گروه سیاسی/ یاسمین مشرف- پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در مطلبی با عنوان «جاده ابریشم جدید و ظرفیت بالقوه انرژی ایران، باز آرایی قطبی در خاورمیانه» به قلم «اندرو کوریبکو» ...

جاده ابریشم، این بار برای انرژی

به بررسی و مقایسه شرایط و جایگاه چهار بازیگر مهم در منطقه خاورمیانه شامل ایران، عربستان، روسیه و آمریکا و دریافتها و انگیزه های محتمل آنها که می توانند به آرایش قطبی جدید در خاورمیانه منجر شوند، پرداخت.

 

 تأثیرگذاری بر بازار انرژی

نویسنده در این مقاله نوشت: ایران از ظرفیت بالقوه واقعی برای تبدیل شدن به بزرگترین کشور تاثیرگذار بر مقوله انرژی در جهان برخوردار است، البته در شرایطی که بتواند تمام نفت و گاز خود را به بازار فروش برساند (پیش بینی می شود که اروپایی ها و چینی ها به شکل سراسیمه و شتابزده ای برای تسهیل این روند تلاش کنند). اگر این روند به اجرا درآید روسیه و عربستان سعودی با ضربه های کاری در زمینه بودجه و پیش بینی های اقتصادی خود روبه رو خواهند شد، شرایطی که احتمالا خواهد توانست نوعی بی ثباتی اجتماعی را برای این دو کشور درپی داشته باشد.

از دیدگاه راهبردی، روسیه شرایط بدتری را  نسبت به عربستان سعودی تجربه خواهد کرد، زیرا در صورت اقدام ایران برای ساخت خط لوله به اروپا، روسیه از نظر از دست دادن نفوذ منطقه ای و راهبردی چیزهای بیشتری برای از دست دادن خواهدداشت. اما چنانچه ایران سمت و سوی انرژی خود را  به سمت تغذیه بازار تشنه انرژی آسیا جهت دهی کند، روسیه و عربستان اساسا با زمینه های باخت کمتری روبهرو خواهندشد، با این حال بازهم از نظر راهبردی با دغدغههایی روبه رو خواهند بود.

 

 زمینه های جنگ نیابتی

جنگهای سوریه و یمن از جایگاه مهمی در تعیین نقش چهار بازیگر کلیدی منطقه یعنی ایران، عربستان سعودی، روسیه و آمریکا برخوردار هستند. اهمیت نقش این چهارکشور برای تصمیم گیرندگان بدین گونه است:

سوریه:روسیه و ایران به دنبال نجات سوریه هستند، درحالی که ایالات متحده خواهان نابودی این کشور است. سعودیها تلاش کرده اند سوریه را به شکست بکشانند، اما در تلاششان موفق نبوده اند و اکنون به نظر می رسد از انجام توافقی که عقب نشینی آبرومندانه ای را برای آنها به دنبال داشته باشد تا بتوانند تلاشهایشان را بر
«برنده شدن» در یمن متمرکز کنند، استقبال می کنند. اگر روسیه و عربستان موافق شوند برنامه چنین توافقی را ترتیب دهند، آنگاه ایالات متحده و ترکیه تنها بازیگرانی خواهند بود که جنگ در سوریه را ادامه می دهند و البته این شرایط، موقعیت میدان جنگ را برای ارتش عرب سوریه و دولت این کشور که مورد حمایت ایران قرار دارد، بسیار آسانتر خواهد ساخت.

یمن: ایران در یمن از حوثی ها حمایت می کند، درحالی که عربستان سعودی درحال جنگ در این کشور برای بازگرداندن «هادی» رئیس جمهور معزول این کشور است. روسیه در بحران یمن بیشتر در حاشیه قرار گرفته است و فاقد قدرت برای شکل دادن به هرگونه تغییر واقعی در شرایط  این کشور است. یمن درواقع  به نوعی وسواس فکری برای سعودی ها تبدیل شده است، به گونه ای که به نظرمی رسد عربستان سعودی آماده پذیرش هرگونه پیشنهادی از سوی روسیه در زمینه انتقال نیروهای نیابتی اش از سوریه به یمن است. با  این حال مسلم است که چنین پیشنهادی از سوی روسیه، بدون آنکه مسکو دلیل خوبی برای آن داشته باشد، به طور طبیعی ناخشنودی تهران را از مسکو درپی خواهد داشت.

