۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۹
کد خبر: 319569

قرار هم نبود نبرد ۸۱ برنده‌ای داشته باشد. حتی اگر استقلال به واسطه آن دفاع منظمی که در بخش اعظمی از نیمه دوم به کار گرفت تا پیروزی پیش رفت باز هم انگار می‌خواست در ماورا اتفاقاتی رخ دهد تا همه به یک میزان از این بازی سهم ببرند. ساختن برنده و بازنده برای این بازی اشتباه‌ترین تحلیل ممکن است. برای این بازی نمی‌شود میزانی تعیین کرد. اینکه کدام سو سنگین‌تر است و کدام جهت سبک‌تر؛ حال استقلال یا پرسپولیس تفاوتی نمی‌کند. این بازی اگر برنده‌ای هم داشت، اگر پیروزی داشت، ‌فاتحش نه استقلال بود و نه پرسپولی

۸+۱نكته ازيك دربي باراني

به گزارش قدس آنلاين،

۱_باران می‌آمد اما برای مشتاقان دربی ملالی نبود. تماشاگرانی که آنقدر در بازی‌های قبل بی‌تفاوت بودند که لیگ نیز بارها و بارها به واسطه برجا گذاشتن سکوهای خالی به سخره گرفته شد. از یاد نمی‌بریم اظهارات مایوس‌کننده‌ای را که می‌گفت: «تماشاگران لیگ ایران از لیگ افغانستان هم کمترند.» فضایی آکنده از ناامیدی و رفتن به سوی قهقرا. گاهی اما می‌شود چنان از تساوی سرخابی‌ها در دربی‌ها لذت برد که برآیند آنچه رقم خورده را به عنوان یکی از بهترین بازی‌های فصل نامید. جمعه عصر به واقع نه پرویز مظلومی طاقت باختن داشت و نه برانکو ایوانکوویچ. هیچ یک. پرویز مظلومی عمیقا در پی پایان دادن به ناکامی‌های فصل قبل بود. روزهایی که استقلال رفت و برگشت دربی را باخت و در موقعیتی قرار گرفت که اگر یک باخت دیگر را تجربه می‌کرد، آن نمادی که خودش به زحمت ساخته بود در معرض نابودی و ویرانی قرار می‌گرفت. تساوی برای مظلومی حکم پیروزی را هم داشت هر چند که استقلال با اندکی دقت نیز شاید می‌توانست برنده میدان را ترک کند. ایضا برانکو لحظه‌ای به باخت فکر نمی‌کرد. او هم می‌خواست یک دربی نباز باقی بماند. حال تا کجا می‌تواند تاب بیاورد روشن نیست.
۲_برانکو ایوانکوویچ یک جنتلمن واقعی است. مردی با خصوصیات اخلاقی منحصر به فرد. با فرهنگی متفاوت و متانت طبعی باورنکردنی. ساعاتی پس از پایان دربی در حالی که در هتل المپیک محل اقامت پرسپولیسی‌ها هیاهویی برپا است و نقل و نبات است که برخی‌ها نثار رقیب سنتی‌شان می‌کنند و از آن جملات بی‌مایه بهره می‌گیرند، ایوانکوویچ بی‌آنکه حرفی درباره دربی بزند گوشه‌ای نشسته است و با وینکو بگوویچ قهوه می‌خورد و حرف‌های دیگری می‌زند. برانکو لحظه‌ای به خودش اجازه نمی‌دهد وارد کری‌های سبک پس از بازی شود. متین و باوقار گوشه‌ای از لابی هتل نشسته است و کلامی درباره آن بازی حرف نمی‌زند. انگار روزها است از دربی می‌گذرد. می‌گویند این خاصیت اروپایی‌ها است که وقتی یک رویداد ورزشی بخصوص فوتبال تمام می‌شود، دیگر درباره آن بازی سخنی نمی‌گویند. برانکو ایوانکوویچ جمعه شب ساعاتی پس از بازی با استقلال اینگونه بود. ساکت، آرام و در اندیشه بازی‌های آینده...
