قدس انلاین – سعید کوشافر: این روزها سخن از کمپین نخریدن خودروهای صفرکیلومتر ایرانی زیاد به میان میاید ؛ درشبکه های اجتماعی و حتی برخی سایتها وخبرگزاریها خبرها و گزارشهایی دراین خصوص مخابره میشودو کاهش قیمت خودرو را ازجمله دستاوردهای این کمپین عنوان میکنند.

پای چینی ها درمیان است

اینکه بازار خودرو راکد است واقعیتی است که نیازی به تایید تا تصریح ندارد، دراین هم که مردم کمتر سراغ خرید خودروهای صفرکیلومتر ایرانی میروند هم تردیدی وجود ندارد وتمامی نمایندگی های خودروسازان داخلی روزهای خلوتی را پشت سر میگذارند ؛ اما دراینکه ایا نخریدن خودروهای صفرکیلومتر میتواند به کاهش قیمت خودرو منجر شود و ایا قیمت خودرو کاهش یافته است حرفی است که تقریبا بر هیچ سندی استوار نیست وصرفا از زبان کسانی شنیده میشود که سمت رسمی ندارند و یا بصورت کلی و در ارزیابی بازار عنوان میشود.

البته دراینکه خودروسازها طی روزهای اخیر طرحهای خوبی و وسوسه برانگیزی برای فروش خودرو درنظر گرفته اندو یا اینکه برای جلب مشتری هدایا و یا اپشنهایی را رایگان دراختیار خریداران قرا رمیدهند و یا گارانتی ها و خدمات پس از فروش بهتری ارایه میدهند از جمله مواردی است که به چشم میاید درعین حال با توجه به رکود بازار این مساله برای جذب مشتری وفروش بیشتر ودراختیار گرفتن بازار امری عادی است و قبلا هم مشابه انرا شاهد بوده ایم .

نیم نگاهی به بازار خودرو طی سالهای گذشته ومقایسه ان با شرایط فعلی خودروسازی درکشور نشان از یک چرخش بزرگ دراین صنعت دارد ؛ شاید خیلی از جوانان این روزها ندانند که زمانی بودکه باید چند سال قبل پولی به حساب خودروساز واریز میکردی یا به اصطلاح پیش خرید میکردی و مدتها بعد خودروی پیکانی و بعدها پژو یا پرایدی  به شما تحویل میشد که معایب زیادی داشت و البته دران زمان نمایندگی ها هم به اندازه امروز نبود ودرکل کسی هم پاسخگوی مشکلاتی زیادی که برای خودرو پیش میامد نبود . دران زمان اصلا چیزی به اسم گارانتی معنانداشت و باید با مکانیک محل برای حل مشکلات خودرو کنار میامدی. البته دران زمان بین قیمت خودروی کارخانه و بازار ازاد نیز تفاوت چشمگیری وجود داشت که باعث میشد همه این نابسامانی ها را بخاطرتفاوت قیمتی بپذیری. البته همین رویه خود رانتی ایجا د میکرد که زمینه ساز بسیاری از مفاسد بود.

بگذریم سالها گذشته واندک اندک خودروهای بهتری درچرخه تولید قرار گرفت و ساخت قطعات داخل کشور نیز توسعه یافت تا جایی که توانستیم خودروی ملی تولید کنیم که درزمان خودش خودروی خوبی به شمار میرفت . این درحالی بود که در سیستم فروش خودرو اتفاقی که قابل باعرض باشد رخ نداد وروال همان روال پیش خریدی بودکه باید ماهها قبل پول به حساب خودروساز واریز میکردی و بعد از ماهها وشاید یکسال وبیشتر خودرو را تحویل میگرفتی .

البته تعداد نمایندگیهای فروش و خدمات پس ازفروش دراین مدت بیشتر شده بود وخدمات به نسبت بهتری ارایه میشد اما همچنان سدی که درمقابل واردات خودرو وجود داشت باعث شده بود تا خودروسازها درمقابل انتقادات رویین تن باشندو تنها با توزیع تعدادی خودرو میان نمایندگان مجلس یا وزرا ومعاونانشان ماجرا را فیصله دهند.

