نه برای آنکه سختی روزۀ یکماهه را به نیمه رسانده و دیگر در سراشیبی اینماه قرار گرفتهاند، نه! بلکه نزدیکشدن به شبهای احیاء است که بار دیگر شور و ولولهای بینظیر بر جانِ جامعه میاندازد تا جاییکه با کمی دقت میتوانی زمزمۀ «الغوث الغوث»ها را زیر پوست شهر حس کنی...
همین شور و شوق است که روزهداران الهی را از چندروز قبل آمادۀ شرکت در برنامهها و مجالس مختلفیکه در شبهای احیاء برگزار میشود، میکند. برای برخی، مساجد انتخاب اول است، گروهی دیگر امامزادهها و بقاع متبرّکه را برمیگزینند، گروهی نیز گلزار شهدا و بهشتزهرا (س) را برای دعا و مناجات در این شبهای خاص انتخاب میکنند و برخی هم همگام و همراه برنامههای تلویزیون که معمولاً از مکانهای مقدسی چون حرم مطهر رضوی، حرم مطهر حضرتمعصومه(س) و... پخش میشود، میگردند.
خانهها میزبان جوشنخوانی میشوند
امّا مجالس شبهای احیاء فقط به این دست از مکانها ختم نمیشود؛ بلکه همچون سایر مناسبتهای مذهبی که مردم خانههایشان را بیچک و چانه و با تمام وجود، وقفِ برگزاری مراسم از مولودی گرفته تا نوحهخوانی و عزاداری میکنند، هستند خانههایی در سطح شهر که میکوشند میزبان روزهداران بهوقت جوشنخوانی و قرآن برسرگرفتن شوند.
بسیاری از اینخانهها نه فضایی به بزرگی مساجد دارند و نه همچون امامزادهها محل تبرک و توسل و نذورات مردماند، امّا خلوص و معنویتشان اگر بیشتر از مسجد و امامزاده نباشد، کمتر نیست.... خانههاییکه بهمحض ورود به آنها، نوازش گرمای خلوص و معنویّتشان را روی صورتت حس میکنی و با لبخند صاحبخانه، جایی را برای نشستن برمیگزینی، و هنوز خوب جاگیر نشدهای که تابلوهای آیات و روایات و زیباییِ چشمنوازیکه تمام خرجش چندمتر پارچۀ سبز و تور مشکی شده، نظرت را جلب میکند. قرآنها و مفاتیحها هم منظم روی قفسه جایگرفته و آمادهاند تا با شروع مراسم در دستان ملتمسانِ دعا قرارگرفته و چشمهای منتظر اجابت روی سطورشان بلغزد و گاهی نیز قطرهای از اشک، آنها را تر کند...
نه طعم ریا، نه چاشنی زرق و برق...
پذیرایی از شبزندهداران الهی نیز در اینخانهها با عطری خاص همراه است. نه چاشنی تجمل و زرقوبرق دارد، نه طعم فخرفروشی و ریا. هرچه هست، بوی سادگی است و صفا که با حسِ حضور خدا طعمی روحبخش به خود گرفته است.
استکانهای کمرباریک که چایهای لبسوز و لبدوز را در خود جای دادهاند در کنار ظرف زولبیا و بامیه، دیس خرما و کاسۀ بزرگ قند که مقابلت گرفته میشود، زیباترین طعمها را در کام جانت مینشاند. کمکم که جمعیّت زیاد میشود، صمیمیّت حاضران نیز اوج میگیرد. هرکس میکوشد جا برای دیگری باز کند، پشتیها به سالخوردگان اختصاص دارد، و بچهها نیز در این مراسم شرمِحضور دارند و دست از شیطنتهای معمول میکشند و میکوشند با گرداندن ظرف قند و جعبۀ دستمال کاغذی مقابل بزرگترها، بهقدرِ خود از لیلهالقدر بهره گیرند.
مثل هرجای دیگری، زیباترین تصویر اینجلسات هم لحظۀ جوشنخوانی و طلب خلاصشدن از آتش با ندای «الغوث الغوث» از خداست؛ زمزمهایکه گاه در میان اشکهای روان گم میشود! البته اینها همه ظاهر امر است. باطن این مراسمهای خانگی هم اگرچه اسم دهانپُرکن و عظمت ظاهر مساجد و امامزادهها را ندارد، امّا هستند آدمهای بسیاری که با نیّتِ خالص و توسّلاتِ پاک خود در همینخانهها، بهترین سرنوشتها برایشان رقم خورده و برات حوائجشان به امضای امامعصر(عج) رسیده است. مراسمهاییکه وقتی ریشهشان را میجویی، منشاء آنها را نذر و نیّت صاحبخانه مییابی، امّا در عین سادگی و کوچکی، گاه زمینۀ برآوردهشدن حوائج بزرگ و تاریخساز را فراهم کردهاند.
