و شاگردانش منتظر بودند تا ببینند باردیگر چهزمانی درس استاد شروع خواهد شد. یکروز ناگهان این خبر بین شاگردان ایشان منتشر شد که آیتاللهالعظمی صدر بهجای درس خارج فقه درس تفسیر قرآن خواهند داد. این خبر موجب تعجّب طلاب حوزۀ علمیه نجف شد چون در آن حوزه کمتر دیده شده بود که یک مرجع تقلید، تفسیر قرآن بگوید. آنچه بیش از هرچیز تعجب همگان را برمیانگیخت این بود که چرا آیتالله صدر درس خارج فقه را تعطیل نموده و آن را به درس تفسیر قرآن تبدیل کرده، درحالیکه ایشان میتوانست در کنار درس فقه، درس تفسیر نیز بگوید. سیدمحمدباقر مهری یکی از شاگردان برجستۀ ایشان در همان ایام به خدمت استاد رسیده و پرسید: حضرت استاد! چرا درس فقه را تعطیل میکنید تا بهجای آن تفسیر بگویید، با اینکه بسیار کمسابقه است که فقیه و مرجع تقلیدی چون شما، درس تفسیر بگوید و تدریس فقه را ترک کند؟ آیتالله صدر نگاهی به او کرد و گفت: بلی، شاید هم بیسابقه باشد، ولی برای من تدریس و تألیف بهصورت یک حرفه و هدف در زندگی نیست، بلکه من ادای وظیفۀ شرعی و انسانی میکنم. امروز در این برهه از تاریخ اسلام و مسلمین که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی(قدسسره) پیروز شده و پوزۀ قدرتهای شیطانی را به خاک مالیده و امّت اسلام را در سرتاسر دنیا بیدار کرده است، من موظفم که با تفسیر قرآن، افکار مردم مسلمان عراق را آگاه، و آرمانهای انقلابی اسلام را مطرح سازم و با گفتن مطالب شورآفرین حماسی و اجتماعی قرآن، دلها را برای پیوستن به انقلاب اسلامی ایران آماده کنم و بدین وسیله کمکی به جهانیشدنِ انقلاب اسلامی و زعامت شایستۀ امامخمینی(قدسسره) بنمایم. همچنین مردم عراق را نیز برای برپایی یک جنبش عمومی علیه حکومت بعثی مهیّا کنم. این امر مهم را با تدریس خارج فقه، نمیتوان به شایستگی انجام داد، بلکه باید با قرآن پای به این صحنهها نهاد؛ از طرفی دیگر درس خارج فقه و اصول، بیش از حدّ در حوزه گفته میشود، امّا جای تفسیر قرآن سخت خالی است.
(سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن، ج 2، ص 51 و 52)
نظر شما