تفاوت در عملکرد
محمد رضا احمدی، 54 ساله میگوید: پزشکان امروز با گذشته فرق کرده ومادی گرا شدهاند. این را ماجراهای اخیر تأیید میکند. برای نمونه من در سالهای جوانی در یکی از شهرستانهای دورافتاده خدمت میکردم؛ پزشک جوانی نیز همان جا با وجود محرومیت فعالیت داشت. امروزه با گذشت بیش ازسی سال و انتقال آن پزشک به مشهد، هنوز هم من و سایر مردم روستا برای درمان، همان پزشک را ترجیح میدهیم .
درد مزمن بی اخلاقی
اما سخن صاحب نظران نیز قابل تأمل است. دکتر فاطمه رخشانی، عضو فرهنگستان علوم پزشکی دراین باره اظهار میکند: به نظر میرسد در سالهای اخیر درحرفهها ومشاغل گوناگون از لحاظ تعهد حرفه ای با ضعفهایی روبه رو هستیم. گواه این امر نیز اخبار وتجربیات شخصی است که این سالها داشتهایم. چنانکه خانه هایی که پیش از این، دهها سال دوام داشت، حال با ضعف تعهد برخی معماران فرو میریزد و یا خودرویی که مکانیک با تعهد خود، با خیال راحت تحویل میداد، حال در کمترین زمان دوباره گذرش به تعمیرکاران میرسد.گویا این ضعف درتعهد حرفه ای به مسأله ای اجتماعی وعمومی تبدیل شده است. وی میافزاید: البته ثمرات ونتایج این کاستیها با هم متفاوت است، چنانکه با خطا وکاستی یک معمار، ممکن است صدمات مالی حاصل شود، اما ثمره ضعف در خدمات درمانی و پزشکی میتواند از دست دادن جان باشد. درواقع این تصور که چون شاهد ضعف دراخلاق حرفهای در سطح جامعه هستیم، میتوان بیتوجهی در تمام مشاغل و گروهها را درانجام مسؤولیتهای خود نادیده گرفت و توجیه کرد، مقولهای نادرست است.زیرا گاه تاوان بی توجهی دراین زمینه میتواند هزینه جبران ناپذیری داشته باشد.بنابراین پزشکان برای ورود به این حرفه سوگندنامهای را قرائت میکنند که تضمین کننده خدمات آنها باشد. این تأکید بر پایبندی به جز پزشکان تنها در وکلا دیده میشود که نشانگر اهمیت این مشاغل است.
این استاددانشگاه ادامه میدهد: همچنین از آنجا که مردم برای سلامت خود اهمیت بیشتری قایل هستند، در خصوص بهره مندی از خدمات درمانی و پزشکی کیفی تر و دقت نظر افزونتری دارند. چنانکه شاهدیم خانوادهها در صورت مشکلات اقتصادی حاضرند ازلباس وغذا چشم پوشی کنند، اما برای تهیه مسایل درمانی هیچ کوتاهی را برنمی تابند وتمام اعضا تلاش میکنند این مسأله به بهترین صورت حل شود.
شاید مسری باشد!
دکتر رخشانی میگوید: نمی توان منکر ضعف اخلاق حرفه ای در سطح جامعه شد که عوامل مشترکی نیز در آن دخالت دارد. چنانکه طی سالهای اخیر، شاهد موج فزاینده مادی گرایی هستیم که همه در تلاشند به سوی رفاه بیشتر بروند که حاصل آن رواج رقابتهای ناسالم ومقایسه خود با دیگران است. درحوزه سلامت نیز گرچه این رویه ناخوشایند است، اما در واقعیت هستند افرادی که در اولین قدمهای فعالیت؛ خود را با کهنه کاران و متخصصان مقایسه میکنند و انتظار دارند از همان میزان مزایای اقتصادی برخوردار باشند. ازاین رو تن به تلاشهای بی فرجام میدهند.
آثار اجتماعی سیاستگذاریها
اما سیاستها وبرنامه ریزی های مسؤولان حوزه بهداشت و درمان چه نقشی دراین کاستیها داشته است؟ عضو فرهنگستان علوم پزشکی تأکید میکند: به دلایل سیاستگذاریهای نادرست، جایگاه پزشک عمومی با وجود هفت سال تحصیل و توانمندی کافی، سست شده است. درحالی که در کشورهای پیشرفته، یک پزشک عمومی بخوبی میتواند بسیاری از مشکلات جسمی ، روانی وحتی اجتماعی را بررسی کرده و حل کند و در مراحل بعدی متخصصان ایفای نقش میکنند. این در حالی است که مردم کشور ما از همان ابتدا برای درمان بیماری هایشان به سراغ متخصصان میروند.
به این ترتیب پزشک عمومی جایگاه و درآمد مطلوبی ندارد. بنابراین برای خلاصی از این مسأله، ترجیح میدهد تخصص بگیرد. در کشور ما هرم نیروی انسانی فعال درحوزه بهداشت و درمان وارونه است، به طوری که تعداد متخصصان ما بیش از پزشکان عمومی و پرستاران است.
دکتر رخشانی میافزاید: نکته دیگر باید برای فعالان در حوزه سلامت، صلاحیتهای حرفه ای تعریف شود. این درحالی است که به دلیل دانشگاههای گوناگون، امکان تحصیل برای علاقهمندان پزشکی فراهم است واین افراد بی هیچ فیلتری وارد میشوند وبه سهولت هم مدرک میگیرند. درحالی که باید در مقوله تحصیل وجذب نیروی انسانی دراین حوزه دقت نظر بیشتری داشته باشیم. چنانکه در کشورهای پیشرفته برای به کارگیری افراد در برخی مشاغل همانند پزشکی، حتی وضعیت خانوادگی آنهارا بررسی میکنند که چه آسیبها وچالشی داشته اند.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: مسأله بعد اینکه باید درخصوص حقوق بیماران نیز جامعه را آگاه سازیم که در صورت تضییع حقوقشان از مجاری قانونی وارد عمل شده وپیگیر باشند، همچنین سیستم بهداشت ودرمان نیز پاسخگوی مردم باشد.
علاج بعد از واقعه
حال پرسش اینجاست که باید چه کرد؟
دکتر رخشانی میگوید:دربروز این بداخلاقیها در حوزه پزشکی ،رابطه اقتصادی غیرمنطقی وغیر اصولی پزشک با بیمار نیز مؤثر است. البته این رویه باید تغییرکرده و به چالشها و موانع بخوبی رسیدگی شود و راه های برون رفت از آن را شناسایی کرد که یکی از این راهها راه اندازی «پزشک خانواده» است که خانوادهها با انتخاب پزشک خود بتوانند از آسیبها و بی اخلاقیها در امان بوده و آن پزشک نیز مدافع حقوق آنان باشد و همچنین به لحاظ فرهنگی، فعالان سلامت نیز همانند دیگر اقشار، الگوی مناسب اخلاقی نداشته اند وجا دارد دراین زمینه به معرفی الگوهای ارزشمندی که درجامعه کم نیستند، بپردازیم.
نظر شما