کارگران مشغول کارند؛ یکی زمین را میکَنَد، چند نفر روی جرثقیل کار نصب چراغها را انجام میدهند، جوشکار، کارهای خیلی جزئی و باقی مانده را اجرا میکند، مهندسهای ایرانی، طرحهای شرکت «جی ام پی» آلمانی را یکی یکی اجرا میکنند.
حالا از سه سالنی که قرار است برای نمایشگاه آماده شود، تنها نصب شیشهها، هواکشها، برق، آب، گاز،
راه اندازی موتورخانهها و... مانده است. قرار است تا نیمههای اسفند، همه کمبودها برطرف شود. البته میماند خط مترویی که تا ورودی نمایشگاه کشیده شود، که آنهم ملالی نیست.
ترافیک مصلی و یک میلیارد و سیصد میلیون تومان پول هدررفته
تصمیم قطعی گرفته شده تا نمایشگاه کتاب امسال و هر سال، در شهر آفتاب برگزار شود. تصمیمی مهم که به نظر میرسد باید گرفته میشد. باید قبول کنیم تردد روزانه 170 هزار نفر در قلب پایتخت با همه مشکلاتی که بیش و کم با آن آشنا هستیم، چه از نظر مالی و چه معنوی معقول و مقرون به صرفه نبود و نیست. از سال 1384 تا 1394
مصلایتهران میزبان علاقهمندان به حوزه کتاب بود. بر اساس آمار و گفتههای مهندس حسینی، مدیر شرکت سرمایهگذاری شهرداری تهران، زمان برگزاری نمایشگاه، در ترافیک اطراف مصلی، حدود یک میلیارد و سیصد میلیون تومان صرف هزینههای ترافیکی و بنزین میشد. آلودگی محیطی برای اهالی محلههای مصلی هم بماند که چه ضرری را به مردم آن منطقه میرساند.
از 12 سالنی که قرار است سال 96 به بهرهبرداری برسند، برای امسال سالنهای سه قلو میزبان کتاب و کتاب خوانها خواهد بود. این سه سالن حدود 24 هزار مترمربع مساحت دارند، نور خوبی هم دارند. شاید این مقدار فضا، جواب آن جمعیت مصلی را ندهد اما به دلایلی که گفته شد، برای امسال میتواند کافی باشد. با این حال مسؤولان پروژه معتقد بودند که همین سه سالن هم از مصلی فضای بیشتری دارد. از سالن سه قلو که بیرون میآیید با «باغ ایرانی» روبهرو میشوید؛ محیطی باز و دور از هر آلودگی، میتواند برای کتابخوانها ایدهآل باشد. رواقهایی هم در جلو سالنها بنا کردهاند تا از آفتاب و باران در امان بمانید.
اولین ضربهای که نمایشگاه کتاب از این انتقال خواهد خورد، طبیعتاً میزان حضور مخاطبان یا تماشاگران این رویداد مهم است. درست مثل این روزها که ممکن است مسی، اعجوبه فوتبال دنیا از بارسلونا به منچسترسیتی انتقال یابد؛ تصور کنید چقدر از طرفداران بارسلونا کاسته خواهد شد. البته نمایشگاه ما در آن حد معروف نیست، اما این یک مثال ساده برای این انتقال بود. اگرچه در انتقال مسی، میلیاردها دلار پول زبان بسته هم از بانکی به بانک دیگر و از جیب شرکت یا دلالان به دلالان دیگر خواهد رفت. با اینحال چه بخواهیم و چه نخواهیم ریزش مخاطب مخصوصاً تهرانی را شاهد خواهیم بود. اینکه مسؤولان نمایشگاه چطور با این معضل کنار خواهند آمد، پیشگویی سختی است. اینکه چطور میتوانند مخاطبان را تحریک و تشویق کنند تا هر کدام کیلومترها دورتر از تهران برای دیدن کتابها بروند، راهکار سنجیدهای میخواهد. به نظرم این امر جدا از اطلاعرسانی به مردم و بهرهگیری از رسانه ملی، نیاز به کارشناسان خبره دارد. البته مسؤولان ارشاد بهتر میدانند که این افت را خواهند داشت، اما بعید میدانم بجز تبلیغات تلویزیونی برای امسال که سال اول و حساسی برای نمایشگاه است، برنامه دیگری تهیه دیده باشند. باید منتظر ماند و دید که اگر مسی به بارسلونا انتقال پیدا کرد و نمایشگاه به عوارض تهران، آیا بارسلونا و نمایشگاه کتاب هواداران خود را در همان سطح نگه خواهند داشت یا نه؟
فروش کم، تاوان دوم
بیتردید افت مخاطب، افت فروش را به همراه خواهد داشت. به من خرده نگیرید اما بعد از انتقال مسی به منچستر سیتی، بارسلونا هم افت فروش بلیط و کالاهای تبلیغاتی خواهد داشت. البته همانطور که گفتم، این دو مقوله قابل مقایسه نیستند و آنجا بحث هزاران میلیارد تومان است و اینجا چند صد میلیون. پس برای چند سال تا دوباره رونق گرفتن نمایشگاه، میتوانیم بیخیال فروش باشیم. با اینحال انتشاراتیهایی که این همه مسیر را برای انتقال کتابها و رزرو جا طی میکنند، حداقل انتظار دارند اگر سودی نمیبرند، هزینههایشان سر به سر یا به قول معروف «یربه یر» شوند.
کتاب ویترین فرهنگ کشور
وقتی در کشوری بحث کتاب در درجه نخست قرار گرفت، آنوقت میشود روی آن حساب کرد. به همین دلیل معتقدم جایگاهی که برای کتاب در نظر میگیریم، باید در شأن آن باشد. شأن نمایشگاه کتاب اجل از نمایشگاههایی مثل نفت، پتروشیمی، شیرینی و شکلات و این نوع نمایشگاهها است. اگر کتابخوان و اهل مطالعه باشیم، بد نیست جور دوری راه را بکشیم. هیچ عیبی ندارد یک روز از بقیه روزهای به بطالت رفتهمان را صرف رفتن به نمایشگاه کنیم. دیدن کتاب و خرید آن خیلی خوب است، خیلی. بحث ارشاد و انتشاراتیها بماند برای بعد. اینکه ارشاد باید همه کارها را به آنها بسپارد هم بماند برای بعد...
نظر شما