با این مبانی نظری که الان توسط قوه مجریه بر اقتصاد ملی ما حاکم است اگر بخواهیم برای شرکا و رقبا محیط را آسان و صرفا برای خودمان فضا را سخت کنیم، این نوعی خود تحریمی است. ظاهرا جنس ما، از جنس شریک بازار جهانی است اما شریک تولیدات جهانی نیستیم.

آقای نهاوندیان و تعریفی عجیب از اقتصاد مقاومتی!

 دکتر ساسان شاه ویسی*

چند روز پیش بود که آقای محمد نهاوندیان رئیس دفتر آقای رئیس جمهور تعریف جدیدی از اقتصاد مقاومتی ارائه دادند. در این تعریف آمده است: «اگر شما در بحث رقابت پذیری در اقتصاد تعامل برد- برد را تعریف کنید دیگر کسی به شما پشت پا نمی زند. اقتصاد مقاومتی اقتصادی تحریم ناپذیر است یعنی باید مسیر سرمایه گذاری خارجی را آنچنان هموار کنیم که همانقدر که ما رشد اقتصادی کشورمان را می‌خواهیم کشورهای دیگر هم خواهان رشد اقتصادی ما باشند و با تحریم اقتصاد کشور مخالفت کنند». 

ما باید واقعیت های اقتصادی ایران را باور کنیم. وقتی واقعیت های اقتصادی کشور را باور کردیم با خودمان بگوییم ما در 2 سال گذشته به جز نفت در چه حوزه هایی سرمایه گذاری شده و نرخ سرمایه گذاری چقدر بوده است؟ واگر این سرمایه گذاری موثر و از جنس بهره وری ملی بوده است میزان اشتغال و صادرات غیر نفتی و رشد اقتصادی آن چقدر بوده است؟ به فرموده حضرت آقا، مولفه اول اقتصاد مقاومتی این است که ما باید واقعیت‌های اقتصاد ملی راشناسایی کرده و سپس به سمت کاهش آسیب‌پذیری در اقتصاد برویم. باید بدانیم صادرات و واردات شئون آسیب پذیری اقتصاد ما هستند. صادرات ما تا چه مقداری موثر و غیرنفتی است؟ ما دیدیم که آقای نیلی به عنوان سرپرست مشاورین اقتصادی دولت یازدهم اعلام کردند «دولت مجبوراست به خاطر آماده نبودن زیر ساخت های کشور برای دو سال پایانی برنامه پنجم درسال های  93- 94 اجرای این برنامه را کنار بگذارد».

دولت خروج از رکود تورمی را به عنوان یکی از مفروضات به عنوان پیشگام های برنامه ای تعریف کرد. سوال این است آیا ما امروز از رکود تورمی خارج شده ایم یا می خواهیم بگوییم به خاطر کاهش درآمدهای نفتی نمی توانیم از رکود خارج شویم. یکی از مولفه های اقتصاد مقاومتی کاهش درآمدهای نفتی است. آیا ما در دو سال گذشته سهم نفت را از بودجه جاری کشور نسبت به حجم بودجه کاهش داده‌ایم و در کنار آن، اگر حجم بودجه عمرانی را افزایش دادیم نسبت ها را نیز مراعات کرده ایم؟ ما که می دانستیم درآمدهای نفتی مان کاهش پیدا می‌کند آمدیم اتفاقا گفتیم چون می خواهیم از درآمدهای نفتی عدول کرده و به سمت تامین منابع برویم از ابتدای سال 94 تا به امروز با توجه به حضور در گفتمان تعامل و توافق، توانستیم حجم سرمایه گذاری های خارجی را تا چه مقداری افزایش دهیم؟ و در کنار آن توانستیم تا چه میزانی ظرفیت سرمایه گذاری های داخلی مان را افزایش دهیم؟ به عبارتی تا چه میزانی توانستیم عوامل موثر و بهره ور تولید را که یکی از آنها هدایت منابع و سرمایه در داخل است هدایت کنیم یا چه مقدار توانستیم جلوی قاچاق را بگیریم. الان حدود 10 سال است ما هر وقت راجع به قاچاق کالا صحبت می کنیم می گوییم چیزی حدود 20 میلیارد دلار قاچاق کالا داریم. در این دو سال بر اساس تفکر تعامل- توافق  و اعتدال مبتنی بر تدبیر و امید ما چقدر توانسته ایم به صورت کمی و با اعداد و ارقام از قاچاق کالا یا خروج ارز جلوگیری کنیم.

آقای نهاوندیان گفته اند«باید کاری کنیم که طرف های غربی نیز خواهان رشد اقتصاد ایران باشند». باید بگویم اتفاقا نمونه بارز توافق برد – برد در مهندسی اقتصاد ملی ، در اقتصاد های جهانی، توافقی بود که در سال 2010 دو کشور راهبردی در حوزه اقتصاد جهان یعنی آمریکا و چین با هم داشتند که طبق آن بنا بود کشور چین ارزش یوان را افزایش دهد تا در مقابله با دلار طرف پایین دست قرارگرفته و کشش پذیری کالای آمریکایی در بازارهای چینی افزایش پیدا کند. اما خروجی این توافق این شد که امروز چین زیر این توافق زده است و می گوید این چه رابطه ای است که فقط به نفع دلارهای نفتی که امریکا به سایر کشورها صادر می کند بوده و صرفا نرخ رشد اقتصادی متزلزل ایالات متحده امریکا را  حفظ می کند اما چین سهم  بازار جهانی و ظرفیت های خود برای تولید را از دست می دهد.

