قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: فرهنگ هر جامعه، مجموعه ای از خلق و خوها، هنجارها، ارزش ها و اعتقادات، بایدها، نبایدها، رسم و رسوم آن جامعه می باشد.

بحران هویت و عدم اشتغال زایی، ثمره بی تفاوتی مسئولین به ژنوم فرهنگی

به گزارش قدس انلاین، نقشۀ مهندسی فرهنگی یک جامعه را میتوان شبیه یک پازل تصور نمود که هر رفتار و کنش اجتماعی قطعه ای از آن است. در نگاه عمقی، فرهنگ هر جامعه دارای یک نقشه ژنتیکی (ژنوم) است و هر رفتار و کنش اجتماعی برگرفته از یک ژن فرهنگی است. ژن فرهنگی وظیفۀ انتقال یک ارزش، خلق و خو، رسم یا عرف را از نسلی به نسل دیگر بر عهده دارد. برای ایجاد یک رفتار و کنش اجتماعی جدید و یا حذف یک رفتار و کنش اجتماعی قدیمی باید ژن فرهنگی لازم را ایجاد و یا حذف نمود، در غیر اینصورت اصلاحات فرهنگی جامعه به نتیجۀ مطلوبی نخواهد رسید.

دکتر محمد علی زلفی گل، عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان در این باره می گوید: اتمسفر حاکم بر جامعه و خانواده در واقع همان فرهنگ حاکم بر آنها می باشد. همانگونه که هوای آلوده فعالیت های جسمانی را تحت تأثیر قرار می دهد، فرهنگ ناسالم نیز مدیریت جامعه را در راه توسعه و پیشرفت با مشکل مواجه می نماید. فرهنگ به معنی بالندگی و شکوه جمعی بوده و قوه ای است که جوامع را به سمت پیشرفت، ایجاد، دوام و قوام تمدن ها هدایت می کند و مجموعه ای از هنجارها، خلق و خوها، بایدها، نبایدها و ارزش های حاکم بر یک خانواده و جامعه است. ژنوم فرهنگی وظیفه انتقال اطلاعات فرهنگی اعم از مثبت و منفی را از نسلی به نسل دیگر در هر جامعها ی برعهده دارد. بدیهی است که در طول تاریخ به دلیل رفتارهای حاکمیتی حاکمان بدعت ها، موتاسیون ها و جهش های ژنتیکی در حوزه فرهنگی نیز رخ داده است. لذا اصلاح، جراحی و پالایش فرهنگی نیز باید در سطح میکرو و ژنتیکی صورت پذیرد. در این صورت بیگانگان به دلیل بعد مسافت و عدم دسترسی مستقیم به خانواده ها و افراد جامعه قادر به ایجاد جهش و موتاسیون فرهنگی مطابق میل خویش نیستند. اگر چه می توانند، با بارش فرهنگی و ایجاد سیلاب های مصنوعی حرکات مخربی را در فرهنگ افراد، خانواده ها و جامعه به صورت اکتسابی ایجاد کنند. بنابراین ضروری است از امتیاز دسترسی مستقیم به افراد، خانواده ها و جامعه برای اصلاح ژنوم فرهنگی جامعه ی خویش نهایت استفاده و بهره را ببریم.

دکتر زلفی گل همچنین با اشاره به تعامل ژنوم فرهنگی با تولید علم و فناوری های نوظهور بیان داشت: هر علم و فناوری نو ظهور، همراه با خود فرهنگ استفاده ی جدیدی را به همراه دارد که این ژن های فرهنگی به ژنوم فرهنگی قبلی افزوده شده و موجب توسعه ی فرهنگی میشود. به عنوان یک مصداق میتوان به ظهور فناوری اینترنت و استفادهه ائی که از آن می شود، اشاره نمود. شبکه های اجتماعی، وبگاه های مختلف و فضاهای مجازی براساس فرهنگ کشورهای تولید کننده طراحی شده و می شوند. بنابراین، اگر بدون هیچگونه اصلاح و بومی سازی از تجهیزات وارداتی، شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی استفاده گردد، مطمئناً، ژن فرهنگی فناوری و علوم نوظهور با ژنوم فرهنگی موجود جامعه تقابل و ناهمگونی خواهد داشت و همچون جهش ژنتیکی عمل خواهد نمود. چنانچه متولیان فرهنگی جامعه نسبت به این توسعه فرهنگی بی تفاوت باشند، بحران هویت نتیجه آن خواهد شد و به مرور کشورهای پیشتاز در تولید علم و فناوری با صدور تکنولوژی و علم خویش فرهنگ استفاده از آنها را نیز صادر می کنند، در نتیجه به تدریج فرهنگ کشورهای وارد کننده را استحاله مینمایند.