 

 ضربه ضد روسی آمریکا

در دهه 1980 آمریکا و عربستان سعودی، القاعده را برای جنگ با جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق ایجاد کردند، اما نتیجه این اقدام این بود که در نهایت ایالات متحده مورد حمله  تروریستهای تحت حمایت خود قرار گرفت. در سال
 2015- 2014  در شرایطی که الگوی راهبردی مشابهی می توان برای  اقدامهای ژئوپلتیک خرابکارانه آمریکایی- سعودی ترسیم کرد، پیامدهای ضربه راهبردی ای که این اقدامها می توانند متوجه ایالات متحده و عربستان بسازند نیز نمی تواند چیز متفاوتی باشد. واشنگتن و ریاض به ایجاد گروه تروریستی «داعش» کمک کردند، اما نتیجه این شد که این گروهک چندبار عربستان را مورد حمله قرار داد. از سوی دیگر جنگ نفتی ای که دوکشور در به راه انداختن آن با یکدیگر همکاری کردند، از کنترل آنها خارج شده و با آسیب زدن به هردو کشور، آنها را به رقیبان انرژی یکدیگر تبدیل کرد.

 

 سهم غرب از معاملات اقتصادی با ایران

درحالی که ایران تقاطع کلیدی جاده ابریشم جدید است، بزودی به نقطه کانونی سرمایهگذاری های سریع غرب در این منطقه که  گلوگاه قاره ای جاده ابریشم جدید به شمار می آید نیز تبدیل خواهدشد(چیزی که هردو طرف خواهان آن هستند) غرب می تواند درزمینه منافع سود آور دوجانبه عملکرد خوبی داشته باشد، اما اگر انگیزه سیاسی کافی برای بازگشت به تحریمها برای کشورهای غربی وجود داشته باشد، آنها می توانند از سرمایه گذاریهای خود در ایران برای ایجاد اختلال راهبردی در این کشور و حتی در جاده ابریشم استفاده کنند.

 ایران بخوبی می داند که از بهترین شرایط برای هردو جهان شرق و غرب برخوردار است و می تواند به میزان برابری با غرب و همچنین جاده ابریشم جدید دست به معامله بزند، با این تفاوت که چینی ها و روسها هیچ گاه پس از سرمایه گذاری درجایی خود را از آن پس نکشیده اند و حتی به چنین کاری تهدید نیز نکرده اند. اما تاریخ طولانی مدت غرب که رژیم تحریمها بویژه علیه ایران را به خود دیده است، بردست زدن به  چنین اقدامهایی از سوی این کشورها گواهی می دهد. اگر سرمایه گذاری های آینده غرب در ایران این کشور را از نظر اقتصادی به خود وابسته کند، آنگاه کشورهای غربی خواهند توانست هر زمان که بخواهند به دلایل ژئوپلتیک در این روند اختلال ایجاد کنند.

 

 برخورداری از انگیزههایی متضاد

انگیزه های عربستان سعودی و ایران برای تغییر آرایش احتمالی منطقه نمی تواند بیشتر از این انگیزه های واگرایی باشد. درحالی که عربستان به دلیل جنگ نفتی ای که توسط ایالات متحده به راه افتاده است، از تخریب اقتصادی خود در هراس است؛ فشار نامتقارنی را ازسوی «داعش» تحت هدایت آمریکا بر خود احساس می کند؛ به طور جدی درحال تجربه طردشدن راهبردی از سوی واشنگتن در عین تلاش این کشور برای حمایت از ایران است؛ در مقابل ایران بر نوک قله دریافت ثروت اقتصادی در نتیجه سرمایه گذاری های خارجی، خط های لوله، تجارت و دیگر  منابع اقتصادی قرار دارد؛ ایران خود را مورد حمایت جهانی  می داند و از اینکه غرب این کشور را به عنوان یک قدرت بزرگ به رسمیت می شناسد احساس غرور 
می کند.  درمورد تفاوت شرایط ایران و عربستان به طور خلاصه می توان گفت همه چیز برای ترس و هراس عربستان مهیاست، درحالی که ایران از همه شرایط برای مشعوف بودن برخوردار است.

 

  بندبازی رئیس جمهور روسیه

آنچه در این میان مسلم است اینکه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه  باید در زمینه روابط خود با دو کشور ایران و عربستان سعودی بسیار با احتیاط عمل کند. مسکو دیپلماسی استادانه ای را  در دو سال گذشته تجربه کرده است، اما مدیریت برقراری روابط با ایران و عربستان سعودی مدیریتی تاریخی بوده و بسیار مشکل تر از مدیریت روابط با ارمنستان و آذربایجان خواهدبود.  آمریکا به دنبال ترغیب مسکو به جهت گیری یکسویه روسیه است تا دامی از «انزوای دوگانه» را برای این کشور فراهم آورد. اما اگر روسیه نقش خود را در این بازی بخوبی ایفا کند، آنگاه سناریوی موجهی شکل خواهد گرفت که در آن ایالات متحده بزرگترین بازنده خواهد بود و خود در دام «انزوای دوگانه» اش گرفتار آمده و  از منطقه ای که زمانی کنترل آن را در دست داشت بیرون رانده خواهد شد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.