۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۰
کد خبر: 314316

اگر بخواهیم به سخنگویان و کارگزاران رسانه ای دولت، پند و اندرز دوستانه‌ای بدهیم که بشنوند، باید آنها را نسبت به پیامدهای مدنی «انباشتِ تناقض ها» یا جملات ناسازگار و پی در پی در ادبیات گفتاری دولت، آشنا کنیم.

کابینه «ناسازنما»ها

یکم: بهمن بزرگ

ادبیات دولت یازدهم، حتی پیش از تشکیل، تأکید بر «راستگویی» بود. من در این مقال، در مقام قضاوت و سنجش میزان راستگویی دولت نیستم و البته ملت در این باره قضاوت می کند؛ اما فراتر از میزان پایبندی زبان و کلام دولتمردان به «صدق» و «راستی» با پدیده شگفتی در دولت روبه رو هستیم و آن «پارادوکس» ها یا به ادبیات پارسی «ناسازنما» هاست.

اگر بخواهیم به سخنگویان و کارگزاران رسانه ای دولت، پند و اندرز دوستانه‌ای بدهیم که بشنوند، باید آنها را نسبت به پیامدهای مدنی «انباشتِ تناقض ها» یا جملات ناسازگار و پی در پی در ادبیات گفتاری دولت، آشنا کنیم. چه بسا این تناقض های انباشته، بسان «بهمن بزرگ» از سطح نخبگان جامعه سرازیر شود و «سرمایه اجتماعی» دولت را به قهقرا ببرد.

 دوم: فهرست

نمی خواهم از مثنوی هفتاد من کاغذ، سخن بگویم و غلو کنم. اما به واقع اگر بخواهم تنها فهرستی از «ناسازنما»های کابینه تهیه کنم، به جای یادداشت، باید همه صفحات شماره امروز روزنامه را هزینه کنیم! برای اینکه نگارنده نیز به «دراز نویسی» مجبور نشود، به آخرین مورد اکتفا می کنم و از خوانندگان محترم، بویژه دوستداران دولت یازدهم، می خواهم بقیه این تناقض ها و پارادوکس ها را خود در ذهن خویش، مرور کنند و درباره نتیجه ای که مقصودم است، بیشتر بیندیشند. یک سال پیش، آقای رئیس جمهور در جمع زائران حریم رضوی، گذر کشور از «رکود» را نوید دادند و امسال چهار دولتمرد «هشدار» می دهند که ادامه رکود، بحران به ارمغان خواهد آورد! به این هشدار بیفزایید، گلایه ضمنی سخنگوی دولت را که «انتشار عمومی» این هشدار را در هنگامه تلاش برای اجرای برجام نپسندیدند. گو اینکه آقای «محمد باقر نوبخت حقیقی» فراموش کرده اند که در سرآغاز گام نهادن در راه «برجام»، دولتمردان خود از «خزانه» خالی سخن می گفتند و پشتوانه مذاکراتی خودشان را ضعیف و ناچیز جلوه می دادند!

سوم: کارگزاران مجرب

شاید خرده گیری برخی به دولت، محل اعتنا باشد که شماری از کارگزاران دولت:

-«پا به سن گذاشته اند» و دیگر جوانی، چابکی و چالاکی عرصه قوه مجریه را ندارند.

- «برنامه اقتصادی مشخص» ندارند.

- شعارشان این است که «همسایه ها یاری کنید تا من مدیریت کنم» و یا...

اما باید بر یک امتیاز کارگزاران دولت صحه بگذارم که در رسانه و مهندسی افکار عمومی «مجرب» و «کارکشته» هستند.

چهارم: خیاطان

هانس کریستیان آندرسن سالها پیش نوشت: «دو خیاط به شهری وارد شدند و پادشاه را فریفتند که ما در فن خیاطی استادیم و بهترین لباسها را که برازنده قامت بزرگان باشد، می دوزیم؛ اما از همه مهمتر، هنر ما این است که...»

ادامه داستان را همه می دانند. بگذارید از همین قصه وام بگیرم؛ ایجاد «رویای خوش» دو ساله، مبنی بر «بهبود اوضاع» پس از توافق هسته ای، دستکم در نزد بخش قابل توجهی از نخبگان جامعه، ناشی از «هنر رسانه ای» همین کارگزاران مجرب است. آنان بسان «خیاطان هانس کریستیان آندرسن»، «دامن» همه چیز- از آب خوردن تا ازدواج جوانان را- به «مذاکرات» گره زدند؛ به سبب همین هنرمندی، به کارگزاران رسانه ای دولت، «دست مریزاد» باید گفت.

اگر کودکی فرصت فریاد بیابد، صدایش 
تناقض های انباشته را فرو می‌ریزد. بی‌شک کارگزاران رسانه ای دولت می دانند که «سرمایه اجتماعی»، مانند «مخاطب» است. دانه به دانه، آنها را باید جمع کرد، اما وقتی اعتمادشان سست و متزلزل شود، لشکر لشکر گریزان می شوند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.