اما آنچه نمیتوان به آن شک داشت این است که سالهای اخیر دیگر برای کودکی و کودکان روزگار خوشی نیست.
جنگ سوریه که پنج سال از آن میگذرد، حملات عربستان به یمن، تلاشهای ضد انسانی بوکو حرام ، کارهای ضدانسانی داعش ضد کودکان عراقی و ... از روزهای تلخ کودکان حکایت دارد. روزگاری که دیگر به رسانهها مجال واکنش نمیدهد و شاید دیگر رسانهها از بروز این اتفاقهای تلخ، هیجان زده نمیشوند. چنانکه در واکنش به پیکر بیجان آیلان- پناهجوی سه ساله سوری - همه ابراز نظر کردند، اما با اجساد پرشمار و گاه متلاشی شده کودکانی که این روزها به سواحل اروپا میرسد، هیچ همدلی دیده نمیشود. این در حالی است که صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) اعلام کرده شمار کودکانی که در سال جاری میلادی از اروپا درخواست پناهندگی کردهاند از ۱۰۶ هزار نفر عبور کرده است و کودکان حدود یک چهارم پناهجویان در اروپا را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر شمار این اطفال در نیمه اول سال جاری در مقایسه با سال گذشته ۷۵ درصد افزایش داشته است.
چندی پیش نیز صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) اعلام کرده است در پی ستیزهجوییهای گروه تروریستی بوکوحرام در نیجریه، حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار کودک در منطقه دریاچه چاد مجبور به فرار شدهاند. در عراق نیز که این روزها جولانگاه داعشیهاست، کودکان در قامت قربانی و جنایتکار حضور قابل اعتنایی دارند، چنانکه به گفته «فاضل الغراوی» عضو کمیساریای عالی حقوق بشر، «داعش چهار پایگاه نظامی مخصوص آموزش کودکان انتحاری در موصل دارد و تکفیریها 1200 کودک ربوده شده را در این پایگاهها برای انجام عملیات انتحاری آموزش میدهند. داعش حدود چهار هزار کودک را برای انجام حملات تروریستی در موصل آموزش میدهد.»
این در حالی است که گزارشها از جان باختن و تعرض به صدها کودک عراقی توسط داعشیها حکایت دارد. افزون بر این مصایب و تصاویر هولناک، در جوامعی که بظاهر در صلح و رفاه زندگی میکنند نیز اطفال با مشکلاتی چون آموزش، ازدواج زودهنگام و نقض حقوق خود روبهرو هستند. به هرحال اگر امروز کودکان لبخند خود را گم کردهاند و هر روز آواز خنده آنها در جهان کم آواتر میشود، مقصر همه ما هستیم، زیرا دنیا دیگر شاد نیست که طفلی را بخنداند.
نظر شما