گروه هنر- باران باستاني: تم اصلي فيلم تحسين برانگيز «آبي» ساخته کيشلوفسکي درباره زني است که همسر و فرزندش را در سانحه تصادف از دست مي‌دهد و بعد از مرگ شوهرش متوجه مي‌شود که زن دومي هم در زندگي او بوده، زني که باردار هم هست....

نفس گرم؛ خير و شر در تقابل  با عشق و زندگي

 

تم سريال «نفس گرم» به کارگرداني محمد مهدي عسگرپور که از شبکه يک پخش ميشود و طرفداران زيادي هم پيدا کرده، شباهت زيادي به تم فيلم آبي دارد.اما نفس گرم سريالي با قسمت‌‌هاي زياد است که ايرانيزه هم شده و قرار است تعاليم مذهبي را به مردم يادآوري کند و تصويرگر سبک زندگي ايراني - اسلامي هم  باشد.  آقا مرتضي، همسر مليحه در قسمت دوم سريال بر اثر تصادف به کُما رفت و به مرور مشخص شد که او در همه سالهاي زندگي مشترک با مليحه به او دروغ گفته است! مليحه ميماند با يک دروغ بزرگ، قلبي شکسته و روحي که مؤمن است و تلاش ميکند از راه انصاف و محبت که توصيه دين است به بيراهه نرود، اما او هم آدم است، مگر يک آدم چقدر تحمل دارد؟

نفس گرم، سريال موفقي است چون از دو اهرم قوي براي بازگو کردن داستان خود استفاده کرده است؛ شخصيت اصلي يک زن است و موتور داستان با روايت عشق از ديدگاههاي مختلف گرم ميشود. داستانهاي زنانه هميشه ميتوانند مخاطبان زيادي را با خود همراه کنند.ماجراهاي « زن دوم» هم هميشه براي زنان که مشتريان اصلي سريالهاي تلويزيوني هستند، جذاب است و هيچ وقت قديمي و تکراري نميشود.

عسگرپور شخصيتهاي داستان خود را به دو دسته خوب و بد تقسيم کرده است؛ در اينجا ديگر از شخصيتهاي خاکستري که مدتي است در آثار نمايشي باب شده و نويسندهها و کارگردانان براي توجيه نداشتن قهرمان از اين واژه استفاده ميکنند، خبري نيست. مليحه، قهرمان داستان است. او زني مؤمن است و تا زمانيکه زندگي آرام است، مليحه هم آرام و با همه دنيا مهربان است.او ناصح خوبي است تا همه را به صبر و شکيبايي و منطق تشويق کند، اما وقتي مرتضي تصادف ميکند، او بيتاب ميشود،گريه و زاري ميکند، اما به مدد ايمانش خيلي زود خود را جمع و جور ميکند، به زندگي عادي برميگردد و تلاش ميکند با پشتوانه ايماني که دارد مرتضي را از کما وبيهوشي به دنيا برگرداند، موفق هم ميشود، اما وقتي از پنهانکاري مرتضي و زن دوم او باخبر ميشود، ديگر تاب نميآورد.اما ديگر مليحه آن زن سابق نيست. اين بخش از وجود مليحه بسيار باورپذير و قابل باور است.عسگرپور نميخواسته از او يک قديس غيرباور بسازد و موفق هم شده است.

ضد قهرمان داستان نفس گرم اما مرتضي نيست، ناهيد هم نيست، مونس خواهر مرتضي است که تلخ است مثل زهرمار. بهانه اين همه تلخي و سياهي مرگ دخترش در تصادف است.  اما مخاطب متوجه ميشود که ذات او بد است، در او هيچ مهرباني و کُنش مثبتي ديده نميشود، اگر دخترش هم نميمُرد، او باز هم آدم بدي بود. برادر شوهر فروغ هم آدم يکي از بدمنهاي داستان است. او تنها چيزي که ندارد منطق است.  بدمَن خشن داستان هم پسر عمه ناهيد است که نقشش را رامين راستاد بازي ميکند.همين بدمن خام است که بيشترين آسيب را به داستان و روايت سريال نفس گرم ميزند. در دورهاي که کارگردانان و نويسندگان ديگر تلاش نميکنند که قهرمان و ضد قهرمان در داستان‌‌هاي خود وارد کنند تا در سايه امن قرار گيرند و کسي آنها را متهم نکند که آنها دارند الگو معرفي ميکنند، عسگرپور اين کار را کرده و خيلي نرم و آرام ميگويد که آدمها در چه شرايطي حق دارند، تغيير کنند و در چه شرايطي بايد مراقب رفتار خود باشند.

 اصليترين برگ برنده عسگرپور در سريال نفس گرم انتخاب مرجانه گلچين براي بازي در نقش مليحه و رويا تيموريان در نقش مونس است. هر دوي اينها نقشهاي خود را عالي بازي ميکنند؛ دو زني که در دو قطب داستان قرار دارند، درست مانند خير و شر که قطبهاي اصلي زندگي را ميسازند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • الهام IR ۲۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۷
    2 1
    سلام سریال خیلی عالیه به همه شما بازیگران و عوامل سریال نفس گرم خسته نباشید میگم..