۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۲
کد خبر: 305830

قسمت سوم / انگلستان تا آغاز قرن نوزدهم نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی در ایران نداشت، اما کمپانی هند شرقی انگلیس که در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی تشکیل شده بود، ...

نقش رشوه در پیشبرد سیاست انگلیس

 شبه قاره پهناور هند را با پرداخت رشوه و اعطای وام به مهاراجه‌های هندی و نواب (فرمانروایان مسلمان) کم‌کم تسخیر کرده بود. فقط پرتغالی‌ها در شبه جزیره گوا Goa مانده بودند و در قرن هجدهم انگلیسی‌ها پس از سالها جنگ، فرانسوی‌ها را که آنان هم مالک پنج ایالت هندوستان بودند از آنجا اخراج کرده بودند. کمپانی کم کم خود به دولتی تبدیل شد. دارای ناوگان جنگی، ارتشی مرکب از افسران انگلیس و عده‌ای درجه‌دار و چندین هنگ انگلیسی بود که چند هزار برابر آن سپاهی هندی و مسلمان تحت سلاح داشت.

روابط ایران صفویه با انگلیسی‌ها حسنه بود و فقط در زمان اولیور کرومول که انگلستان جمهوری شد و چارلز یا شارل اول گردن زده شد و روابط تیره شد و هلندی‌ها مقام اول را در تجارت به دست آوردند، ناوگان کمپانی بین انگلستان و هندوستان و ایران در تردد بودند. کم و بیش تمام مستعمرات سابق پرتغالی‌ها در اقیانوس اطلس و آفریقای غربی و شرقی نصیب انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و هلندی‌ها شده بود.

در اواخر قرن 18 میلادی در افغانستان پادشاهی به نام زمانشاه و در هندوستان مهاراجه‌ای به نام «تیپو صاحب» علیه انگلیسی‌ها فعالیت می‌کردند. کمپانی هند شرقی انگلیس برای سرکوب این دو فرمانروای افغانی و هندی دست دوستی و توسل و تمنا به سوی ایران عصر فتح‌علیشاه دراز کرد و شاه ایران که با خوانین تجزیه طلب افغان در حال جنگ بود، از نفوذ خود در افغانها برای سر جای خود نشاندن زمانشاه استفاده کرد. انگلیسی‌ها کم کم به اهمیت ایران پی‌برده و چون شمار زیادی از سیاستمداران، سفیران و مسافران و تجار انگلیسی در دوران صفویه و افشاریه و زندیه از ایران دیدن کرده و کسانی چون برادران شرلی، ادوارد موناکس- سرتامس هربرت و سایر نویسندگان انگلیسی درباره ایران کتابهایی نوشته و سرجانوس هان وی تاجر انگلیسی کتاب بزرگی درباره نادرشاه و فتوحات او نوشته بود، درصدد گسترش روابط با ایران برآمدند. یکی از کنسولهای انگلیس در زمان کریم خان زند به شیراز سفر کرده و قراردادی با او بسته بود. همزمان با حملات نظامیان دولت روسیه تزاری به مستملکات ایران در قفقاز که از عصر پترکبیر آغاز شده و پس از یک دوران فترت در عصر جانشینان، دوباره در عصر کاترین از نو ادامه یافته و باز هم پس از یک دوران فترت در عصر پل اول در دوران سلطنت الکساندر اول پسر او دوباره آغاز شده بود، دولت فرانسه وارد صحنه سیاست ایران شد. ناپلئون پس از یک دوره چند ساله مکاتبه با فتح‌علیشاه و اعزام چند نماینده سیاسی و نظامی، سفیر ایران میرزا محمدرضا خان قزوینی را در قرارگاه نظامی فین کن اشتاین در پروس شرقی پذیرفته قرارداد مه 1807 فین کن اشتاین را با او امضا کرد. براساس این عهدنامه که اصل آن در موزه اسناد کاخ گلستان تهران موجود است، فرانسه در جنگ با روسیه تزاری با اعزام یک هیأت نظامی- مهندسی 67 نفره به ریاست ژنرال گاردان، دادن تفنگ و ساختن توپ و اعطای مبالغی پول به ایرانیان یاری می‌رساند، ولی ناپلئون یک ماه پس از بستن این عهدنامه با نماینده دولت ایران و با وجود آن همه نامه‌های دوستانه و وعده و وعید به فتح‌علیشاه با ایران خلف وعده کرد و پس از بستن صلح نامه تیل سیت در ژوئن همان سال با روسیه، ایران را رها کرد. در آن زمان پیمودن فرانسه تا ایران از راه مدیترانه، خاک ترکیه عثمانی و مرز ایران ماه‌ها به طول می‌انجامید. هیأت فرانسوی که بی‌درنگ حرکت کرده بود ماه‌ها در راه بود. سپس کارهای خود را در ایران آغاز کرد. در تبریز 24 هنگ پیاده نظام که اونیفورم آنان مانند فرانسویان و فقط کلاه آنان قاجاری بلند و شلوارهایشان گشاد و پف‌دار بود، تأسیس و تربیت کرد. در اصفهان توپ ساخت. پس از مدتی دستورهایی از ناپلئون رسید که گاردان فقط باید بکوشد میان ایران و روسیه صلح شود.

 روسها زیر بار نرفتند و حملات را ادامه دادند. فتح‌علیشاه فرانسوی‌ها را بیرون کرد و انگلیسی‌ها که هم از هندوستان و هم از لندن دو هیأت اعزام داشته بودند به تهران وارد شدند. انگلیسی‌ها از عهد مغولان حتی زمان ارغون خان و تکودار، با ایران سابقه رفت و آمد سیاسی داشتند. سرجان ملکم که از جانب هند آمده بود و پس از مدتی سرگور اوزلی که از جانب وزارت خارجه لندن آمده بود با هدایای عالی، پول نقد، سکه‌های درخشان طلا، دادن رشوه و هدیه و اشیای نفیس چشم شاه و درباریان و شاهزادگان (حدود 100 شاهزاده فرزندان فتحعلیشاه) را خیره کردند. سیاست انگلیس در ایران جلو افتاد و شاه و وزیر اعظم و بیشتر شاهزادگان طرفدار صد در صد انگلیس شدند...

ادامه دارد...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.