تا اینکه بالاخره سد واردات از ممنوعیت به محدودیت و وضع تعرفه تغییر کرد تا خودروسازان اندکی بخودشان بیایند وخدمات بهتری به مردم ارایه کنند ؛ روالی که بخاطر مدیریتهای سیاسی بر دو قطب بزرگ خودروسازی کشور هرگز مورد توجه قرار نگرفت. ازدیگر سو سودهای زیادی که خودروسازان طی این سالها کسب کرده بودند بجای صرف شدن درامر تحقیق وتوسعه و بهبود ، نوسازی یا بهسازی خط تولید ؛ طراحی مدلهای جدید ویا ارتقای مدلهای موجود خودروی ملی درامور سیاسی و جاهایی غیر ازاین مسایل صرف شدوباعث گردید تا طی بیش از یک دهه از تولید اولین خودروی ملی ؛ تنها تغییر دراین خودرو درحد شکل چراغها یا نصب برخی اپشنهای ساده خلاصه گرددودرسایر موارد تنها مونتاژ کننده خودروهای از رده خارج کشورهایی چون فرانسه یا کره باشیم .

این درحالی بود که طی همین مدت خودروسازان کره ای ، دهها مدل خودرو باامکانات وتجهیزات وطراحی جدیدتر تولید وروانه بازار کردند اما تنها حرکت خودروسازان ایرانی ساخت یک خودرو ملی دیگر با کپی از پژو صندوقدار و ساخت یک خودرو ملی با الهام گرفتن از پراید کره بودودیگر هیچ ...

این حرکت لاک پشتی خودروسازان درحالی بود که مردم همچنان وبا همین شرایط کنار میامدندو همین خودروها را با توجه به سطح قیمتی بازار وتعرفه 150درصدی واردات خودرو خرید کرده وبرای انها ماهها وحتی یکسال درنوبت میماندند.

تا اینکه دردولت نهم ودهم سیاست خارجی باعث شد تا دایره تحریمها افزایش یابدو به صنعت خودرو نیز سرایت کندو دراین زمان بود که شرکای خارجی خودروسازان کنار کشیدند تا تولید برخی خودروها متوقف شده وبرخی دیگر نیز کاهش یابد.

اگر چه این تحریمها باعث شد تا همان اندک قطعات باقیمانده نیز توسط قطعه سازان داخلی ساخته شود اما بازهم به خودروسازان شوکی برای بهبود امور وارد نشد و چرخ همچنان بر همان پاشنه چرخید ؛البته نباید از حق گذشت که برخی پیگیریها و برخی فشارهای نهادهای نظارتی باعث شده بود تا خودروسازان اندکی دررعایت نکات ایمنی واستاندارد بهتر کار کنندو خدمات گارانتی و خدمات پس ازفروش بهتری به مشتری ارایه کنند اما هنوز تا رسیدن به سطح خودروسازهای مطرح جهانی که جای خوددارد تا رسیدن به سطح خودروسازهای کره ای هم راهی طولانی درپیش داشتند.

اما دردوره تحریم یک مساله تازه درخودروسازی بروز کرده وانهم چیزی نبود جز ورود خودروهای ارزان قیمت از خودروسازهای تازه به بازار وارد شده چینی . واقعیت این است که خودروسازها هرگز از واردات خودرو احساس خطر نمیکنند چرا که سقف قیمتی خودروهای وارداتی ازکشورهای مطرح وحتی کره ؛ پس از عوارض ومالیات متعلقه انقدر بالاست که هرگز نمیتواند جایگزینی برای خودروهای داخلی شود . خودروهای کره ای درکمترین قیمت بالای 80میلیون دربازار عرضه میشدندو قیمت خودروهای ایرانی از 15میلیون شروع و به 45میلیون ختم میشد بنابراین هیچ رقابتی میان این دو وجودنداشت و مشتریان هرگروه کاملا جدا بودند.

اما خودروهای چینی که به صورت قطعات منفصله واردکشورمیشد میتوانست سد عوارض گمرکی را رد کندو به رقابت با خودروهای ایرانی درهمان رده قیمتی بپردازد و این درحالی بود که این خودروها اپشنهای بهتری به همراه داشت .

یک کارشناس صنعت خودرو چندی قبل میگفت همان زمان که اولین خودروی ملی ایران با کمک کشورهای اروپایی طراحی وعرضه شد خودروسازهای چینی تازه کارشان را شروع کرده بودند؛ اگر ما پیشینه 30سال قبل از خودروی ملی را هم فراموش کنیم وفقط همان خودروی ملی را درنظر بگیریم ؛ درهمان زمان هم میتوانستیم یک تحول بزرگ درخودروسازی رقم بزنیم اما این مشتری های پا به جفت درمقابل نمایندگیها باعث شدند تاخودروسازها کارشان را ادامه ندهندو امروز از چینیها عقب بمانند.

