس گمان استوار است. اينجاست که خداي عادل، هشدارمان مي‌دهد: مگر نمي‌بينيد که گاهي گمان‌هاي شما به گناه مي‌انجامند؟ همين کافي است تا قانع شويم که اصلاً به‌سمت گمان و گمانه‌زني نرويم. هيچ‌اشکالي ندارد که گاهي بگويي: نمي‌دانم؛ اطلاع کافي ندارم؛ هنوز به جمع‌بندي نرسيده‌ام. اين‌گونه پاسخ‌دادن به خود و ديگران، به عدل و انصاف و حق خيلي نزديک‌تر از آن است که با گمان، خواه بدگماني و خواه خوش‌گماني، به قضاوت و نظردهي بپردازيم. تأمل دربارۀ اين هشدار خداي عادل، مي‌تواند زندگي ما را متحوّل کند:

«اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛ از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید؛ چراکه بعضی از گمان‌ها گناه است» (حجرات: 12).

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.