مراسم اختتامیه سیوسومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و بیستوسومین دوره جایزه جهانی کتاب سال، با حضور حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران و علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی روز یکشنبه ۱۸ بهمن ماه در تالار وحدت تهران برگزار شد. جای تأسف است وقتی میبینیم مدت مدیدی است که وضعیت ادبیات در ایران رو به حضیض رفته است، به گونهای که در بسیاری از جشنوارهها و جوایز ادبی چون کتاب سال این ژانر ادبی تأثیرگذار نمیتواند جایگاهی برای خود بیابد.
متأسفانه در سیوسومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی هیچ اثر تألیفی در حوزه ادبیات بزرگسال برگزیده نشد و حتی در جایگاه آثار تقدیری هم قرار نگرفت. به عبارت دیگر در جایزه کتاب سال هیچ داستان، شعر، نقد ادبی و پژوهشی به عنوان آثار در خور تعمق و برتر از سوی داوران انتخاب نشدند و این باعث شگفتی بسیار است.
این در حالی است که در حوزه داستان کودک و نوجوان و هنرهای نمایشی آثار بیشماری چه تالیفی، چه پژوهشی و چه ترجمه انتخاب شدند؛ طوری که «دفترچه خاطرات یک کلاغ» نوشته مژگان شیخی به عنوان اثر تقدیری بخش تألیفی کودک و نوجوان و نمایشنامه «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد» نوشته نصرالله قادری در این جایزه معرفی شدند. عدم حضور آثار ادبی، بخصوص ادبیات داستانی در جایزه مذکور هشدار جدی به حساب میآید. هشداری که اگر توسط مسؤولان ارشد فرهنگی کشور جدی گرفته نشود فاجعه بزرگی را بزودی بوجود خواهد آورد.
بیشک وظیفه مسؤولان و متولیان رده بالای فرهنگی تنها برپایی جایزهای که آنهم سالیان پیش توسط دیگران تأسیس شده است، نیست. وظیفه ایشان به طور حتم رصد وضعیت ادبیات، آسیبشناسی و برطرف کردن نواقص کار است. این بزرگان باید برآن باشند تا سیاستها و برنامههای نهاد و سازمانهای خود را به گونهای هدایت و مدیریت کنند تا ادبیات کشور از ورطه هولناکی که در آن افتاده بیرون بیاید. عدم برگزیده شدن آثار ادبی در حوزههای داستان، شعر و پژوهش زنگ خطر بزرگی را به صدا در آورده که باید خیلی زود و با دقت بسیار برای برون رفت از آن دست به کار شد. یادآوری این نکته ضروری است که متأسفانه در شرایط کنونی هیچگونه توجه و عنایتی به ادبیات کشور نمیشود. در گذشته نه چندان دور تحلیلگران و نظریهپردازان ادبی به اندازه کافی هشدار دادهاند اما متأسفانه هیچگاه مسؤولان مربوطه تلاشی در خصوص راه اندازی مجدد چرخ ادبیات کشور نکردهاند و به احتمال قوی نخواهند کرد.
در تمام دنیا اهمیت ادبیات در ایجاد تحولات عظیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... بر همگان مبرهن است. از این رو مسؤولان ارشد غالب کشورها همواره برآن هستند تا وضعیت ادبیات کشور خود را بهبود ببخشند و مصائب و مشکلات پیشروی اهالی ادب و هنر را برطرف سازند. در صورتیکه در ایران متولیان امور فرهنگی به اشتباه گمان میکنند برپایی جشنوارهها و جوایزی از این دست تنها وظیفه آنهاست. این افراد در سطح کلان مصائب فرهنگی کشور را برطرف نمیکنند و فقط به ظواهر امر توجه دارند. اگر اتفاق ناخوشایند امسال در هر کشوری رخ میداد بیشک وضعیت اضطراری اعلام و نشستها و جلسات آسیب شناسی بهمنظور دست یافتن به طرحهای کاربردی برپا میشد. .
نظر شما