پای درد دل هر کدامشان که بنشینی حق را به او میدهی! اینجاست که با خود میاندیشی که - قضاوت- براستی کار دشواری است.
از گذشتههای دور اختلاف بین زن و شوهرها وجود داشته و دارد. اختلافاتی درگذشته که مدام از دخالت مادرشوهرها و مادرزنها روایت میشد، بعدها حرف از فقر و اعتیاد و بیکاری هم اضافه شد، اما لابه لای هم اختلافهای تکراری این روزها قصه طلاق حکایتهای غریبی دارد.
آمار بالای طلاق، زنان بیسرپرست خانواده، کودکان طلاق و مشکلات پس از جدایی، دردهای اجتماعی است که واقعیت دارد و نمیتوان براحتی آن را ندیده و نشنیده گرفت.
روزنامه قدس بنا دارد هر هفته به روایت واقعی و مستند طلاق و مشکلات خانوادههای امروز بپردازد با«در راهروی دادگاه» همراه میشویم از مرحله اول شروع یک شکایت، جلسات دادگاه و حکم و اجرای آن و در کنار آن از کارشناسان و مسؤولان هم یاری خواهیم گرفت تا در انعکاس هر چه بهتر این گزارشها، ما را کمک کنند تا شاید روایت پروندههای دادگاه خانواده، نقطه عطفی برای جلوگیری از مراجعه یک زوج و یا ادامه دعوای آنان باشد.
روایت دوست داشتنهایی که روزی زبانزد هر خانواده بوده و امروز سبب شرمساری شده است.
*نبود درک متقابل
امروز یکی از همه روزهای تاریخ است. راهرو دادگاه خانواده پر از مراجعه کنندگان است. التهاب و نگرانی در چشمان و رفتار زنان و مردان و همراهیان براحتی آشکار است.
سراغ یکی از شعبهها که میروم، مسؤول آن میگوید: آمار طلاق بالاست به همان نسبت هم مراجعه زیاد و کار رسیدگی به آن بسیار سخت است. بیشتر زوجهایی که به مرحله جدایی رسیدهاند میخواهند به سرعت حکم دادگاه برای جدایی صادر شود، اما اجرای حکم طلاق کار سادهای نیست. چون قضات در همه حال سعی دارند آنها را به آرامش دعوت کنند و یکی از علل مراحل زیاد در رسیدگی به دعوی همین است.
وقتی علت بیشترین مراجعه برای تقاضای طلاق را میپرسم، او میگوید: بیشتر مراجعه طلاقهای این روزها به دلیل تفاوت فرهنگی است. باور کنید در حال حاضر مانند گذشته فقط فقر، اعتیاد و دخالت خانواده موضوع طلاق نیست، بلکه افزون بر این مشکلات، اختلافهایی را میبینیم که به دلیل نداشتن درک صحیح از زندگی و نداشتن تجربه است. گاه حمایتهای نابجای خانواده و اصرار آنها بر طلاق راهی غیر از جدایی نمیگذارد!
حالا به یکی دیگر از شعبهها میروم، زن و مرد جوانی که هر دو دارای تحصیلات عالی هستند و علت طلاق پس از هفت ماه زندگی مشترک عدم مسؤولیت پذیری هر دو طرف است. مرد میگوید: همسرم علاقهای به کارهای خانه ندارد و زن هم مدام میگوید: من با این همه کار بیرون چطوری به کارهای خانه برسم؟! و...
ادامه دارد...
نظر شما