عربستان با سیاست پولی سعی می کند برخی از کشورهای فقیر آفریقایی را با خود همراه کند تا ایران را تحت فشارهای روانی و تبلغاتی قرار دهد .عربستان در همه مسائل منطقه ای با ایران شکست خورده بنابراین با تنش زایی خواهان رویارویی آمریکا و غرب با ایران است.

حمله به سفارت عربستان در ایران ناخواسته و غیر عامدانه بوده د رحالی که حمله موشکی به سفارت ایران در صنعاء برنامه ای از پیش تعیین شده است

بمبارن هوایی جنگنده های عربستان سعودی در صنعا بخشی از سفارت ایران را مورد اصابت موشکی خود  قرار داد و منجر به زخمی شدن چهار تن از کارکنان محلی و آسیب رسیدن به دفتر نمایندگی ایران در صنعا شد. طبق کنوانسیون 18آوریل 1961 وین اماکن دیپلماتیک از نظر مصونیت برخودار و هرگونه تعرض به این گونه اماک موجب مسولیت بین المللی دولت مهاجم می شود. عربستان سعودی در دور جدید تنش زایی مواجهه رودررویی را با ایران آغاز کرده که به گفته دکتر حسین رویوران کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی عربستان بازنده بازی خطرناک منطقه است.

-به نظر می رسد عربستان با ایران وارد بازی خطرناکی شده و حمله موشکی به سفارت ایران در یمن آغازی بر ماجراجویی های حکام سعودی است آیا می توان گفت که سیاستمداران سعودی درک درستی از مسائلی که رقم می زنند دارند؟

بی شک عربستان سیاست فرار به جلو را در پیش گرفته به عبارت دقیق تر عربستان سعودی با اعدام شیخ نمر و بعد از آن با قطع ارتباط با ایران و همسو کردن برخی کشورها با خود برای قطع روابط دیپلماتیک با ایران درصدد است تا  شدت تنش با ایران را افزایش دهد. حال این سئوال مطرح می شود که عمده ترین دلائلی که عربستان خواهان افزایش شدت تنش  با ایران است چیست؟در پاسخ باید گفت عربستان در همه مسائل  منطقه ای  به گونه ای با ایران مواجه شده و حضور ایران در آن مناطق معادات و محاسبات عربستان را بر هم زده است .مثلا حضور نیروهای تروریست مورد حمایت عربستان و نیروهای ایرانی حامی دولت قانونی سوریه در این کشور و شکست عربستان در یمن موجب شده که عربستان با تشدید تضادها رو به رو شود از این رو مایل است تا با دسیسه های مختلف هرگونه که می تواند  بغرب را واردار به ورود به  بحران منطقه ای و رو در رویی با ایران کند .مسلما اگر عربستان مطمئن شود که آمریکا در برابر ایران قرار می گیرد به هدف خود رسیده است اما مشکل عربستان این است که غرب حاضر نیست با ایران مواجه شود و هر دو طرف را به خویشتنداری دعوت می کند و برخلاف موضع گیری همیشگی این بار از عربستان حمایت نکرد. این نشان می دهد سیاست های عربستان دیگر برای غرب قابل تحمل نبوده و از آن دفاع نمی کند.شکست های پی در پی عربستان سعودی راهی جز  پیشتازی و پیاده کردن طرح ها و برنامه هایی که  افق روشن و معلومی ندارند عرصه را بر عربستان تنگ کرده بنابراین چون بزرگترین بازنده منطقه است به هر رشته ای چنگ می زند شاید بتواند اندکی خود را از آشفته بازاری که درست کرده بیرون بکشد البته با حفظ منابع خود که چنین مساله ای محقق نمی شود از این رو می توان گفت حتی اگر عربستان برای خود افقی ترسیم  کرده باشد این افق شفاف و براساس مواین بین المللی نیست و توسط حکام جوانی طراحی شده  که سیاست های ماجراجویانه ای را دنبال می کنند و درک دقیقی از سیاست خارجی و روابط بین الملل  ندارند .اظهارات اخیر محمد بن سلمان وزیر دفاع و ولیعهد دوم عربستان سعودی مبنی براینکه ما با ایران هیچگاه وارد جنگ نخواهیم شد نشان می دهد عربستان تنش را تعریف کرده و سقف آن هم جنگ است .در حال حاضر آنچه که عربستان انجام می دهد در این چارچوب است اما افق خاصی ندارد و آینده مطلوبی در پیش رو نخواهد داشت.

-عمده ترین دلیلی که عربستان برای همسو کردن برخی کشورها  چون سودان و جیبوتی برای قطع ارتباط با ایران دنبال می کند چیست؟

-عربستان برخی کشورهای که به لحاظ سیاسی آن چنان دارای اهمیت نیستند را با خود همراه کرده است همسو کردن این  کشورها بیشتر پروژه رسانه ای است تا یک پروژه سیاسی .یقینا قطع رابطه  سودان یا جیبوتی با ایران اثرات خاصی بر ایران ندارد و عدم ارتباط آنا با ما کشور را دچار چالش و مشکل خاصی نمی کند .  اساسا ارتباطات ایران و کشورهای نامبرده  بسیار محدود  و تقریبا  در حد صفر است و  قطع شدن آن برای ایران اهمیت قابل توجهی ندارد .حال این سئوال مطرح می شود چرا عربستان این کار را می کند؟عربستان با سیاست پولی سعی می کند برخی از کشورهای آفریقایی و فقیر را با خود همراه کند تا حدودی فشار روانی و تبلیغاتی علیه ایران راه بیندازد بی شک این فشار فقط تبلیغاتی و روانی است تا یک فشار واقعی .یقینا در روابط بین الملل هر چه قدر کشورها با کشوری ارتباطات گسترده تری داشته باشند  برای آن کشور موفقیت به شمار می رود .اما درشرایط فعلی کارهایی که عربستان انجام می دهد و با دادن دلارهای نفتی برخی از کشورها را با خود همسو می کند  بیشتر برای فشار روانی و ابعاد رسانه ای است  تا بعد استراتژیک

