نه ترانسفر مهمي در كار است، نه بازيكن شاخصي و نه انتقال هايي پرهياهو. به ياد مي آوريم روزگاري را كه فوتبال ايران مي توانست حتي به ليگهاي انگليس، اسپانيا و ايتاليا نيز بازيكن صادر كند. حال بازي در آلمان واتريش كه عادي مي نمود و غالب ستاره هاي آن زمان فوتبال ايران راهي ليگ هاي اين كشورها ميشدند. اكنون وقتي مي شنويم فلان بازيكن به يكي از تيمهاي ليگ روسيه و يا تيم هاي ليگ پرتغال پيوسته خيال ميكنيم كه واقعه مهمي رخ داده است در حالي كه همين تيم بايرن مونيخ كه اكنون جزو سه تيم برتر فوتبال جهان محسوب مي شود روزگاري براي داشتن ستاره هاي فوتبال ايران حتي نماينده به ورزشگاه آزادي تهران مي فرستاد.
دراين ميان هستند بازيكناني كه به مجرد شروع فصل نقل وانتقالات از پيشنهادهاي نداشته شان پرده بر ميدارند. مهدي طاري نزديك به يك ماه مدام در رسانهها از پيشنهاد فوق العاده تيم القادسيه كويت مي گفت و در نهايت با پرسپوليس قرارداد بست. اميدعاليشاه نيز وقتي قراردادش را با پرسپوليس تمديد كرد، از پيشنهادهاي نداشته اش گفت. آن تنها لژيونرهايي بودند در رسانهها و فضاهاي مجازي و گرنه اگر پيشنهادي چشمگير از اين تيمها براي شان مي رسيد هرگز راضي به بازي در پرسپوليس نمي شدند. از اين دست بازيكنان ابتداي شروع زمان نقل وانتقالات تا به امروز كم نديده ايم. بازيكناني كه يا خود و يا مديربرنامههاي شان مدعي مي شوند كه از تيمهاي خارجي پيشنهادهاي آنچناني دارند.
احسان حاج صفي نيز سالها است از پيشنهاد بازي در تيمهاي آلماني مي گويد در حالي كه هر فصل با تيم سپاهان قرارداد تمديد مي كند. باورش سخت است بازيكني از تيم بوخوم پيشنهاد داشته باشد آنگاه بازي در ليگ برتر را ترجيح بدهد به بازي در اوبرليگا و يا بوندس ليگاي آلمان. در اين ايام وقتي عليرضا جهانبخش از تيمهاي درجه دوي انگليسي پيشنهادي دريافت ميكند و يا شنيده مي شود كه يك تيم درجه دوي هلندي او را مي خواهد به تيتر يك رسانههاي ايران بدل مي شود. ظرفيت در فوتبال ايران چنان تنزل يافته كه حضور جهانبخش و يا سردارآزمون در ليگهاي درجه دو حتي درجه سه اروپايي به خبري مهم بدل مي شود. فوتبال ايران گرفتار چرخه معيوبي است و از آن اسفبارتر هياهويي است كه رسانهها براي چنين بازيكناني به پا مي كنند و آن قدر پا را فراتر از واقعيت مي گذارند كه پيشنهاد 600هزار دلاري تيم القادسيه كويت به طارمي مي شود تيتر يك. در اين ميان باشگاههاي ايراني بيشترين لطمه را بابت اين بزرگ نمايي پذيرفته اند و هر فصل ناچار به پرداخت دستمزدهايي خارج از قاعده و بالاتر از حد توانايي اين قبيل بازيكنان مي شوند.
مهدي طارمي به واسطه همين بازيهاي رسانه اي موفق به دريافت دستمزدي چشمگیر از پرسپوليس شد در حالي كه پرسپوليس با همين بازيكنان از آسيا حذف شد و در ليگ نيز در جايگاه هشتم قرار گرفت. اوج فاجعه در هياهوي روزهاي اخير آن جا بود كه بهنام برزاي بازيكني كه در استقلال دائم نيمكت نشين بود و به لحاظ فني جايگاه متوسطي هم ندارد، نيز چند صباحي از پيشنهاد بوخوم آلمان پرده بر داشت و در نهايت هم در استقلال ماند! فوتبال ايران با اين دروغ پردازيهاي تكراري اش رهسپار كجا ست؟!
نظر شما