این ماجرا یکی از مصادیق توافق برد- برد در دو کشور اول و دوم اقتصاد جهان است که بیش از 30 درصد از اقتصاد دنیا را در اختیار دارند . آیا این دو کشور در این توافق به نتیجه رسیدند؟ ضمن اینکه اولین سوالی که سرمایه گذار خارجی از ما می پرسد این است : شما از سرمایه گذار داخلی خودتان چگونه حمایت می کنید، رژیم ارزی شما، مدیریت بانک ارزی شما چگونه می خواهد ارزهای مرا جمع کرده و در دوره ای که من تولید سود و ثروت کردم این ایمنی را به من بدهد که این پول را به من برمیگرداند تا من بتوانم به راحتی از کشور خارج کنم. آیا زیر ساخت های مقرراتی بانک، روابط بین بانکی و رابطه بانک های ما با بانک های خارجی از این قابلیت ها برخوردار است؟ وقتی ما به راحتی اجرای دو سال از برنامه پنجم را کنار میگذاریم یعنی چه؟ یعنی شاخص های سیاست های کلی برنامه پنجم را که مصوب مجمع تشخیص مصلحت بوده و مورد تایید حضرت آقا است را به راحتی و محترمانه کنار می گذاریم. چه کسی باید بر این موضوع نظارت کند؟

به هرحال آقای نهاوندیان صرفا یک سیاستمدار نیستند بلکه اقتصاددان هم هستند. در بحث پژو فرانسه آمد یک گروه از پروژه رنوپارس را تعطیل کرد، سری بعد شرکت پژو آمد و ارتقاهای جدید را نپذیرفت، خروجی این کار این شد که خیلی راحت سرمایه گذاری های کشور معطل شده و ما را چند سال از کالای با کیفیت بهتر محروم کردند. ما این ظرفیت را داشتیم که در دوره ارزان تر بودن اقتصاد جهانی سرمایه گذاری هایمان را بهره ورتر و بالقوه تر کنیم، اما مجبور شدیم سرمایه گذاری هایمان را راکد کنیم، با این حال مدیرعامل پژو امروز به راحتی می گوید: ما به خاطر این خسارت 20 میلیون دلار به ایران خودرو پرداخت میکنیم ، همین ؟ تمام شد؟ اگر قرار باشد در هر دوره ای سالیانه حدود سه میلیارد دلار به شکل واردات در حوزه خودروسازی ما سرمایه گذاری خارجی شود آیا این منطقی است که به راحتی هفت سال این سرمایه گذاری موثر را تعطیل کنیم و بعد با 20 میلیون دلار این مسئله ماست مالی شود. به نظر میرسد سرمایه گذاری مشترک با غربی‌ها، ادبیات جدیدی از اقتصادمقاومتی است و اگر نگوییم تحریف است اما باید اذعان کرد این نوع نگاه به اقتصادمقاومتی درست نیست.

با مبانی نظری که الان توسط قوه مجریه بر اقتصاد ملی ما حاکم است امروز اگر بخواهیم برای شرکا و رقبا محیط را آسان و صرفا برای خودمان فضا را سخت کنیم این یک نوع خود تحریمی است. اگرچه در ادبیات ما یک ابراز تنفر و گله مندی نسبت به طرف های غربی وجود دارد اما آیا صرفا با بسنده کردن بر این ادبیات اقتصاد ما رشد کرده و پویا خواهد شد؟ چرا وقتی صحبت از فساد ستیزی می شود یکی پس دیگری می گویند در گذشته چه اتفاقی افتاده؟ و همه ماجرا را به گذشته ها مربوط می دانند، امروز و طی دو سال گذشته چه کسی درباره فساد درون دولت پاسخی داده و اطلاع رسانی کرده است؟

یکی از بحث های ما در باره اقتصاد مقاومتی دانشی تر کردن اقتصاد است. ما طی دو سال گذشته توانستیم چه تکنولوژی و فن آوری را به کشور وارد کرده و آن را بومی سازی و تجاری سازی کنیم؟ آقایان دولت یازدهم پاسخ دهند که چرا ما نتوانستیم اقتصادمان را دانشی کرده و تکنولوژی خارجی را وارد کرده و بومی کنیم و پس از آموزش با تجاری سازی کردن وارد تولید ملی شویم. آنهایی را هم که مثل شریف ست و بسیاری از ماهواره هایی که در دو سه سال گذشته باید وارد مدار می شدند متوقف کرده ایم. به نظر می رسد جنس ما، از جنس شریک بازار جهانی است اما ما شریک تولیدات جهانی نیستیم.

سازمان سرمایه گذاری و همکاری های خارجی ما اعلام کند: هیئت های خارجی که وارد کشور شده اند در کدام یک از طرح هایی که تولید ملی ما را افزایش می دهد حاضر به مشارکت وحمایت هستند؟ آیا طرف های غربی حاضرند درنرخ تولید ملی جمهوری اسلامی ایران سرمایه گذاری کنند؟ ما دراقتصاد مقاومتی اعتقادداریم حداکثر بازار داخلی باید متعلق به تولیدکننده داخلی باشد. آن بخشی را که تولیدکننده داخلی کشش ندارد یا امکانات ندارد بله با آغوش باز در اختیار سرمایه گذار خارجی بگذاریم. آقای روحانی درسخنانی که در نشست خبری خود داشتند. گفته بودند: ما می خواهیم 10  میلیارد دلار در حوزه آب سرمایه گذاری کنیم . در پاسخ باید گفت: دولت یازدهم و آقای رئیس جمهور سپاسگزاریم. ما خواهش می کنیم همین کار را سرمایه گذاران خارجی انجام دهند اما مطمئن باشید این اتفاقات نمی افتد ما از طرف های غربی سرمایه گذاری های زیرساختی ندیده ایم و گرنه اگر چنین عمل شود ما هم سپاسگزار خواهیم بود. 

*اقتصاددان و مدرس دانشگاه

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.