-حمله به سفارت ایران در یمن یکی از مسائلی است که به نظر می رسد از پیش طراحی شد بوده تحلیل شما از این مساله چیست؟

-حمله به کنسولگری عربستان و سفارت در تهران قطعا کار درستی نبوده و مغایر با حقوق بین الملل می باشد  که دولت نیز در کنار محکوم کردن این حرکت  38 نفر از خاطیان را بازداشت کرده است .این اقدام  دولت و نظام جمهوری اسلامی نشان می دهد واکنش مردم ایران به حدی گسترده بوده که نیروهای ضد شورش نتوانسته اند اوضاع را به خوبی کنترل نمایند که  این اقدام غیر قانونی اتفاق افتاده است بنابراین نشان می دهد که حمله به سفارت عربستان اقدامی از پیش طراحی شده توسط دولت نیست .این اتفاق که بر اثر خشم مردمی اتفاق افتاده ممکن است در هر جای دنیا اتفاق بیفتد همانند حمله به سفارت ایران درانگلستاان سال 1958 که تروریست هایی با ورود به سفارت بخشی از سفارت را گرفته با گروگان گیری و کشتن دیپلمات و آتش زدن سفارت خانه ایران اقدامات خطرناکی انجام دادند  اما آن زمان ایران ارتباط خود را با انگلیس قطع نکرد. علی رغم اینکه این اتفاق افتاده انگلیس باید امنیت سفارت خانه ایران را حفظ می کرد اما اتفاق ناخواسته ای است که حادث گردیده بدین معنا نیست که دولت مقابل مسئولیت ندارد  اما عامدانه نبوده است .اما حمله موشکی به سفارت ایران در یمن  با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته به نحوی که جنگنده های سعودی سفارت را هدف قرار داده اند لذا آن چیزی که در ایران اتفاق افتاده تخلف و اشتباه ناخواسته است اما آن چیزی که در یمن در سفارت ایران اتفاق افتاده برنامه نظامی از پیش برنامه ریزی شده است و قطعا قابلیت پیگیری در سازمانهای بین المللی را دارد اگر عربستان مسائل سفارت خانه اش را در ایران  پیگیری کند سازمانهای بین المللی به ایران تذکر می دهند اما قطعا اگر حمله موشکی به سفارت ایران پیگیری شود عربستان سعودی با وضعیت بدتری مواجه می شود

-به نظر شما دستگاه دیپلماسی کشور حرکت قابل توجهی در این زمینه داشته است؟

-آقای ظریف با ارسال نامه ای به  دبیر کل سازمان بین الملل  این موضوع را هم مطرح نموده است .از این رو با توجه به حساسیت موضوع ایران حق دارد  خواستار جلسه گذاشتن شورای امنیت شود. اما تا کنون ایران حداقل اقدام را انجام داده  و فقط نامه توضیحی به دبیر کل ارسال کرده و از دبیر کل خواسته که به وظایف خود در کاهش تنشی که عربستان بدان دامن می زند عمل نماید. اگر عربستان به سیاست تنش زایی در منطقه ادامه دهد بعید نیست وزارت خارجه از شورای امنیت درخواست بررسی و پیگیری و مقابله با آن را بنماید.در سیاست خارجی معمولا  وزیر خارجه  براساس داده هایی که دارد برنامه ریزی می کند قطعا وزیر خارجه داده هایی دارد که دیگر کارشناسان سیاسی ندارند زیرا ایشان  در راس یک سازمانی قرار دارند  که اساسا شرایط  داخل و خارج از کشور را کاملا برایشان منعکس می کنند بنابراین براساس شرایط تصمیم گیری می کنند.بنده تصور نمی کنم که وزارت خارجه تا کنون قصوری داشته باشد ممکن است براساس یک سری داده ها تشخیص داده که فعلا عکس العمل جدی نداشته باشد بنابراین نمی توان ارزیابی کرد که این مساله پایین تر یا بالاتر از انتظار بوده است .

-استمرار تنش هایی که عربستان با ایران آغاز کرده آیا برای این کشوردر آینده دستاورد خاصی به دنبال خواهد داشت؟

-عربستان به امید پیروزی و برد در منطقه بازی خطرناکی را آغاز کرد و با توجه به حمایت غر و اسرائیل هرگز گمان نمی کرد که مفتضحانه بازی را ببازد بنابراین میتوان به صراحت گفت که عربستان وارد بازی باخت باخت شده است .کاهش قیمت نفت که برای آسیب رساندن به ایران و مقاومت بود نه تنها به ایران آسیب وارد کرد بلکه عربستان را با چالش های مختلفی مواجه کرد. عربستان در کاهش قیمت نفت به دنبال باخت ایران بود اما در این بازی خود بازنده شده و حال به این نتیجه رسیده که کاهش قیمت نفت نه تنها دستاوردی برایش نداشته بلکه موجب کمبود بودجه و مشکلات عدیده ای در عربستان شده است از این رو می توان گفت  سیاست های باخت باخت  استمرار ندارد یعنی در یک مدت طولانی کارآیی ندارد و تهدید جدی به شمار نمی رود. لذا عربستان سعودی دیر یا زود به سرعت ناگزیر است از سیاست های خصمانه خود عقب نشینی کند و در یک شرایط معقول تری قرار بگیرد و آنجاست که ممکن است کشورهایی با میانجی گری یک نوع گفتگو بین ایران و عربستان را آغاز کنند.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.