گروه هنر / احسان رحیم‌زاده - مردم در روزهای آخر هفته ساعات بیشتری را با تلویزیون سپری می‌کنند؛ اما رسانه ملی ما برای روزهای طلایی پنجشنبه و جمعه برنامه خاصی ندارد و تقریباً همان برنامه‌های روزهای عادی را روانه آنتن می‌کند.

 استراحت مطلق تلویزیون در تعطیلات آخر هفته

مدیران تلویزیون همواره مدعی هستند که می‌خواهند با برنامه‌های متنوع مردم را سرگرم کنند، اما در روزهای تعطیل که مردم اوقات فراغت بیشتری دارند، در تلویزیون بر همان پاشنه سابق می‌چرخد.

رامبد جوان چند هفته‌ای بخش جذاب رقابت‌طنازان استندآپ کمدی را به روزهای آخر هفته منتقل کرد. این ابتکار صرفاً ناشی از مخاطب‌شناسی رامبد جوان بود و نمی‌توان آن را به حساب برنامه‌ریزی مدیران سیما گذاشت. مدیران سازمان چنین تدبیری ندارند که برنامه‌های جذابتری را برای آخر هفته در نظر بگیرند.

 

 چند کیلو فیلم برای مراسم آخر هفته

چند سالی است که مرسوم شده تلویزیون جدول آخر هفته‌اش را با انبوه فیلمهای سینمایی و پویانمایی پر کند. تلویزیون با افتخار اطلاع رسانی می‌کند که این هفته سی یا چهل فیلم را تقدیم به شما علاقه‌مندان می‌کنیم. گاهی وقتها که روز چهارشنبه یا شنبه هم تعطیل می‌شود، تعداد فیلمهای سینمایی به پنجاه و شصت هم می‌رسد. آنهایی که به قالبهای دیگر تلویزیونی چون مستند، مسابقه، گفت‌وگومحور، میزگرد ترکیبی و ... علاقه دارند، در روزهای آخر هفته دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید به اجبار فیلمهای سینمایی را تحمل کنند و یا اینکه عطای تلویزیون را به لقایش ببخشند و دکمه قرمز رنگ «خاموش» را فشار بدهند.

حجم فیلمهای سینمایی آن‌قدر زیاد است که تلویزیون گاهی پخش سریالهای پرطرفدار را هم قطع می‌کند. در این رابطه برنامه‌ریزی مشخصی وجود ندارد. گاهی خلاصه قسمتهای یک سریال در روز پنجشنبه پخش می‌شود و گاهی هم از روز چهارشنبه تا شنبه سریالها به کما می‌روند.

 

 تبدیل سریال به تله‌فیلم در حضور مشتری

یکی از ابتکارهای بامزه تلویزیون ما پخش سریالهای عریض و طویل در قالب یک یا چند تله فیلم نود دقیقه‌ای است. مثلاً سریال بیست و چند قسمتی «متهم گریخت» رضا عطاران را خلاصه می‌کنند و در قالب دو قسمت روی آنتن می‌فرستند.

 این اتفاق تا به حال درباره خیلی از سریالها افتاده است. مثلاً چندی پیش سر و ته سریال «کتابفروشی هدهد» را زدند و خلاصه دو قسمتی‌اش را تحویل مردم دادند. سریال 18 قسمتی «کار آگاهان» را هم یک بار در قالب دو قسمت 90 دقیقه‌ای پخش کردند. صداوسیمای ما وقتی سریالی می‌سازد، دوست دارد از پولی که خرج کرده، نهایت استفاده را ببرد. به همین خاطر یک سریال را بارها و بارها از شبکه‌های مختلف پخش می‌کند.

زمانی هم که تعداد تکرارها زیاد شد، با چسب و قیچی به جان سریال می‌افتد و آن سریال قدیمی را به چند محصول جدید تبدیل می‌کند. سکانسهای بامزه و جذاب یک سریال را از شبکه نسیم پخش می‌کند و محصول خلاصه‌شده را برای آنتن آخر هفته کنار می‌گذارد.

پخش تک سکانسهای یک سریال تا اندازه‌ای منطقی است. در فضای اینترنت هم دیده‌ایم که سکانسهای خوب یک فیلم یا سریال را جدا می‌کنند تا مردم با اثر اصلی تجدید خاطره‌ كنند، اما پخش سریال در قالب فیلم 90 دقیقه‌ای از آن چیزهایی است که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی‌شود!

