۱۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۳
کد خبر: 306630

علی محمدزاده - دو روز قبل، جانشین شهردار مشهد در ستاد «مشهد، پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۷» در نشست خبری خود با رسانه‌ها، با بیان اینکه از برنامه عقبیم، فهرست بلند بالایی هم از برنامه‌های این ستاد ارایه کرد.

سنگهای بزرگ مدیریت شهری برای  مشهد ۲۰۱۷

در این جلسه روزشمار 487 روز مانده تا زمان موعود (2017) هم اعلام شد، اما چند نکته حائز اهمیت است که به نظر می‌رسد در حال تکرار اشتباه‌هایی هستیم که در موضوعها یا موارد مشابه، اما در مقیاس کوچکتر مرتکب شده‌ایم.

بی‌تردید بزرگترین اشتباهی که متولیان این حوزه مرتکب شده‌اند، فراموشی این موضوع در حوزه اجرا  است، چرا که پس از انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی 2017 در سال 2010 در باکو تا اوایل سال قبل، بیشترین اظهارنظر در این باره را تنها رسانه‌ها داشتند و مسؤولان همواره از برنامه‌ریزی آن سخن می‌گفتند.

هرچه بود سالها گذشت و طبق معمول بسیاری از کارهای دقیقه نودی این موضوع مهم هم گرفتار این آفت سهل‌انگاری شد و از نیمه های سال 93 کمی دلواپسی در بیان و لحن مدیران و متولیان احساس می‌شد و البته اعترافهایی هم داشتند که هنوز هیچ کاری نکرده‌اند که البته جای تقدیر از این دسته از مدیران وجود دارد.

شاید بزرگترین چالش این پروژه ملی و بین‌المللی این است که هیچ کس را نمی‌توان متولی اصلی این موضوع دانست، ولی به هر ترتیب بود، ستادی تشکیل شد و دوشنبه هفته جاری جانشین شهردار مشهد در این ستاد اهداف و برنامه‌های آن را ارایه کرد.

بی‌شک داشتن برنامه در هر کاری خوب است، اما اینکه برنامه ارایه شده با شرایط و امکانات موجود باید منطبق باشد، شرطی اساسی است که اگر به آن توجه نشود، همان برنامه به ظاهر خوب، تبدیل به چالشی بزرگتر از چالش بی‌برنامگی می‌شود.

به نظر نگارنده، برنامه ارایه شده، برنامه‌ای خوب ولی در بیشتر موارد آرمانی است و در زمان باقی مانده امکان اجرای آن فراهم نخواهد بود.

به طور مثال اولین کلان طرح این فهرست طراحی و اجرای زیرساختهای مناسب در حوزه های عمرانی، خدمات شهری، ترافیکی و... برای آمادگی میزبانی شایسته و در خور شأن مشهد‌الرضا(ع) است که اگر کمی واقع‌بینانه به قضیه نگاه کنیم، خواهیم دید که در حوزه عمرانی حتی یک مسیر تردد خاص در شهر مشهد وجود ندارد که پروژه‌های عمرانی کلان و متعدد آن به اتمام رسیده باشد. برای نمونه در محدوده بافت مرکزی و اطراف حرم هنوز تعداد زیادی مغازه و خانه متعلق به دهه 50 را می‌بینیم که مقابل مجتمعهای بزرگ تجاری و اداری و در وسط پیاده رو باقی مانده‌اند یا اینکه حتی یک مجموعه معظم برای گردهمایی بزرگ اجلاس سالانه آیسسکو که همان سال قرار است در مشهد برگزار شود، نداریم.

مگر نه اینکه پایتخت فرهنگی باید حداقل در حوزه های فرهنگی حرفی و حرفهایی داشته باشد.

چگونه می‌توان میهمانان فرهنگی را به کتابخانه مرکزی پایتخت معنوی ایران دعوت کرد که بیش از یک دهه است که قرار است تکمیل شود که اگر تکمیل هم شود، بی شک در حدی نخواهد بود که مایه مباهات باشد، چون طراحی مهندسی آن مربوط به سالهای پیش است و نمی‌توان انتظار معجزه داشت.

برنامه دیگر اعلام شده، مشارکت با بخش خصوصی در خدمات‌رسانی به زائران بین‌المللی و داخلی در رسیدن به اقتصاد زیارت به عنوان یک درآمد پایدار شهری است، اما آیا مدیران و برنامه‌ریزانی که این بند را نوشته‌اند، سری به شهر زده‌اند تا این واقعیت را باور داشته باشند که با محصولات چینی نمی‌توان اقتصاد زیارت ایرانی و مشهدی را پایه‌گذاری کرد و یا اینکه قرار است در 487 روز باقی مانده، تحولی بزرگ صورت بگیرد و محصولاتی با معیارهای منطبق با زیارت و فرهنگ ایرانی اسلامی وارد بازار شود تا مجبور نشویم همان نبات و زعفرانی را که حالا نمی‌توان زیاد به آنها هم دلگرم بود، لابه‌لای محصولات چینی به عنوان سوغات به میهمانان داد؟

چگونه می‌توان در چند صد روز باقی مانده، اقتصاد پایداری در شهری تعریف کرد که 70 درصد درآمد فعلی آن از محل ساخت و ساز است.

یا اینکه در بخش اهداف محوری این ستاد «تعالی و رشد و توسعه صنعت فرهنگی در مشهدالرضا(ع) و تبدیل شدن به قطب صنایع فرهنگی» به عنوان یکی از اصلی‌ترین محورها ذکر شده است که باید بدون تعارف گفت، «صنعت فرهنگی» در مشهد سالهاست واژه‌ای نامأنوس حتی برای اهالی فرهنگ است.

و اینکه قرار است در مدت کوتاه باقی مانده ظرفیتهای این حوزه شناسایی شوند، سپس زیرساختهای اولیه تهیه و مهیا شود و آن گاه اجرا شوند و باید به گونه‌ای باشد که فراگیری صنایع فرهنگی بتواند سنگینی صنایع فرهنگی بیگانه در این حوزه را حذف کند که خود شرح مفصلی می‌خواهد.

خلاصه اینکه اگر واقعیتها را بپذیریم و نوشتن و گفتن حرفهای قشنگ و آرمانی را کنار بگذاریم و بدانیم که در شهرمان حتی چند راننده تاکسی مسلط به زبان انگلیسی و دیگر زبانهای بین‌المللی نداریم، بدانیم که در کلانشهر مشهد خبری از راهنمایان مسلط به زبان خارجی نیست، بپذیریم که هنوز تعریفی از سوغات فرهنگی مشهدالرضا(ع) ارایه نشده و محصول فرهنگی که نماد فرهنگ رضوی و مشهد باشد، نداریم و در بخشهای عمرانی و زیرساختی نظیر حمل و نقل که...

کلام آخر اینکه مراقب باشیم زیر سنگ بزرگی که برداشته‌ایم، نمانیم و آسیب نبینیم.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.