۳_یادمان می‌آید که در همین بازی با ژاپن که رقیب سنتی فوتبال ایران در قاره محسوب می‌شود، نیمی از این تماشاگران هم در ورزشگاه آزادی نبودند. تماشاگرانی که شاید بخشی از آنها برای پر کردن وقت خود به ورزشگاه رفته بودند. جمعه شب اما به هنگام شروع دربی 100 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی حضور داشتند. چند باره تاکید می‌کنیم که قدر این استقلال و پرسپولیس را به عنوان عالی‌ترین سرمایه‌های فوتبالی باید دانست. هر چند که به لحاظ فنی اصولا فوتبال ایران در حال گذر از روزهای افول است اما با همین مقدار سرمایه‌ها نیز می‌شود به آینده امیدوار بود و استقلال و پرسپولیس را برخلاف تصورات‌مان تیم‌هایی دید پرجاذبه. سرخابی‌ها در مبهم‌ترین روزهای فوتبالی 100 هزار تماشاگر را با خود به ورزشگاه می‌برند در حالی که در همین بازی با ژاپن طبقه اول ورزشگاه آزادی هم پر نمی‌شود.
۴_ و باز هم به یاد می‌آوریم آن واکنش‌های استثنایی مهدی رحمتی را که عصر سرد جمعه شب را با آن واکنش‌های حیرت‌انگیز داغ کرد. رحمتی بی‌چون و چرا ستاره دربی هشتاد و یک بود و پیش از آنکه دوباره از کارلوس کی‌روش بپرسیم که چرا خود را از داشتن این دروازه‌بان محروم می‌کند، باید به پاسخ این سوال دست یابیم که چرا رحمتی با وجود رقم زدن نمایشی به یادماندنی در واپسین ثانیه‌ها بی‌جهت دقایقی از وقت بازی را کشت و خود را زمین انداخت. مهدی رحمتی را از این منظر می‌شود مقصر در نتیجه رخ داده دانست. دروازه‌بانی که سهوا موجب شد پرسپولیس در آن دقایق پراضطراب تمرکز بگیرد و با آرامش بیشتری حملاتش را سازماندهی کند. یورش‌هایی که در نهایت جواب داد و سرخ‌ها را به گلی رساند که شاید حالا حالا نظیرش را نبینند.
۵_ تحلیل‌های احساسی و جانبدارانه دلیل نمی‌شود که محسن ترکی را مسبب و عامل این تساوی بدانیم. داوری بی‌تعارف خوب بود. محسن ترکی خوب دوید، در صحنه‌ها حضور داشت و به غایت بر بازی مسلط بود. سوت زدن میان آن هجم عظیم تماشاگران که انتظار کوچکترین اشتباهی را می‌کشند، دشوار است اما ترکی نشان داد برخلاف برخی همتایانش که آنقدر در اشتباه کردن استعداد دارند که قهرمان لیگ را تغییر دهند، می‌تواند به خوبی بازی را کنترل کند. دیدن محسن ترکی با آن تسلط شاید بیش از همه حسرت و افسوس تماشاگران تراکتورسازی را برانگیزد که در ایستگاه پایانی لیگ چهاردهم چنین داور بی‌اشتباه و قاطعی را طلب می‌کردند. داوری که هم مدیریت کرد و هم به عالی‌ترین شکل ممکن بازی را به سوی عدالت سوق دارد.
۶_  البته که دفاع مطلق نمی‌تواند تاکتیک غلطی باشد. آنچه امروز در لابه‌لای برخی تحلیل‌ها که در مزمت تاکتیک‌های پرویز مظلومی بیان می‌شود اوج بدبینی است. تاکتیکی که مظلومی پس از به ثمر رسیدن گل اتخاذ کرد دقیقا مشابه همان روش‌هایی بود که کارلوس کی‌روش بارها و بارها در تیم ملی ایران اتخاذ کرده است. یک بازگشت تاریخی کافی است تا پی ببریم به تفاوت تحلیل‌ها در مواجهه با آنچه در تیم ملی رقم می‌خورد، با آنچه در استقلال رخ داده است. تیم ملی با مربیگری کارلوس کی‌روش درست با همین روش، حتی شدیدتر پس از اینکه دروازه تیم ملی کره را در خاک این کشور باز کرد به لاک دفاعی فرو رفت و سرانجام پیروزمندانه میدان بازی را ترک کرد و راهی جام جهانی شد. کی‌روش پیش‌تر و البته پس از آن نیز همواره از اجرای این تاکتیک غافل نبود. پرویز مظلومی نیز به واقع با استقلال چند گامی با پیروزی فاصله نداشت اما دست بر قضا او در نهایت بازی برده را با تساوی تاخت زد تا امروز از دید برخی به عنوان مقصر اصلی شناخته شود در حالی که اینگونه تحلیل‌ها عادلانه نیست. امروز اگر استقلال با همان دفاع چند لایه‌اش در نیمه دوم برنده میدان را ترک می‌کرد همین منتقدان، مظلومی را به واسطه آنچه به کار گرفت، می‌ستودند.
