این دانشگاه بتازگی با کسب رتبه 584 مرجعیت علمی، در دسته 10 درصد برتر تولید علمی دنیا قرار گرفته و بر اساس همین استدلال، دانشجویانش نباید دغدغهای این چنینی را بالای سر برند.
این عکس را اگر یک شوخی دانشجویی و حتی سیاهنمایی متأثر از نگاه بدبینانه دانشجویان به بازار کار بدانیم، باز هم یک بهانه و شاید هم یک تلنگر است بویژه پس از آنکه نیم نگاهی به آمار و ارقامی که از سوی مدیران عالی کشور عنوان میشود، بیندازیم.
تازهترین اظهار نظر از این نوع را کوروش پرند؛ معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور بیان داشته و گفته است، از 100 دانشآموخته دانشگاهی حدود 19 نفر بیکار هستند، به طوری که نرخ بیکاری در بین دانشآموختگان کشورمان بیش از سایر کشورهاست.
نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 90 مرکز آمار ایران نیز نشان میدهد، حدود 768 هزار دانشآموخته دانشگاهی بیکار در کشور وجود دارند که تنها از این تعداد 52 هزار و 169 نفر فوقلیسانس و دکترای حرفهای و 3388 نفر دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.
این در حالی است که بر اساس آمار دیگری که محمدرضا رضوان طلب، رئیس مرکز جذب هیأت علمی وزارت علوم ارایه داده است، 6 هزار نفر با مدرک دکترای تخصصی (phd) در سطح کشور بیکار هستند.
بنابر این سادهلوحانه است اگر پس از مرور این آمار، تصویر بالا را تنها یک شوخی و یا سیاهنمایی تلقی کنیم.
واقعیت آن است که رشتههای دانشگاهی و پذیرش آنها هیچگونه سنخیتی با نیاز بازار کار ندارد، 80 درصد دانشجویان کشور در 20 رشته متمرکز شدهاند و دانشجویان کشور از پایینترین تا بالاترین رده دانشگاهی همچنان خود را برای حضور در بازار کار، به شکل پشت میزنشینی آماده میکنند. حال آنکه اگر دانشگاهها زاویه نگاه خود را از آموزشهای نظری به مهارت آموزی دانشجویان و تربیت متخصصان بر اساس نیازهای روز متمرکز کنند، بخش زیادی از دغدغههای دانشآموختگان نیز از میان خواهد رفت.
رفع این مشکلات مستلزم تدوین و ارایه سند راهبردی است تا به موجب آن نخست با نگاه دوباره به نیاز امروز و آینده کشور بویژه با ملاحظات توسعه فناوریهای روز و تغییر سهم نیروی کار در تولید، نسبت به پذیرش دانشجو اقدام کرد و دیگر آنکه به جای ماندن در چنبره آموزشهای نظری، عزم خود را برای تربیت دانشجویان کارآفرین جزم کرد.
نظر شما