برای اطلاعات بیشتر از روز حادثه، عدد یک رو بفرست، کارگاه!» یا «طرف شما چه ویژگی دارد؟ 085 ابروی کشیده، 083 بینی بلند، 082 گوش کوچک و... عدد رو بفرست تا بگم چه جور آدمیه!» و صدها پیامک تبلیغاتی مزاحم دیگر از فال قهوه و پیش‌بینی آینده تا مشاوره زن و شوهری. مردم ذله شده‌اند. شکایت برده‌اند به مخابرات. اما حیرتا آقای معاون وزیر جوابی داده که آدم حیران می‌ماند. مردم گفته‌اند دست کم کدی را دایر کنید تا مردم با گرفتن آن دیگر این پیامکها را دریافت نکنند. ایشان فرموده‌اند: «پیامکهای ارزش افزوده یک نوع تجارت تازه است که عده‌ای عمدتاً از قشر جوان در این بازار فعال شده‌اند و با آن کسب درآمد می‌کنند. اگر سامانه‌ای قرار داده شود که این نوع پیامکها را مشترکان دریافت نکنند، مشترک با یک درخواست تمام پیامکهای ارزش افزوده را قطع کرده و این تجارت دیگر رشد نمی‌کند!»

باورکردنی نیست، اما یک معاون وزیر جمهوری اسلامی این حرف را زده است. در واقع ایشان آسایش و رفاه و وقت مردم را می‌فروشد تا عده‌ای با آن تجارت و کسب درآمد کنند و به آن هم افتخار می‌کند. به زور هم این کار را می‌کند و به مردم اجازه انتخاب هم نمی‌دهد. آیا مدعی العموم فقط باید در پرونده‌های دزدی و اختلاس و یا امنیتی ورود کند. آیا این نوعی دزدی از حقوق مردم نیست؟ وقتی در اغلب پیامکها نمی‌نویسند فرستادن فلان عدد که توصیه کرده‌ایم برایتان این مقدار هزینه دارد و در عوض مردم را تحریک می‌کنند که در قرعه کشی شمش طلا و ال 90 اتومات و... برنده می‌شوی، آیا این معامله شرعی است؟ مخابرات به خاطر سودی که می‌برد، به عده‌ای اجازه می‌دهد روح و روان مردم را به بازی بگیرند، به پوچ‌ترین موارد از قبیل فالگیری و مانند آن دامن بزنند، به آنها دروغ بگویند، آسایش آنها را مختل کنند و هر لحظه مزاحم آنها شوند و عملاً از آنها دزدی کنند. حال وزارت مربوطه به جای حمایت از مردم، به خاطر سودی که از محل همکاری با بانیان این تجارت جدید (به ادعای آقای معاون وزیر) می‌برد، نه تنها کمکی به مردم نمی‌کند، بلکه راه خلاصی را نیز بر آنان می‌بندد. آیا مردم حق دارند به چنین مدیرانی که به جای خدمت به آنها در فکر تجارت آرامش آنهایند اعتماد کنند؟ آقای معاون! شما خجالت نمی‌کشید؟ چه کسی این اجازه را به شما داده است که مردم را مجبور کنید دم به دقیقه مزاحمتها را تحمل کنند تا چند نفر تجارت کنند و سودی به جیب بزنند و مقداری هم نصیب وزارتخانه شما شود. تمام هنر مدیریت شما این است؟ مردم از امثال شما باید به کجا پناه ببرند؟ چه کسی باید داد مردم را از جناب عالی بگیرد؟ چرا علنی حقوق مردم را نادیده می‌گیرید در حالی که شعار خدمت به آنها را می‌دهید و در پاسخ به اعتراض آنها عملاً می‌گویید: همین که هست؟!