گروه جامعه / محبوبه علی‌پور - گرچه متولیان امنیت جامعه افزایش آمار خشونت و مزاحمت‌ها نسبت به زنان را کاهش یافته می‌دانند، ...

 مزاحمان خیابانی؛ قاتلان امنیت روانی جامعه

 اما با وجود تحولات مختلف و تأکید بر سبک زندگی سالم اجتماعی؛ هنوز هم این مقوله از مشکلات اجتماعی زندگی زنان به شمار می‌آید.

روزی نیست که شما در کنار خیابان شاهد صحنه‌های آزاردهنده و تأسفبار مزاحمت برخی افراد و رانندگان خودروها برای بانوان نباشید و در این میان، بانوان بدون امکان دفاع، باید متحمل آثار سنگین روانی نادیده گرفتن حقوق اجتماعی خود باشند.

 

 مسأله «امنیت جنسی»

دکتر امیرخالد رستگار، جامعه‌شناس در این باره به خبرنگار ما می‌گوید: مزاحمت‌های خیابانی در مجموعه وسیع‌تری به نام «مزاحمت جنسی» قرار می‌گیرد که به بررسی نیاز دارد. به هر روی، زمانی آحاد زنان از گروه‌ها و رده‌های سنی مختلف مورد خشونت و مزاحمت قرار می‌گیرند که از عرصه خصوصی و خانه به دلایل مختلف وارد عرصه اجتماعی و عمومی می‌شوند و بروز این گونه مزاحمت‌هاحضور آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین گرچه علل و پیامدهای این رویه ناخوشایند قابل تأمل است اما باید به پیامدهای خشونت‌ها حساس‌تر نگریست.

 

 اضطراب برای بانوان

وی با اشاره به پیامدهای پنجگانه این عارضه می‌افزاید: زمانی که زنان با این گونه تجربه‌های ناخوشایند رو به رو می‌شوند در آن‌ها ترس و اضطرابی رخ می‌دهد که مشارکت اجتماعی زن را تضعیف می‌کند.

از نقطه نظر زنانه وقتی زنی به دلایل گوناگون و تنها برای کسب سرمایه اقتصادی و اشتغال بلکه حتی برای کسب سرمایه اجتماعی و فرهنگی پا به جامعه می‌گذارد ولی خشونت‌ها و مزاحمتی را تجربه می‌کند، این امر سبب می‌شود در دسترسی به منابع کسب سرمایه‌های اجتماعی با محدودیت مواجه شود و نمی تواند نقش اثرگذاری در سطح کلان جامعه داشته باشد، زیرا اجرای نقش‌های شغلی و تحصیلی به تمرکز و تعهد نیاز دارد که این تجربیات موجب تداخل در نقش آفرینی شده و آن‌ها را در اجرای این وظایف ناتوان می‌سازد. بدین ترتیب پیامدهای آن افزون بر محدوده فردی، به عرصه جامعه نیز صدمه می‌زند، زیرا جامعه از توان مؤثر نیمی از افراد خود محروم می‌شود.

 

 تنها مردان امنیت دارند؟!

این عضو هیأت علمی دانشگاه با اشاره به دیگر پیامدهای «مزاحمت» ادامه می‌دهد: این رویه سبب ترویج این تلقی شده که «امنیت» مفهومی جنسی به خود گرفته است. چنانکه برای همه زن‌ها اعم از محجبه یا بد پوشش، پیر یا جوان، جامعه نا‌امن شده و اگر مرد باشی از امنیت بیشتری برخوردار خواهی شد. این مسأله سبب تخریب سرمایه اجتماعی می‌شود. مساله بعدی اینکه چنین رفتارهایی نوعی وابستگی بیمارگونه را در زنان ایجاد می‌کند، چنانکه به این باور می‌رسند که برای هرگونه حضور اجتماعی باید در کنار یک مرد باشند تا از امنیت بیشتری برخوردار شوند. در این حالت عزت نفس و استقلال زنان مخدوش می‌شود که آثار نامطلوبی بر سلامت روانی و اجتماعی آن‌ها خواهد داشت.

 

 دامن زدن به خشونت در جامعه

دکتر رستگار به اثرگذاری این موضوع فرا‌تر از زندگی زنان اشاره کرده، می‌گوید: به هر روی هر زنی وابسته به خانواده و خویشاوندی است که در صورت احساس ناامنی او این حس ناخوشایند به خانواده و جمعیت مردان نیز تسری پیدا می‌کند. چنانکه این تصور در جامعه گسترش می‌یابد که به طورکلی جامعه به لحاظ نظم و امنیت با چالشی جدی روبه روست. بدین ترتیب پس از حیطه زنانه و ناموسی وارد دیگر ساحت‌های زندگی اجتماعی و اقتصادی نیز خواهد شد و مردان نیز دیگر امنیت نخواهند داشت که این مساله به سلامت اجتماعی صدمه می‌زند.

پیامد دیگر که قابل تامل است، اینکه با بروز این خشونت‌ها عملکرد و اقتدار دستگاه‌های متولی مانند نیروی انتظامی زیر سوال می‌رود. در واقع اعتماد مردم به توانمندی این نهاد‌ها سلب می‌شود. بنابراین افراد می‌پندارند برای حفظ امنیت خود باید به طور فردی عمل کنند که این امر به فرهنگ خشونت در جامعه دامن می‌زند.

 

 عوامل فرهنگی و اجتماعی

وی در ادامه به تشریح علل پرداخته و می‌افزاید: از عوامل مؤثر می‌توان به عوامل فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی اشاره کرد. چنانکه در اغلب جوامع، زنان به عنوان «ابژه‌های جنسی» در نظر گرفته می‌شوند. از این رو در همه جوامع متفاوت در سطوح توسعه اقتصادی، سطح رفاه اجتماعی و نوع فرهنگ، کما بیش چنین تجربیاتی برای زن‌ها وجود دارد.

دکتر رستگار خالد تأکید می‌کند: عامل دیگر فرهنگی اینکه در جامعه معاصر، میل جنسی بنابر دلایل مختلفی همانند رواج مصرف‌گرایی، جوان‌گرایی گسترده و عادی شدن روابط آزاد؛ تشدید شده است. چنانکه این مسایل در بروز رفتارهای خشونتبار بی‌تأثیر نیست و حتی نشانه مردانگی به شمار می‌آید، از این رو برخی زنان نیز این گونه رفتار‌ها را ناخوشایند ندانسته و حمل بر توجه و مزیت بر دیگر همجنسان خود می‌کنند.

 فضاهای بی‌دفاع شهری

دکتر رستگار خالد در خصوص عوامل ساختاری و سیستمی نیز می‌گوید: وجود فضاهای بی‌دفاع در اماکن عمومی ما از عوامل ایجاد خشونت و مزاحمت است، زیرا این گونه فضا‌ها مانند زیرگذر‌ها شرایطی را دارا هستند که امنیت شهروندان به حداقل می‌رسد و در نبود کارگزاران امنیتی و حفاظتی، زمینه ساز و تسهیل کننده مزاحمت‌ها می‌شوند.

  خوانندگان گرامی! لطفاً دیدگاه خود را درباره این بحث با شماره پیامک 30004567 در میان بگذارید.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.