از اینرو، هستند جلساتی با سابقۀ کهن و قدمت چنددههایکه نهتنها بین اهالی محله، بلکه در میان دیگر محلات و حتی گاه در سطح یکشهر و استان، نزد مردم حرمت و قداست و آبرو و اعتبار دارند و بسیاری از مردم، نذورات خویش را در اختیار آنها قرار میدهند تا شاید صاحبِ اصلی آن مجالس، نظری از لطف به آنها داشته باشد.
البته حُسن و مزیّت اینمجالسِ احیای خانگی، فقط به برآوردهشدن حاجات نیست؛ بلکه امکانحضور بیماران و سالخوردگانیکه شرکت در مراسم مساجد و دیگر مکانها برایشان مقدور نیست را نیز فراهم میکنند و اینچنین، بسیاری از آرزومندانِ عبادت و دعای دستهجمعی در شبهای احیاء، دیگر بهتنهاییِ سجادههای خانۀ خود محکوم نمیشوند!
هاجر بزرگی، بانویی سالخورده که از پادرد شکایت دارد، با ابراز خرسندی از برگزاری جلسات خانگی در شبهای احیاء میگوید: چندسالی است که رفتن به مسجد در شبهای احیاء برایم سخت شده، بهویژه اینکه در مسجد با وجود حجم جمعیّت و محدودیّتهای فضا، فشار بیشتری به پاهایم میآید. برای همین است که در این جلساتِ خانگیکه در همسایگی ما برگزار میشود شرکت میکنم و در عین راحتی و سهولت در رفتوآمد و نشستن، از فیض این شبها نیز بهره میبرم.
وی در پاسخ به اینسؤال که آیا در اینمجالس هم بهاندازۀ مراسم مساجد و امامزادهها، فضای معنوی را حس میکند یا نه؟ بیان کرد: اگرچه مکان و فضا در حال معنوی و ارتباط ما با خدا مؤثر است، ولی این ارتباط به حال و تلاش خودِ ما نیز بستگی دارد. اگر بخواهیم، در هرجا میتوانیم بهترین رابطه را با خدای خود داشته باشیم. علاوه بر این، در این مجالسِ خانگی بهدلیل سادگیها و خلوص نیّتِ میزبانان، حال خوشی به حاضران دست میدهد که اگر موقعیّتشناس باشی، همینحال برای بهرهمندی از شب احیاء برایت کافی است.
حَرَما... را نیازی به مسجد و بقعه نیست
راست میگوید... برای نزدیکشدن به خدا، مکان بهانه است؛ چراکه دل اگر زنگار گناه به خود نگرفته باشد یا لااقل توانسته باشیم در مهمانی خدا کمی از زنگار آن را پاک کنیم، حَرَما... است و این حَرَم را برای لمس حضور خدا نیازی به حضور در مسجد و بقعهای متبرکه نیست!
علاوه بر این، از اینجلسات میتوان کارکردهای خاصی را انتظار داشت و زمینۀ تحقق اینکارکردها را فراهم کرد؛ همانگونهکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جلسات خانگی وعظ و دعا و مناجات هم محل حضور سخنرانان بزرگ و جریانساز در مبارزه با طاغوت بود و هم ذهن جامعه را نسبت به آنچه از ظلم و فساد و فحشاء در جامعه در حال وقوع بود، باخبر و مطلع میساخت؛ از اینروست که در تحلیلهای سیاسیِ عوامل زمینهساز و تسهیلکنندۀ نهضت انقلاب اسلامی، جلسات خانگی یکی از عناصر اصلی و سرنوشتساز معرفی میشود.
رضا احمدینسب، از شرکتکنندگان در یکی از مجالس احیای خانگی، دربارۀ تأثیر ایندست از جلسات بر تلطیف فضای معنوی گفت: این جلسات وقتی اثرگذار است که از آسیبها به دور باشد؛ چراکه بعضاً کسانی در اینگونه جلسات سخنرانی میکنند که تحصیلات و مطالعات دینی و مذهبی لازم را ندارند و گاهی احادیثی را بیان میکنند که سندیّت و اعتبار نداشته و زمینۀ ترویج خرافات و حتی تبلیغ اندیشههای انحرافی را فراهم میکند، آنهم بدون اینکه مخاطب مطلع شود!
وی با اشاره به نقش اثرگذار اینجلسات تأکید کرد: باید جلسات خانگی نقش و اثری مثل زمان مبارزه با طاغوت داشته باشند؛ یعنی سبب روشنگری و بصیرت جامعه در زمینههای مختلف شوند، آنچنانکه قبل از انقلاب، اعلامیههای امامخمینی(ره) در اینجلسات دستبهدست میشد و از فحوای آنها، مسیر مبارزه روشن میگردید، که این نکته و کارکردی مثبت است و باید در این جلسات احیاء و تقویت شود.
از اینمنظر که بنگریم، جلسات خانگیِ شبهای احیاء، دیگر بدلکار مساجد و امامزادهها در شبیکه قرار است مقدرات یکسالمان را رقم بزند، نیست؛ بلکه اگر زمینه را برایش فراهم کنیم، حتی میتواند تاریخسازی کند؛ ادعاییکه صفحات تاریخ ایران اسلامی بهترین شاهدِ آن است.
نظر شما