اندک اندک این خودروهای چینی که اوایل دریک یا دو مدل کوچک وکم مصرف ارایه میشد توسعه یافت و اکنون به گونه ای شده که مانند تمام کالاهای دیگر کمر به نابودی صنعت داخلی بسته اندو انقدر تولیدات با تنوع روانه بازار کرده اند که دیگر تولید کنندگان بزرگ کشورمان هم دست به دامان انها شده اند تا بازار خودرا حفظ نمایند.

انچه تاکنون خواندید شرح حالی از وضعیت خودرو در کشور بود تا چند روز قبل که بالاخره با توافق هسته ای مقرر شد تا تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان برچیده شود و اینگونه بود که دوباره خودروسازان مطرح اروپا و حتی امریکا راهی ایران شدند تا با خودروسازهای کشورمان همکاری جدیدی را اغاز کنند .

اما درست درهمین زمان ودرشرایطی که به دلیل قرار گرفتن کشور درمضایق نقدینگی ناشی از کاهش قیمت نفت و البته رکود موجود دربازار به خودی خود بازارها و ازجمله بازار خودرو با رکود روبرو بود برخی سخن از کمپین نخریدن خودرو صفرکیلومتر ایرانی به میان اوردند که جای تامل دارد .

دراینکه باید به خودروسازان ایرانی فشار اورد تا خودرا به سطح موردنظر مردم برساند هیچ حرفی نیست و این فشار باید از طریق نهادهای مسوول ازجمله موسسه استاندارد و سازمان حمایت از مصرف کننده که طی سالهای گذشته نیز بخشی از خواستهای مردم را به خودروسازان دیکته کرده اند صورت پذیرد .

اما سخن راندن از قیمت خودرو وکاهش قیمتها با نخریدن بحثی است که نیازمند کارشناسی است چرا که خیلی راحت نمیتوان گفت که خودروی ایرانی با قیمت گران به دست مردم میرسد کما انیکه هم اکنون نیز این قیمتها توسط  شورای رقابت تعیین شده وعملا کارخانجات خیلی قدرت مانور درقیمت ندارند.

واقعیت این است که شاید ایران تنها کشوری باشد که هنور دولت و یانهادهای وابسته به دولت درقیمت گذاری خودرو نقش دارندو انهم یکی بواسط سهام دولتی دوشرکت بزرگ خودروسازی و دیگری انحصاری بودن تولید خودرو درکشور است ، برخی بر این باورند که اگر دروازه واردات خودرو به کشور باز ششود و تعرفه ها اصلاح گردد خودروسازان داخلی حرفی برای گفتن نخواهند داشت این درحالی است که حتی با برداشتن تعرفه ها هم قیمت بسیاری  از خودروهای لوکس تولیدی کشوری مانند کره بسیار بالاتر از خودروها ی داخلی است این درحالی است که هیچ کشوری حاضر نیست بازار خودرا که برای بیش از نیم میلیون نفر شغل ایجاد کرده دودستی تقدیم سایر کشورها کندو نمیتوان گفت مسوولان ایرانی هم بی تدبیری میکنند .

سخن راندن از قیمت نباید بر احساسات و عجولانه باشد کما اینکه هم اکنون خودروساز ایران ارز دریافتی را 500تومان گرانتر از سال قبل دریافت میکندو هنوز هم قیمتها را افزایش نداده است ،این درحالی است که توقع مصرف کننده از خودروساز برای بهبود کیفیت و طراحی مدلهای جدید وبه روز کاملا بجاست حتی اگر بنا باشد پول بیشتری بابت ان بپردازد.

شاید برخی ها ندانند که مردم هند پس از سالها تحت استعمار انگلیس بودند توانستند انقلاب کرده واز یوغ استعمارگران خارج شوند انها پس ازان تصمیم گرفتند که هرگز کالای تولید خارج را بر تولیدات خودشان حتی اگر ساده تر و گرانتر باشد ترجیح ندهند و درهمین راستا بود که خودروهای تولیدی هند را که طی سالهای زیادی هرگز قادر به رقابت با خودروهای خارجی نبود مصرف کردند و این درحالی بود که درتمام این سالها خودروهای خارجی به هند وارد میشدولی عمده مردم هند همان خودروهای ساده وطنی را استفاده میکردند و این باعث شد تا خودروسازی هند پاگرفته واکنون جز خودروسازان مطرح باشد .

