حميد رضا شکارسري - «برايشان فرقي نمي‌کند / خيابان‌ها / شادند يا غمگين / رهگذران»*

فرم، شعر مي ‏آفريند ؛ خوانش شعري از لاله صبوري

وقتي ميگويند، شعر چيزي جز فرم نيست، از فرم چه برداشتي دارند؟ اين واژه به صورت شعر مربوط ميشود يا به محتواي آن يا به هردو؟

درواقع بايد هرسه گزينه را حاوي بخشي از حقيقت فرم دانست. فرم بي ترديد با هندسه و موسيقي کلمات و سطرهاي شعر در ارتباط است. از سوي ديگر بديهي است که هرگز نميتوان شعر را به هندسه و موسيقي کلمات و سطرها تقليل داد و محتواي متفاوت شعر را ناديده گرفت.

به اين ترتيب آيا نميتوان و نبايد فرم شعر را نسبت گره خورده صورت و محتواي آن دانست که در هر نسبت به اثر ديگر متغير است؟ به اين ترتيب آيا هر شعر فرم خاص خود را ندارد؟

«لاله صبوري» در شکل دادن فرم شعر خود رندانه عمل کرده است. با اين فرم ميتوان دو محتواي متفاوت از متن استخراج کرد. در خوانش اول اين خيابانها هستند که نسبت به شادي و غم رهگذران بي تفاوت اند، اما در خوانش دوم اين رهگذرانند که نسبت به شادي و غم خيابانها
بي تفاوت هستند.

بديهي است که خوانش دوم، اجتماعي تر است و به شعر هويتي اجتماعي ميبخشد. حال آنکه خوانش اول حسيتر و عاطفيتر است.

در هردو خوانش، منش شعري متن حاصل تشخص بخشي به خيابانهاست. با اين تکنيک درونمايه شعر که «تنهايي» است، هويت شاعرانه يافته است. حاصل همجوشي اين تکنيک و درونمايه (محتوا) فرميرا ايجاد کرده است که تواناييهاي تأويلي متن را افزايش داده است. به عبارت ديگر بدون اين فرم اصلاً شعري حاصل نميشد.

*جا ماندن/ لاله صبوري/ فصل پنجم/ 1394/ صفحه 69.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.