قدس آنلاین:امروزه عبارتسبیل کسی را چرب کردن کنایه از چیزی به کسی دادن و رشوه دادن است. برای رشوه دادن اصطلاحات زیادی وجود دارد که از همه مصطلح و معروفتر همین ضرب‌المثل بالا و اصطلاح خر کریم را نعل کردن است.

ریشه ضرب المثل "سبیل کسی را چرب کردن "به کجا بازمی گردد؟

  اکنون ببینیم چرب کردن سبیل با رشوه دادن چه رابطه‌ای دارد.

سبیل مأخوذ از سبله است، سبیل تاریخچه‌ی مشخصی ندارد، در بعضی از ادوار تاریخی سبیل تا آن اندازه قدر و قیمت داشت که به دارندگان سبیلهای کلفت و پر پشت باج مخصوص به نام  باج سبیل از طرف رعایا و طبقات پایین داده می‌شد. برخی از سلاطین و رجال و سرداران عالم از سبیل خوششان می‌آمد و معتقد بودند که سبیل هر قدر پر پشت‌ و متراکم باشد بر ابهت صاحب سبیل افزوده می‌شود و از وی بیشتر حساب می‌برند. بعد از ظهور اسلام موضوع سبیل گذاشتن در ایران اهمیت و اعتبارش را از دست داد. در بعضی کتب تاریخی آمده که فرستادگان خسرو پرویز پادشاه ساسانی که همه سبیلهای کلفت داشتند چون به خدمت رسول اکرم رسیدند پیغمبر فرمود« من تشبه بقوم فهومنهم» به همین جهت بعضی از آن تاریخ سبیل را کوتاه کردند و بر ریش افزودند. در زمان صفویه بازار سبیل دوباره رونق یافت. کسانیکه سبیلهای چخماقی( سبیلی که دنباله‌ی آن به طرف بالا برگشته باشد سبیل چخماقی می‌گفتند) داشتند ناگزیر بودند همه روزه چند بار به نظافت و آرایش آن بپردازند زیرا اگر تعلل می‌ورزیدند سبیلها آویزان می‌شد. سبیل پر پشت و متراکم وقتی به هم پیوسته می‌شد و جلا می‌یافت که آن را چرب می‌کردند و با دست مالش می‌دادند. خواجه رشید‌الدین فضل الله راجع به چرب کردن سبیل چنگیز خان چنین گفته است« او بجیری میوه‌ی سرخ است که در آن ولایت می‌باشد و زنان به جای گلغونه بر روی می‌مالند... می‌گویند چنگیز خان را عادت بوده که از آن میوه موم روغنی می‌ساخته و بر سبیلت می‌مالیده... آنها‌ییکه قدرت و تمکین مالی کافی نداشتند خود به این کار می‌پرداختند ولی سران و ثروتمندان افرادی را برای سبیل چرب کردن داشتند. کار سبیل چرب کن این بود که در مواقع معین که صاحب سبیل مهمانی رسمی داشت و یا می‌خواست به دعوت و مهمانی برود دست به کار می‌شد و با چربی مخصوصی سبیل را جلا و زیبای می‌بخشید. بدیهی است اگر از عهده‌ی سبیل چرب کردن به خوبی بر‌می‌آمد صاحب سبیل مشعوف و خرسند می‌شد و در این موقع سبیل چرب کن و اطرافیان هر چه می‌خواستند از طرف صاحب سبیل برآورده می‌شد. شادروان عبدالله... مستوفی در کتاب«زندگانی من» راجع به چرب کردن سبیل مظفرالدین شاه چنین می‌گوید: مظفرالدین شاه در سفر اروپا مردی را به اسم ابوالقاسم خان همراه برده بود که در مواقع معین سبیل او را چرب می‌کرد و جلا می‌داد. وقتی سبیل شاه چرب می‌شد و از زیبایی و ابهت آن به طرب می‌آمد اطرافیان موقع را مغتنم شمرده هر تقاضایی داشتند می‌نمودند زیرا می‌دانستند او سر کیف است و مسلما" تقاضایشان را بر خواهد آورد. به این ترتیب بود که اصطلاحات: سبیلش را چرب کن، سبیل کسی را چرب کردن، سبیلش چرب شده و امثال آن مرسوم شد و کم‌کم رایج گردید.« در خاتمه حکایت زیر را که بین شاه سلیمان صفوی و علیقلی‌خان فرمانده کل قوا روی داده است به عنوان حسن ختام نقل می‌کند:

در موقع مرخصی پادشاه چند موی سفید در سبیل او که بسیار درشت و طویل بود و به گوشهایش وصل می‌گشت مشاهده نموده گفت: علیقلی‌خان، برو خزانه سیصد تومان بگیر و ریش و سبیلت را رنگ کن تا دیگر موی سفید در آن نبینم، علیقلی‌خان هم رفته فی‌الفور مبلغ مزبور را گرفت و این عنایت اخیر بر سایر مراحم ملوکانه افزوده گردید.

ریشه‌های تاریخی امثال و حکم پرتوی آملی مهدی تلخیص

جامع التواریخ ج1 ص 270

*گردآوری:مانی فرامرزی

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.