که به این جمله رئیس این نهاد برخوردم؛ «جامعه هدف کمیته امداد، محرومان و نیازمندان هستند که وضعیت خوبی در زندگی آنها حاکم نبوده و این مسأله در شأن نظام اسلامی نیست».
این سخنان از وضعیت نامطلوب محرومان و نیازمندان جامعه حکایت دارد و بیانگر اِشراف مدیران این حوزه بر مشکلات جامعه هدفشان است که باید هم چنین باشد. اما این پرسش که پس چرا وضعیت همچنان ناامید کننده باقی مانده، برایم بی پاسخ و تأمل برانگیز است.
بخش دیگری از سخنان آقای فتاح که چند روز پیش گفته است: « ما انقلاب کردیم تا ریشههای فقر را در جامعه از بین ببریم و اینکه هنوز در جامعه اسلامی ایران فقر تولید میشود، یک بیماری و معضل بزرگی است که همه مسؤولان نظام در آن دخیل هستند» واقعیت تلخ دیگری است که پرداختن به آن در این مجال ممکن نیست، ولی آنچه اهمیت دارد این است که خانوادههای نیازمند زیر پوشش این نهاد، بدون هیچ پشتوانه و کمکی، تنها با تکیه بر کمکهای این نهاد باید زندگی کنند. کمکهایی که گفته میشود ماهانه 50 یا 60 هزار تومان بیشتر نیست، مبلغی که حتی نمیتوان نان مصرفی روزانه را با آن خرید. برنج و روغن و حبوبات، لباس و... و خیلی چیزهای دیگر که از ملزومات اولیه و بدیهی هر زندگی معمولی به شمار میرود؛ پیشکش!
آقای فتاح از «پیشنهاد افزایش 20 درصدی مستمری مددجویان در سال آینده» خبر داده، اما گفته بعید میداند دولت توان این مقدار افزایش را داشته باشد. حال با فرض قبول این پیشنهاد ازسوی دولت، مستمری خانوادههای تحت پوشش میشود ماهانه 60 یا 70 هزار تومان! و با فرض محال ثابت ماندن تمام هزینههای زندگی، مانند روز روشن است که اتفاق مثبتی در زندگی این عزیزان رخ نمیدهد. «چه باید کرد؟» پاسخ این پرسش را نمی دانم، اما با توجه به آنچه از مصایب زندگی مددجویان میبینم، از تمامی مسؤولان، دولتمردان و قانونگذاران کشور میخواهم با هرآنچه در توان دارند، از امکانات و ظرفیتهای اداری گرفته تا تصمیم سازی و تصمیم گیریهای سریع و مؤثر، به میدان بیایند و باری از دوش این قشر محروم بردارند.
نظر شما