اما چرا دراین روزها که خودروسازهای ایرانی راه صحیح یعنی استفاده از تکنولوژی روز خودروسازهای مطرح جهانی برای تولید مشترک وحتی صادرات به سایر کشورها درپیش گرفته اند باید چنین کمپینی تشکیل شود؛کمپینی که میتوان باعث شودتا خودروسازهای ایرانی ضعیف وضعیفتر شده و از ادامه راه بازبمانند ؛ هم اکنون یکی از این خودروسازها کارگرانش را به دوهفته مرخصی اجباری فرستاده ؛ ولی بعید نیست درصورت تداوم چنین رکودی دست به تعدیل نیرو زده واخراج کارگران را درپیش بگیرد و با کاهش فروش نتواند زمینه لازم برای تولیدات به روز و همکاری با کمپانیهای جهانی را داشته باشد.

بنده نه خودروسازم ونه نسبتی با خودروسازان وکارتل ومافیای انها دارم و اینجا فقط حرفم تولید ایرانی است وبس ؛ اما درمقابل این خودروسازهای وطنی گروهی قرار دارند که این روزها رقابت جدی را دربازار شروع کرده اندوانها خودروسازی هایی هستند که اقدام به مونتاژ خودروهای چینی میکنندو با قیمتهای مناست وگارانتی های  خوب اقدام به فروشهای فوری واقساطی کرده اند . این درحالی است که کیفیت تولید ات این کارخانجات نیز چندان تعریفی ندارد واگر بدتراز خودرویهای ایرانی نباشد بهتر هم نیست و اینها همه درحالی است که مدلهای عرضه شده درایران هم خیلی به روز نیستندو مدلهای قدیمی این خودروسازان به حساب میایند.

نیم نگاهی به این کمپین وشایعات این روزها و محتویات انها نشان میدهد که درانهاهیچ حرفی ازخودروهای چینی به میان نیامده وبلکه برخی با تبلیغ برای خودروهای چینی بدترین انها را بهتر از خودروهای ایرانی میدانند که درواقع اینگونه نیست ؛ هم اکنون برخی خودروهای تولید ایران مانند دنا ؛ رانا ؛ تیبا و....از لحاظ کیفیت به نسبت قیمت حرفهای بسیار بیشتری از خودرهای چینی برای گفتن دارندو همین نادیده گرفتن اینها نشان میدهد که پای خودروسازان چینی برای تخریب خودروسازان ایرانی درمیان است تا دراین عرصه هم بتوانند یکه تاز میدان شوند.

درعین حال براین باورم که یک ایرانی هرگز تحت تاثیر چنین  کمپینهای ضد ملی قرارنمیگیرد ودرعین دنبال کردن خواستهایش از خودروسازان ایرانی از کانال ان ؛ تولید دستان کارگر ایرانی را که باعث ایجاد شغل وارزش افزوده درکشور میشود را به بهای ایجاد کار برای کارگران چینی نمیفروشد و تحت هرشرایطی  تولید ملی انتخاب اولش خواهد بود.

درعین حال جادارد که برای خودروسازان ایرانی متاسف بود که بجای تلاش برای تولیدات بهتر وبا کیفیت تروکاستن ازهزینه های اضافی برای اگر نگوییم ارزان تر شدن ولی تثبیت قیمت و تلاش برای طراحی وتولید خودروهای جدیدو متناسب بانیاز و روحیه مشتریان ،انها نیز جا پای برخی واردکنندگان گذاشته و دست به دامان تولیدات چینی شده اند ؛چرخی درنمایشگاه خودروی مشهد نشان داد که هر دو خودروساز بزرگ کشورمان بجای نمایش دستاوردهای خود ؛ چندین خودروی چینی را درکلاسهای اتوماتیک ودستی و شاسی بلند بعنوان تولیدات  اینده خود به بازدید کنندگان معرفی میکنند .

نهایت تاسفم از این بود که اکنون که تحریمها برداشته شده وخودروسازان ایرانی خود میتوانند از طراحی خودرودرکلاس جهانی و شرکتهای معتبر اروپایی وامریکایی استفاده کنند چرا باید سراغ مونتاژ محصولات دست چندم چینی بروند.

شاید اگر این روزها کمپینی برای نخریدن خودروهای چینی درکشور شکل بگیرد مردم بهتربتوانند حرفشان را به کرسی بنشانندو نه تنها به چینی سازهای کشورمان که به دو خودروساز بزرگ نیز بگویند که راه حل پاسخ به نیاز مردم ؛پاک کردن صورت مساله نیست .

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.