یا پافشاری بر تحمیل خواستههای کهنه، بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت.
ظریف با تأکید بر اینکه هیچ گاه به این اندازه به دستیابی به یک راه حل پایدار نزدیک نبودهایم و همزمان یادآوری این نکته که هنوز هیچ تضمینی برای موفقیت این مسیر وجود ندارد، قاعده همه یا هیچ مترتب بر توافق ژنو و بیانیه لوزان را یادآور شد و کشورهای غربی را به شجاعت برای مصالحه، خودباوری برای انعطاف، پختگی برای تصمیمهای منطقی، خردمندی برای کنار گذاشتن توهمها و جسارت برای عبور از عادتهای کهنه فراخواند.
این سخنان موجب شد بسیاری از تحلیلگران و رسانهها سخنان وزیر خارجه ایران را مرتبط با وضعیت مذاکرات در وین تفسیر کرده و تحلیلهای متفاوتی درباره نهایی بودن توافق یا بروز بن بست در آن تحلیل کنند.
تمدید یک هفتهای مذاکرات نیز با آنکه نشانه عزم همه طرفها برای موفقیت مسیر طی شده و رسیدن به توافقی جامع است، می تواند نشانهای از سختگیری و انعطاف ناپذیری طرفهای غربی در مورد برخی خواستههای نامعقول و غیر قابل پذیرش از سوی ایران هم باشد، موضوعی که در پیام تصویری دکتر ظریف نیز رد پای آن قابل دیدن است.
با این حال قاطعیت کلام وزیر خارجه ایران در این پیام، آن هم در وقت اضافه مذاکرات هستهای، به خوبی جناحی را که باید تصمیم سخت و آخر را اتخاذ کند، روشن می کند.
حساسیت و پیچیدگی وضع موجود، گروه سیاسی قدس را بر آن داشت تا در گفتوگو با «حسن بهشتی پور»، مدیر سابق شبکه «العالم» و کارشناس و تحلیلگر مذاکرات هستهای، به واکاوی محتوای پیام وزیر خارجه و نسبت آن با وضعیت اتاق مذاکرات در وین بنشیند.
در حالی که مذاکرات رسمی پشت درهای بسته بدون وقفه و با جدیت در جریان است، پیام تصویری وزیر خارجه کشورمان از وین و هشدار وی به کشورهای غربی را چگونه تفسیر میکنید؟
- آقای ظریف در زمانی تعیین کننده، ابزار دیپلماسی عمومی را به کار گرفت تا به مخاطبان غربی و جهانی تصویر درستی از وضعیت مذاکرات و واقعیت میدانی ارایه دهد که به نظر من ابتکاری هوشمندانه و بهنگام بود و امیدواریم باز هم این اتفاق بیفتد.
در مذاکراتی در این سطح و با این حساسیت، دیپلماسی سیاسی و دیپلماسی تبلیغی به موازات هم باید به پیش بروند و این نبرد در هر دو عرصه مدیریت شود، در غیر این صورت برتری و توان بالای تبلیغاتی و رسانهای غرب میتواند عرصه را در دیپلماسی رسمی برای ما تنگ کند. اما از نظر محتوایی هم پیام آقای ظریف قابل توجه بود و سه جنبه متفاوت داشت. یکی جنبه امید بخش و دیگری جنبه هشدار دهنده. مخاطب آقای ظریف، جامعه غرب بود و برای آنها روشن کرد که دولتمردان آنها یا باید راه فشار و تحریم را آنگونه که نگاه سرمایهای به آن دارند، در پیش بگیرند و هزینههای آن را بدهند و یا راه منطقی توافق با ایران را و نمیشود توافق و فشار را در کنار هم به دست آورد. دوم اینکه یادآور شدند که فشارها بر ملت ایران نتیجهای جز تقویت عزم و اراده آنها برای مقاومت در برابر زیادهخواهی و تحقق اهداف مشروعشان با اتکای به توان داخلی نخواهد داشت.
در عین حال آقای ظریف به صراحت میگوید، از همیشه به توافق نزدیکتر هستیم، مشروط بر آنکه رویکردی متوازن بر توافق حاکم شود و در این صورت است که همکاری پایدار در دسترس خواهد بود. مقام معظم رهبری نیز چندی پیش با همین معنا فرمودند که این یک آزمون برای آمریکاییهاست و اگر آنها در این آزمون درست رفتار کنند، این تجربه میتواند به دیگر حوزهها هم تسری پیدا کند. پس در واقع آقای ظریف یادآوری میکند که یک توافق متوازن و پایدار در دسترس است، اما این توافق نیازمند شجاعت و انعطاف پذیری و رفتار منطقی طرفهای ایران است و تا همه چیز توافق نشود، هیچ توافقی به دست نیامده و تضمین نشده است.
