و نظر بسیاری از مخاطبان، منتقدان و هنرمندان را به خود جلب کرد.
این نمایش با تغییر یکی از بازیگران از 28 تیر تا ششم مردادماه هر شب در خانه موزه استاد عزتا... انتظامی در تهران به روی صحنه رفت.
نمایش «خروس» روایت مظلومیت زن است
«ماه جان» و «کاکا»، خواهر و برادر افغان در یک روستای دور افتاده در افغانستان روزگار خودشان را به سختی سپری میکنند. آنها از طریق جمعآوری و فروش غنایم جنگی و تبادل با کالا از مرز روزگار را میگذرانند.
«ماه جان» خروسی دارد و از نظر طالبان داشتن خروس برای یک دختر مجرد ممنوع و حرام است و... .
«رضا احمدی» پس از گذشت حدود دو دهه از بحران حضور طالبان و مجاهدتهای احمدشاه مسعود، نمایش «خروس» را به صحنه آورد.
او درباره علت این انتخاب میگوید: این نمایش هجده سال پیش توسط محمد رحمانیان نوشته شد، یعنی زمانی که اوج حکومت طالبان در افغانستان بود، اما من معتقدم، هنوز هم درگیر این مظلومیت زن در هنگام جنگ و ناگفتههایش هستیم. شاید 20 سال پیش تصورمان این بود که جنگ طالبان سرانجام تمام میشود، اما این جنگها هنوز به سمت بهبودی نرفته است و ما باز هم با جنگهای بدتری با گروههایی به مراتب بدتر از طالبان مواجهیم. محمد رحمانیان زبان خاصی و تفکری خاصتر در نمایشنامههایش دارد که حس میکنم با آن به راحتی میتوانم ارتباط برقرار کنم.
اجرای «خروس»، نمایشی که رضا احمدی فقط برای اجرای عموم ماهها تمرین را گذراند، شاید در تهران هم ذهن بسیاری از اهالی هنر و هنردوستان را درگیر کند که با توجه به نبود حمایتهای دولتی در مباحث مالی، این اجرا چگونه در تهران مهیا شد و این کارگردان توضیح میدهد که به نظر من اجرای یک نمایش نباید متعلق به یک منطقه یا شهر خاصی باشد، بلکه یک گروه تئاتر باید به اجراهای متعدد در جاهای مختلف بیندیشد. برای مثال یک نمایش پس از چهار یا پنج ماه تمرین صرف یک اجرا در یک جشنواره یا در نهایت یک هفته یا یک ماه اجرا در شهر خودش نباید پرونده کاری آن تمام شود. من معتقدم، برای اجرای نمایش هنرمند نباید فقط منتظر حمایت مالی از طرف مسؤولان بنشیند. یک گروه هنری اگر بخواهد به حیات هنری خودش برسد و هنرش را به منصه ظهور بگذارد، باید حرکت رو به جلو داشته باشد.
رضا احمدی مشکل اصلی عدم اجراهای گوناگون یک تئاتر را در شهر یا خارج کشور را این گونه ارزیابی میکند: با توجه به شرایط حاضر باید خود هنرمند یا افرادی در کنار هنرمند جهت جذب حمایت مالی گروه حضور و تلاش داشته باشند تا بتواند این اتفاق رخ دهد. در تمام دنیا گروههای هنری جذب سرمایه دارند تا بتوانند ادامه دهند. اگر بهترین هنر را هم داشته باشیم، اما امکان اجرای آن برای مردم وجود نداشته باشد، هیچ فایدهای ندارد. به هر حال گروه ما برای اجرا در تهران تلاش کردند و از حمایت دانشگاه آزاد و یک شرکت خصوصی استفاده کردیم.
12 اجرای نمایش «خروس» در تهران آن هم بدون حضور چهره که این روزها در تئاتر میتواند نشان از توانمندی تئاتر حرفهای مشهد باشد، این کارگردان شهرمان نیز در همین راستا میگوید: در تمام این 12 اجرا حواسم به این موضوع بود که طی اجرای نمایش کسی سالن را ترک میکند؟ خوشبختانه حتی یک مورد هم این اتفاق نیفتاد و پس از اتمام نمایش هم برخورد تماشاگران با عوامل گروه و بازیگران بسیار خوب بود، بارها این جمله را شنیدم که تصورشان از نمایش شهرستان این نبوده است که یک نمایش با همان امکانات شهرستان و بازیگرانی که هیچکدام چهره نبودند، بتواند خوب اجرا شود، بازیگرانی که از بازیگران مطرح چیزی کم نداشتند.
این نمایش، نمایشی مبتنی بر یک رئالیست است و من همه سعی خودم را در اجرایی یکپارچه و در همین سبک داشتم. که البته یادآوری این نکته ضروری است که فضای کار اگرچه رئالیست است، اما نوع بازی و ارایه خوب لهجه کار سادهای نیست.
طی اجراهای نمایش «خروس» که هر شب با حضور بیش از 50 نفر برگزار شد، استادانی چون عزتا... انتظامی، مجید انتظامی، جلیل فرجاد، آرش عباسی، حبیب رضایی، جمشید محمودی و رضا صابری حضور داشتند.
میدانم پس از گذر از سالهای بسیار سخت، امروز جایگاه تئاتر خراسان آنقدر رفیع است که دریافت جوایز و عناوین برتر در جشنوارههای مختلف و استقبال اجراهای عموم در شهرهای دیگر کشورمان گواه همین ادعاست و هنرمندانی خراسانی که از دیرباز خوش درخشیدهاند.
دعوت از گروه نمایش «خروس» از دانشگاه هنر اندونزی هم یکی از همین ادعاهاست.
به هر حال هنرمندان تئاتر شهرمان با تلاشهای بسیار به رغم همه تنگناها، امروز در تئاتر کشور دارای حرفی برای گفتن و دیده شدن هستند، حالا اگر نیم نگاه مسؤولان را به این توانمندی هم بیفزاییم، به طور قطع جایگاه بهتری میتوانیم در هنر تئاتر بینالملل داشته باشیم.
نظر شما