 ۷_و این جوان‌هایی که دیدن‌شان وسوسه‌مان می‌کند. و این جوان‌هایی که شاید سر حضور خیل عظیم تازه به راه افتاده به ورزشگاه آزادی باشند. شاید همین‌ها هستند که فوتبال دوستان را چنان مشتاق می‌کرده‌اند که با این چشمگیری به ورزشگاه بروند و بازی سنتی را نگاه کنند. یک پرسش از پرویز مظلومی اما ضروری است. چرا استقلال او سهم بیشتری از جوان‌ها نبرد؟ چرا فرشید اسماعیلی که در بازی با سپاهان یکی از خوب‌ها بود حتی در لیست هجده نفره تیمش قرار نگرفت و چرا دیگر جوان‌ها نظیر علیرضا رمضانی توفیق حضور در این بازی را نداشتند؟ محسن کریمی هم که تنها پدیده حاضر در لیست استقلال بود دقایق آنچنانی به بازی گرفته نشد. پرویز مظلومی را پیش از آنکه به یاد جسارت برانکو در بازی دادن به محمد انصاری جوان در جناح چپ پرسپولیس بیندازیم دعوت می‌کنیم به مرور آنچه در غیاب کرار جاسم رقم خورد. آیا او از بازی ندادن به کرار و بهره‌گیری از جوان‌ها در بازی‌های گذشته ضرری را متوجه خود دید؟ جمعه ظهر نیز سرمربی آبی‌ها می‌توانست با جسارت بیشتری ترکیبش را ارنج و اقدام به تعویض کند. مظلومی در این فصل هر جایی برد که به همین بازیکنان گمنام بازی داد.
  ۸_برای اینکه ادعا کنیم همه جا را دیده‌ایم انگشت اشاره را نشانه می‌گیریم به سوی امید ابراهیمی و مهدی طارمی. بازیکنانی که انگار هرگز اثری از آنها در دربی هشتاد و یکم نبود. مردانی که کارلوس کی‌روش حساب ویژه‌ای روی آنها باز کرده است و بازیکنانی هستند به ظاهر برای فردای فوتبال ایران. امید ابراهیمی فرسنگ‌ها دورتر از انتظارها ظاهر شد و مهدی طارمی نیز بازیکنی بود محو شده در اتمسفر دربی که حاشیه‌های حاکم بر این بازی تمام وجودش را به تسخیر درآورده است. ابراهیمی و طارمی قرار است بازیکنان تیم ملی در بازی‌های مرحله آتی انتخابی جام جهانی باشند. ابراهیمی و طارمی باید به زودی در کره، در ژاپن، در استرالیا و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس راه صعود به جام جهانی را پیمایش کنند. بازیکنانی که در دربی هشتاد و یکم دیدیم عمیقا ناامیدمان کردند. بیکاره‌هایی که هیچ یک در فرم بدنی مطلوب نبودند و بی‌شک ضعیف‌ترین نمایش را در ترکیب تیم‌های خود به جا گذاشتند. این دربی را البته اگر نادیده بگریم که محال است، ابراهیمی و طارمی بهترین‌های تیم‌های خود بوده‌اند. بهترین‌هایی که در این بازی بدترین بودند.
 ۹_و ختم کلام گلزن‌های دربی. از این پس جابر انصاری و جری بنگستون را جدی می‌گیریم. مردانی که شانس‌های اول گلزنی دربی هشتاد و یکم محسوب نمی‌شدند. جابر که هفته‌ها خاموش بود، دومین گلش را پس از گلزنی مقابل سپاهان وارد دروازه پرسپولیس کرد. دو گل یکی از دیگری مهم‌تر. جری بنگستون نیز از این پس بازیکنی خواهد بود ویژه در ترکیب سرخ‌ها.
 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.