 

 تدوین سریال توسط یک دانشجوی نابلد

براساس قاعده هر قسمت از یک سریال شروع و پایانی دارد و کارگردان خواسته در هر قسمت حرف مشخصی را با مخاطبانش مطرح کند. حال تدوینگران تلویزیون چطور می‌توانند بیست قسمت از یک سریال را به نحوی کنار هم بچینند که حرفهای اصلی از بین نرود؟ چه کسی تعیین می‌کند که کدام سکانسها بمانند و کدام قسمتهای سریال حذف بشوند؟ یک وقت تصور نکنید این خلاصه‌سازی با مشارکت کارگردان و صاحب اثر انجام می‌شود. کارمندان تلویزیون حال و حوصله هماهنگی با کارگردان را ندارند و همیشه خودشان دست به کار می‌شوند. معمولاً آقا یا خانم کارگردان همزمان با بینندگان از ماجرای خلاصه‌شدن سریالش باخبر می‌شود و تا حالا کارگردانهای زیادی نسبت به این اتفاق اعتراض کرده‌اند.

 مثلاً ابوالحسن داوودی نحوه پخش سریال «زمین انسانها» را زیر سؤال برد و گفت: «تکه پاره‌هایی از ٢٦ قسمت سریال را در قالب ٩٣ دقیقه آماده کرده‌اند که به نظرم یکی از بدترین نسخه‌هایی بود که می‌توانست ساخته شود... بدون اجازه من و تهیه‌کننده، ظاهراً سریال را به یک دانشجوی نابلد سپردند که از آن یک تله‌فیلم ٩٣ دقیقه‌ای تدوین کند.»

 

 جای خالی فیلم‌های سینمای ایران

در نحوه چینش فیلمهای آخر هفته هم ضعفهای زیادی مشاهده می‌شود. تلویزیون نمی‌خواهد از ظرفیت سینمای ایران استفاده کند و ترجیح می‌دهد سفره‌اش را با محصولات خارجی پر کند.

 هر هفته تعداد کمی از فیلمها ایرانی هستند که معمولاً بینشان اثر قابل توجهی هم دیده نمی‌شود. تعدادی از فیلمهای ایرانی، فیلمهای تلویزیونی (تله فیلم) هستند که توسط شبکه‌ها یا سیمافیلم برای ایام مناسبتی ساخته شده اند.

در دوران ریاست ضرغامی چندصد تله فیلم تولید شد؛ ولی در دوران مدیریت جدید، قطار تولید تله‌فیلم دیگر به حرکتش ادامه نداد. بیشتر تله‌فیلم‌ها آثار کم‌مخاطبی هستند که صرفاً سلیقه مدیران سیما را راضی می‌کنند. به عنوان نمونه در جدول پخش آخر هفته تلویزیون در تاریخ 26 و 27 شهریور هفت فیلم ایرانی گنجانده شد که از این میان پنج اثر (پاسخ رحمان، خان ننه، پاپوش، بالهای خوشبختی و رباعی) تله‌فیلم هستند. «صبح روز بعد» به کارگردانی كيومرث پوراحمد و «شرط اول» ساخته سید مسعود اطیابی، تنها فیلمهای سینمایی هستند که اولی بسیار قدیمی است و دومی هم چندین بار از تلویزیون پخش شده است. در طول سال حدود صد فیلم سینمایی ایرانی تولید می‌شود که بسیاری از آنها قابل پخش از تلویزیون هستند. مشکل اینجاست که تلویزیون به سینما به چشم یک رقیب (و نه رفیق) نگاه می‌کند و می‌ترسد با پخش فیلمهای سینمایی، محصولات خودش کمتر دیده بشود.

در حالی‌که روزنامه‌ها هم برای آخر هفته مخاطبانشان صفحات یا ضمایم ویژه تدارک می‌بینند، مدیران تلویزیون ما فرصت‌سوزی می‌کنند و اهمیت پنجشنبه و جمعه را نادیده می‌گیرند. احتمالاً تصورشان این است که کارمندان و مدیران و برنامه‌سازان هم باید در این دو روز همگام با مردم استراحت کنند!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.