از زاویه امنیت ملی به طور طبیعی مسکو بر این عقیده است که تشکیل گروهک تروریستی داعش بخشی از سیاستهای جهانی و منطقه ای آمریکا و برخی همپیمانان منطقه ای این کشور تلقی میشود.
هدف آمریکا از سازماندهی گروهکهای تروریستی نه تنها سرنگونی دولت بشار اسد و حذف مقاومت لبنان بلکه استفاده ابزاری از تروریستهاعلیه سایر کشورهای غیر همسو با آمریکاست.
بیش از 4 هزار تن از تروریستهای داعش در واقع از یک طیف مشخصی هستند که برای نابودی روسیه کمر بسته اند و اگر ماموریت این گروهک مشخص در سوریه پایان یابد، قطعاً متوجه روسیه و چین نیز خواهند شد.
تجربه روسیه در افغانستان واوکراین نشان میدهد که سیاست دفاعی روسیه ممکن است، موجب شود که دشمن برای ضربه زدن به منافع ملی روسیه در کنار مرزهای این کشور مستقر شود.
از این رو، از نظر دولت ولادیمیر پوتین، بهترین دفاع حمله است و قبل از اینکه دشمن به مرزهای جغرافیایی روسیه نزدیک شود، باید این دشمن را در آن سوی مرزها سرکوب کرد. این تصمیم کاملاً با منافع ملی روسیه همخوانی دارد، زیرا اتخاذ سیاست صبر وانتظار آسیب پذیری روسیه را تشدید خواهد کرد.
در مقوله دیگر، سوریه هم پیمان راهبردی روسیه تلقی میشود وسرنگونی احتمالی دولت بشار اسد منجر به کاهش نفوذ مسکو درمنطقه مهم خاورمیانه خواهد شد.
روسیه در 45 سال گذشته همواره تأمین کننده سلاح ارتش سوریه بوده و هست، ضمن اینکه پایگاه دریایی روسیه در شهر ساحلی طرطوس سوریه تنها گذرگاه مسکو به شرق مدیترانه تلقی میشود.
در چنین فرایندی اگر اوضاع سوریه از کنترل دولت مرکزی خارج شود، گروهکهای تروریستی بر اوضاع این کشور مسلط میشوند و قطعاً منافع روسیه نیز در شرق دریای مدیترانه دچارآسیب جدی خواهد شد.
با اینکه دولت روسیه در طول 54 ماهی که از بحران سوریه میگذرد، سیاست صبر وشکیبایی را در پیش گرفت، اما هدف کرملین این بود که ماهیت واقعی آمریکا و همپیمانان این کشور و ادعای آنان در خصوص مبارزه با تروریسم کاملاً آشکار شود.
تشکیل ائتلاف جهانی علیه داعش که در سپتامبر سال گذشته با هدایت آمریکا صورت گرفت نه تنها کمکی به سرکوب گروهکهای تروریستی نشد، بلکه مشخص شد که هدف آمریکا از تشکیل این ائتلاف جلوگیری از شکست داعش بود.
اکنون ماهیت واقعی آمریکا، اروپا، عربستان، قطر وترکیه از بحران سازی در سوریه کاملاً آشکار شده وآن انتقال بحران از خاور میانه به قفقاز وآسیای مرکزی برای ضربه زدن به روسیه است.
از سوی دیگربه دلیل اینکه روسیه وسوریه دارای پیمان دفاعی مشترکی هستند ودولت بشار اسد در چارچوب این پیمان از مسکو برای کمک به سرکوب گروهکهای تروریستی در خواست کمک کرده، از این رو روسیه به این در خواست پاسخ مثبت داد.
بنا بر این بر خلاف آمریکا وغرب که بدون مجوز بین المللی به فعالیتهای تخریبی خود در سوریه ادامه میدهند ، دولت روسیه در چارچوب قانون عمل کرده است.
اقدام روسیه در ارسال جنگنده برای مقابله با گروهکهای تروریستی اقدامی کاملاً حکیمانه و تصمیمی کاملاً استراتژیک تلقی میشود، زیرا بعد از دمشق قطعاً خطر متوجه دروازههای مسکو خواهد شد.
حضور نظامی روسیه بویژه نیروی هوایی این کشور در لاذقیه میتواند توازن قدرت را به سود دولت قانونی بشار اسد تغییر دهد و پازلهای خاور میانه را بر اساس سیاستهای راهبردی کرملین ترسیم کند.
از این رو اکنون آمریکا که احساس میکند، در بحران سازیهای سوریه ومنطقه با شکست مواجه شده جریان سازیهای خود را علیه دولت روسیه آغاز کرده است. قطعاً جهان در آینده در سه حوزه امنیتی، نظامی و سیاسی شاهد تنشهای واشنگتن و مسکو خواهد شد، اما این بار «خرس سفید» برای حمله به شکار خود هوشمندانهتر از گذشته عمل خواهد کرد!
نظر شما