 این استاد دانشگاه همچنین درباره خط فقر فرهنگی در ژنوم فرهنگ جهان  اظهار داشت: امروزه جهانی شدن به یک درگیری فکری بزرگ و گریز ناپذیری برای کشورها تبدیل شده است. از جمله راهبردهای موثر تعامل با جهان علم، فناوری و فرهنگ است. هر چه سهم کشوری از نقشه علم، فناوری، و فرهنگ جهان بیشتر باشد، در تعاملات بین المللی موفق تر است. حداقل سهم هر کشور از تولیدات علمی جهان که بصورت بین المللی منتشر می شود، باید به اندازه سهم جمعیتی آن کشور از کل جمعیت جهان باشد. این حداقل تولید علم را خط فقر علمی نام نهاده اند. همین معیار را میتوان درعرصه های دیگر نیز به کار بست. امروزه میتوان برای هر یک از تولیدات علم، فناوری، ثروت، قدرت، سلامت، امنیت، هنر، ورزش و فرهنگ جهان همچون نقشه جغرافیایی نقشه ژنوم ترسیم نمود و سهم هر کشور را در هر یک از نقشه های مترتب بر علم، فناوری و فرهنگ جهانی مشخص نمود. چنانچه سهم هر کشور از هر یک از نقشه های فوق الذکر، به اندازه سهمش از کل جمعیت جهان را خط فقر علمی، فنی و فرهنگی بنامیم، در صورتیکه سهم هر کشوری از نقشه فرهنگی یا ژنوم فرهنگی جهان کمتر از سهم جمعیتی آن از کل جمعیت جهان باشد، آن کشور زیر خط فقر فرهنگی خواهد بود. از جمله راه هایی که  برای افزایش سهم فرهنگی هر کشور در نقشه فرهنگی جهان وجود دارد. سرمایه گذاری در زمینه های تولید علم، فناوری و  امور فرهنگی می باشد، چرا که با افزایش سهم هر کشور در نقشه های علم، فناوری و هنر، خود به خود زمینه لازم را، برای افزایش سهم فرهنگی، در ژنوم فرهنگ جهانی مقدور و میسور میسازد.

عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی همچنین درباره بازسازی ژن های آموزشی و پژوهشی در ژنوم فرهنگی بیان داشت: از آنجائیکه در فرهنگ جامعه ی ایرانی داشتن مدرک تحصیلی به معنای مقدمه و سهولت دستیابی به شغل مناسب می باشد و این ژن در ژنوم فرهنگی خانواده ها و جامعه مستحکم استقرار یافته است. پدیده ی مذموم مدرک گرایی در بین عوام و خواص جامعه به امری عادی تبدیل شده است. آن بخش از فرهنگ حاکم بر خانواده ها و جامعه که ترغیب ایشان، جهت هزینه کردن برای آموزش فرزندان خویش را برعهده دارد، بسیار پسندیده بوده و در بین سایر کشورها کمن ظیر است.اما پرسش هایی که پیش می آید این است که چگونه میتوان این فرهنگ صحیح را حفظ و از طرفی با مدرک گرائی مقابله کرد؟ چگونه میتوان تفکر شهروندان جامعه را تغییر داد، تا باور نمایند که داشتن مدرک به منزله تضمین شغل دولتی نیست؟ چرا آموزش و پژوهش در کشور ما هدفمند و در راستای نیازهای جامعه نیست؟ در این راستا هر عقل سلیمی حکم می کند که قوانین و مقررات آموزشی و پژوهشی و ارکان آموزنده و آموزاننده آن مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و طرحی نو برای آموزش و پژوهش طراحی، تصویب و اجرا گردد. فارغ التحصیلان دانشگاهی ما باید بدانند که کارجوئی با کارآفرینی متفاوت است و امروزه ما مجبور هستیم که کارآفرین را بیشتر قدر بدانیم و بر صدر بنشانیم. متولیان علمی کشور باید بدانند که شیوه تربیت کنونی معلم، دبیر، مدرس، استاد، اعضاء هیأت علمی و پژوهشگر، پاسخگوی جامعه کنونی نیست و باید ژن درمانی کرد و طرحی نو در انداخت و تأسیس رشته های تحصیلی به شیوه ی دیگر و براساس نیازسنجی و نیاز آفرینی انجام پذیرد. پژوهشگران و اعضاء هیأت علمی باید وظیفه محور باشند و نه به دلخواه خویش آموزش دهند و پژوهش نمایند. باید استخدام اعضاء هیأت علمی هدفمند باشد. برای موضوع خاص و هدف خاص باید رشته تأسیس و استاد استخدام گردد، به گونه ای که رشته و استاد تأمین کننده ی یک هدف مشخص آموزشی، پژوهشی و فرهنگی باشند، نه اینکه استاد و پژوهشگر، صرفاً به دلخواه خویش تحقیق نماید. در مجموع آموزش عالی باید به گونه ای هدایت شود، که اعضاء هیأت علمی در راستای یک نیاز و تخصص علمی، صاحب مکتب شوند. به هر حال آموزش عالی با وضعیت فعلی نه تنها در راستای توسعه و پیشرفت کشور نبوده، بلکه در آینده تهدیدی برای کشور نیز خواهد بود. زیرا اشتغال زایی برای یک فرد کم سواد، بسیار ساده تر و کم هزینه تر از اشتغال زایی برای افراد دارای تحصیلات عالیه با فرهنگ حاکم فعلی، یعنی کارجوئی است.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.