اما برخی رسانهها این پیام و لحن آن را نشانه وجود گرههایی در مذاکرات و احتمال شکست آن تفسیر کردند.
- من چنین برداشتی ندارم. اگر چه از هیچ سیاستمداری نباید حرف و پیشبینی قاطعی را پذیرفت، اما همه طرفهای مذاکره دو چیز را قاطعانه بیان می کنند. نخست اینکه آنها قصد تمدید طولانی مدت و چند هفتهای مذاکرات را ندارند و همه چیز باید در همین دو سه روز آینده روشن شود و دوم اینکه به دنبال تن دادن به توافق بد برای اینکه صرفا توافق کرده باشند، نیستند. البته توافق خوب از نگاه هر طرف، متفاوت است و باید توازنی میان آن در چانهزنیها به دست آید. بنابراین 24 ساعت آینده از نظر چانه زنیها فوق العاده تعیین کننده است، بویژه آنکه تجربه نشان داده گرههای کور و سخت در دقایق و ساعات پایانی بهتر باز میشوند.
ولی خط قرمز هایی هم هست. مثلاً مقام معظم رهبری تأکید فرمودند موضوع بازرسی از اماکن نظامی و دسترسی به دانشمندان هستهای را نمی پذیریم. در آن طرف هم آمریکا میگوید، دسترسی به اماکن نظامی برای حل مسأله ابعاد نظامی احتمالی ضروری و جزیی از پروتکل الحاقی است. آیا این بن بست، ریشه پیام و هشدار آقای ظریف نبود؟
-این مذاکرات برای یافتن راه حل همین بن بستها انجام گرفته و تمدید شده و به نظر میرسد راه حلهایی هم به دست آمده است. سفر آقای آمانو به تهران در همین راستا بود. در واقع آژانس موضوع ابعاد نظامی احتمالی یا «پی ام دی» را از روند مذاکرات با گروه 1+5 جدا کرده است و میگوید، در این مورد خودش با ایران به توافق میرسد و مسأله را جدا از توافق جامع تا پایان سال حل و فصل خواهد کرد. به بیان دیگر اجرای پروتکل الحاقی در همان قالبی که برای همه کشورها اجرا میشود، در مورد ایران هم اعمال خواهد شد، نه بصورت دسترسیهای فراپروتکلی و مسأله «پی ام دی» بین ایران و آژانس حل و فصل خواهد شد.
اگر مسایل به سادگی حل و فصل شده یا میشود، صحبتها و تهدید اخیر اوباما را در مورد ترک مذاکرات در صورتی که به توافق خوب نرسند، چگونه باید تفسیر کرد؟
-این حرفها، برای دلواپسان داخل آمریکا بود. آقای روحانی هم در دیدار با اصحاب رسانه، به همان اندازه محکم صحبت کردند.
در جمع بندی آنچه از مذاکرات منعکس شده، چقدر وضع موجود را به توافق خوب نزدیک میدانید؟
-توافق خوب، توافقی است که ما چرخه کامل سوخت هستهای را داشته باشیم که غنیسازی هم جزو جداییناپذیر آن است و تحقیق و توسعه ما نیز حفظ و البته تحریمها هم برداشته شود. جزییات دیگر خیلی تعیین کننده نیستند. به نظر من این اصول و این خواستههای اساسی، در مذاکرات به دست آمده است.
اگر تحقیق و توسعه و چرخه سوخت با محدودیتهای طولانی ده دوازده ساله همراه باشد، باز هم توافق خوب است؟
- اینها جزییاتی است که قابل حل است و مذاکرات برای همین تمدید شده و ادامه دارد. روند به سمت حل این مسایل پیش میرود و هنوز هم هیچ چیز مشخص و اعلام نشده است. معتقدم ایران هیچ گاه محدودیتهای اینگونه را نخواهد پذیرفت. واقعیت دیگر این است که ما همواره به دنبال وضع مطلوب هستیم، اما آنچه به دست می آید وضع ممکن است و باید توازن بین این دو وضع به دست آید. غرب هم خواستهای حداکثری داشت همچنان که اوباما گفت، اگر میتوانستم پیچ و مهرههای تأسیسات ایران را باز میکردم، اما نتوانستند و دو طرف به سمت وضع ممکن رفتهاند.
نظر شما