قدس آنلاین/ بهاره داداشی: مطالعه تاریخ چندین هزارساله ایران نشان می‌دهد، ایرانیان در هر دوره از تاریخ خود فارغ از نوع و ماهیت حکومتی که بر آن‌ها حکمفرما بود، مردمانی معتقد و پایبند به اصول دینی بودند. از تجربه‌های تاریخی معاصر این مسأله، سیاست‌های دین ستیزانه رضا شاه پهلوی و کشف حجاب بود که در راستای سکولاریزه کردن جامعه ایران به اجرا درآمد . مردم ایران که از همان آغاز و با صف بندی در مقابل عملکرد حکومت از خود واکنش نشان دادند، ثابت کردند که حاضر نیستند به هر قیمتی به رفاه و پیشرفت دست یابند.

نوسازی غربی با فرهنگ ایرانی- اسلامی سازگار نبود

 در دوره محمدرضا شاه برنامه‌های اصلاحی که با هدف نوسازی و پیشرفت کشور انجام شدند نیز رضایت مردم به دست نیامد؛ اگرچه خود محمدرضا پهلوی معتقد بود، این برنامه‌ها برای دسترسی به دموکراسی انجام شده است. وی معتقد بود؛ «اگر بپذیریم که راه وصول به دموکراسی واقعی از رهگذر ساختمان اقتصادی سالم و نیرومند می‌گذرد، کشورهای فقیر در حال توسعه برای رسیدن به این دموکراسی، واژه‌ای تو خالی خواهند بود. به نظر من در این دوره و زمانه هیچ کشوری نمی‌تواند دعوی استقلال سیاسی داشته باشد، مگر اینکه از ساختار اقتصادی محکمی برخوردار باشد. امروزه، آزادی و حاکمیت ملت‌ها را قدرت اقتصادی تضمین می‌کند و همین قدرت اقتصادی است که شرایط حصول دموکراسی حقیقی را فراهم می‌آورد. یکی از جدی‌ترین مسایل عصر حاضر این است که آیا باید به سطح بالاتری از زندگی ارتقا بیابیم یا باید از آن چشم بپوشیم؟ آیا باید صبورانه در عضویت کشورهای جهان سوم باقی بمانیم یا از دروازه هایی که تمدن جدید در پشت آن قرار دارد، بگذریم؟ کشورهای در حال توسعه، اگر عبور از این دروازه را بپذیرند، خودشان را با مشکلاتی عظیم مواجه می‌یابند.
 اغلب آنان منابع متوسط یا محدودی دارند و تقریباً همیشه بدون تجربه و بویژه افراد دوره دیده هستند و ناگزیرند همیشه با رقابت جویی‌ها و سختگیری‌های کشورهای صنعتی دست به گریبان باشند. زمان به ضرر آن‌ها در گذر است؛ زیرا مزایای کشورهای ممتاز مرتباً رو به افزایش است.
کشورهای ممتاز چون در مسیر پیشرفت خویش با رقیبان نیرومندی مواجه نبودند، توانستند در نهایت آرامش، راه رسیدن به دموکراسی را با ساختن زیر بنای اقتصادی محکم بر مبنای توانایی‌های خاص علمی و فنی، هموار سازند.» (محمدرضاپهلوی، پاسخ به تاریخ، ص 300 ) با وجود اصرار و تمایلی که محمدرضا شاه به انجام این برنامه‌ها داشت، از آنجا که اولویت‌های مردم ایران همواره چیزی فراتر از کسب رفاه مادی به هر قیمتی بود، این اقدام‌ها نتوانست رضایت آن‌ها را تأمین کند و سبب شد که  فاصله مردم با حکومت هر روز بیشتر شود.
 اگرچه این برنامه‌ها زمینه‌های مناسبی برای بهره برداری‌های سیاسی کشورهای غربی و تأمین اهداف و منافع آن‌ها را نیز فراهم می‌کرد.
برنامه اصلاحی شاه، حمایت آمریکا را نیز به دنبال داشت و شاه را به ادامه حکومتش امیدوار می‌کرد. حکومت پهلوی هر مانعی را که بر سر راه اجرای این برنامه‌ها بود، سرکوب می‌کرد که واقعه 15 خرداد سال 1342 نیز در همین راستا اتفاق افتاد که به تشدید نارضایتی مردم و طبقه روحانیت از عملکرد حکومت منجر شد؛ زیرا این طرح‌ها با بافت فرهنگی و سنتی جامعه ایران در تضاد بود.
 پس از این حادثه، طبقه روحانیت که در جامعه ایران از نفوذ بالایی برخوردار بود، هدایت مردم را به دست گرفت، ولی محمدرضا شاه که تنها به فکر اجرای طرح‌های اقتصادی خود بود، هر نوع مخالفتی را با تکیه بر قوه نظامی که برای تدارک آن هزینه زیادی صرف کرده بود، بشدت سرکوب می‌کرد.
 اما در نهایت این سرکوب‌ها آغازگر حرکت‌های اسلامی شد که در اعتراض به جنبه‌های نوین گرایی حکومت و با حمایت ساکنان شهرها که از مناطق روستایی به شهرها مهاجرت کرده بودند، شکل گرفتند.
( دیوید‌ای اپتر وچالرز الف. اندی، اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی، ص 126) از دست رفتن مشروعیت حکومت در میان مردم و مقبولیت عملکرد روحانیون که همسو با تمایلات دینی مردم بود، یکی از مهم‌ترین دلایل تعیین خط مبارزه مردم برای انقلاب اسلامی بود.
پس از سال 1340 و در پی رحلت آیت الله بروجردی، رویه حوزه و بیشتر علما نیز تغییر یافت.
از این زمان امام خمینی(ره) به عنوان روحانی متنفذ حوزه چهره نمایی کردند. عملکرد ایشان متفاوت از رویه سابق حوزه بود. امام خمینی(ره) نسبت به هر حرکت حکومت که بر خلاف اسلام بود، واکنش نشان می‌داد. در نتیجۀ این فعالیت‌ها و مبارزات، قول و عمل ایشان در جایگاه رهبری نهضت و به عنوان مرجع دینی و سیاسی، مورد استناد جریان‌های گوناگون بخصوص حرکت‌های مذهبی قرار گرفت. همه گیر شدن مشکلات در عرصه‌های گوناگون، فقر اقتصادی، ضعف دولت دربهبود شرایط، تجزیه‌طلبی‌های قومی در نقاط گوناگون کشور، فعالیت علنی و آزادانه ضد دینی و بی توجهی حکومت به آن، خشم مردم را افزایش داده بود.
تفحص در اندیشه‌های امام خمینی(ره) ما را به این نتیجه می‌رساند که در نظرگاه فکری ایشان بحث دین و مذهب و اجرای دستورات الهی، در اداره جامعه و حکومت بر مردم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. حفظ و بقای نهادها و قوانین اسلامی، اجرای قوانین جزایی و کیفری در اسلام، استقرار عدالت، نظم و قانون و ممانعت کردن از ظلم، استبداد و تجاوز، جمع آوری مالیات‌های اسلامی برای فراهم کردن نیازهای مردم و ارایه خدمات عمومی مربوط به آموزش، بهداشت، دفاع، رفع تجاوز و آمادگی پایدار برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و حفظ عزت و شوکت مسلمانان، ایجاد شرایط مطلوب برای آموزش، ریشه کن کردن گروه هایی که منبع فساد و خسارت به جامعه اند، رفتار مساوات‌طلبانه و پرهیز از برخوردهای تبعیض‌آمیز، حل مسأله فقر و تهیدستی و توزیع عادلانه ثروت، همه این اصول از طرف امام خمینی به عنوان وظایف و عملکرد دولت، طرح شده است.
امام(ره) در کتاب «کشف اسرار» که در بردارنده مهم‌ترین دیدگاه‌های ایشان درخصوص حکومت و نحوه اداره جامعه است، آورده اند که: «خدای تعالی در این آیه« اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» تشکیل حکومت اسلام را داده است... ما نمی‌گوییم، حکومت باید با فقیه باشد، بلکه می‌گوییم حکومت باید با قانون خدایی، که صلاح کشور و مردم است، اداره شود و این بی نظارت روحانی صورت نمی‌گیرد... ما می‌گوییم مجلس مؤسساتی که تشکیل می‌شود، برای تشکیل یک حکومت یا تغییر یک رژیم، باید از فقها و ملاهای خردمند عالی مقام باشد... تا در انتخاب سلطان، مصالح کشور و توده را سنجیده و شاه عدالتخواه و مطیع قوانین کشوری که همان قانون‌های خدایی است، انتخاب کند... و روشن کردیم که اینکه می‌گوییم، حکومت باید دست فقیه باشد، نه آن است که فقیه باید شاه و وزیر و سرلشکر و سپاهی و سپور باشد، بلکه فقیه باید نظارت در قوه تقنینیه و قوه مجریه و مملکت اسلامی داشته باشد... ما نمی‌گوییم و نگفتیم که شاه باشد، فقیه باشد، یا مقدمه واجب بداند، شاه باید نظامی باشد، ولی از مقدمه که قانون رسمی مملکت است، تخلف نکند.»(همان، صص 233-109)
بی توجهی حکومت پهلوی به اوضاع مردم و از طرف دیگر سر دادن هر روزه شعار هایی در پیشرفت و رفاه کشور و تلاش برای نمایش چهره‌ای محبوب از خود در نظر دولت‌های غربی و بخصوص آمریکایی‌ها برای جلب اعتماد این کشورها و از سوی دیگر روشنگری‌های روحانیت برای مردم نسبت به حقوق اولیه و حقه آن ها، زمینه‌های توجه مردم برای تعریف دینی از ایدئولوژی مبارزه و انقلاب را شکل داد و حکومت پهلوی همچنان غافل از این امر مهم بود که مشروعیت خود را باید از مردم کسب کند و این مسأله محقق نمی‌شد، مگر با اجرای برنامه‌های فرهنگی و اقتصادی که در راستای تأمین گرایش‌های دینی مردم باشد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • تاسف IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
    0 0
    جالب که مطالب کپی پست از سایت های دیگرو به نام خودتون می زارین. واقعا کارتون خلاف موازین اخلاقی روزنامه نگاریه باعث تاسف است ....