یکی از مهم ترین و اساسی ترین رکن شکل گیری جامعه، خانواده است که می تواند نقش مهمی در رشد، تربیت و پیشرفت افراد جامعه داشته باشد و بی شک یکی از مهم ترین عضو از اعضای خانواده، زن است که نقش بسیار موثر و بی بدیلی را در تعالی خانوداه دارد. اما این نهاد مهم اجتماعی در طی نیم قرن اخیر به علت ورود زنان به بازار کار، ضربه سنگینی خورده؛ زیرا که مهم ترین نقش ها در خانواده بر عهده زن است مثل همسری، مادری، حفظ پاکدامنی و سلامت اخلاقی جامعه، خانه داری و غیره که قطعا هیچ کس جز او نمی تواند به خوبی از پس آن بر آید؛ و مسلماً ورود آنها به عرصه های مختلف کاری، نقش اساسی زن را در خانواده کم رنگ و یا بی رنگ می کند؛ و این زنگ خطری بزرگ برای جامعه کنونی و نسل های آینده به شمار می آید.
با وجود اینکه پذیرفتن اشتغال از سوی زنان مسؤلیتی مضاعف بر دوش آنها می گذارد، انگیزه و هدف ورودشان در این قلمرو پر خطر چیست؟
در این جا به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
انگیزه ها به دو قسم کلی تقسیم می شود (مثبت و منفی):
انگیزه های مثبت: به پنج قسم کلی تقسیم می شوند:
1. انگیزه مادی: امرار معاش، کسب ثروت و تقویت بنیه مالی
2. انگیزه اجتماعی: کسب مقام و موقعیت اجتماعی، جلب احترام اجتماعی و مطرح شدن به عنوان الگو در جامعه
3. انگیزه خدماتی: کمک به اقتصاد جامعه، ایجاد اشتغال و به کار گماردن دیگران
4. انگیزه خانوداگی: رفاه خانواده، خشنودی والدین، جلب رضایت همسر
5. انگیزه های شخصی: استقلال فردی، دستیابی به اهداف، افزایش خودباوری و رشد و شکوفایی
انگیزه های منفی:
1. فرار از مسؤلیت های اصلی زندگی
2. چشم و هم چشمی
3. رقابت با مردان: به تقلید از کشورهای غربی و تحت تأثیر اندیشههای فمینیستی که به تساوی همه جانبه حقوق زنان و مردان معتقدند.
4. بی ارزش شماردن خانه داری
اما ورود زنان در عرصه های مختلف کاری به دور از خانواده و منزل با هر انگیزه و نیتی، پیامدهایی را به بار آورده که بعضی مثبت و بعضی منفی است. به بعضی از این پیامدها اشاره می کنیم:
پیامد های مثبت:
- ایفای نقش اجتماعی و کسب مهارتهای اجتماعی
- افزایش اعتماد به نفس
- افزایش سطح آگاهی و تجربه
- برآورده شدن نیازهای مالی خود و رفاه نسبی خانواده
- خارج شدن از رکود و یکنواختی در زندگی
- بهرهمند شدن از قدرت درک اقتصادی و مدیریت بهتر خانه از نظر اقتصادی
- رسیدن سریعتر فرزندان به استقلال در انجام کارهای شخصی
پیامد های منفی:
- ناتوانی در ایفای نقش های خود در منزل
- انتقال خستگی ناشی از شغل به خانه و عدم آمادگی جسمانی و روانی برای برآوردن نیازهای روانی و عاطفی اعضای خانواده
- نظارت نداشتن مستقیم بر فرزندان و غفلت از نیاز آن ها
- پیامد های نامطلوب بر رشد جسمانی و روانی فرزندان
- گاهی سنگینی کارهای منزل بر دوش شوهر و فرزندان میافتد
- بر آورده شدن نیاز های کلامی و عاطفی در محیط کار
- گاهی با توجه به محیط و شرایط کاری منجر به دوستی ناسالم و فساد اخلاقی می شود
- کم میلی و یا بی میلی نسبت به بچه دار شدن و اکتفا به فرزند کمتر
- گاهی دستیابی به استقلال مالی باعث سستی روابط زناشویی میشود: استقلال مالی، اجتماعی و مدیریتی که زنان شاغل به دست میآورند گاهی آنها را دچار نوعی خطای شناختی- رفتاری مینماید که منجر به عدم هماهنگی با همسرانشان میگردد؛ در نتیجه، قدرت چانهزنى زنان در خانواده به طور چشمگيرى افزايش پيدا مىكند؛ رفتارهایی مثل منّت گذاشتن بر سر همسر، حساب و کتاب جداگانه برای خود درست کردن خریدهای غیر ضروری، روی آوردن به تجمّلات و... باعث تیرگی روابط زناشویی شده و نقش مرد بودن را به عنوان مرد از او گرفته، غالباً به حاشيهنشينى وی مىانجامد. همین مسأله میل به ادامه زندگی همسر را با وی کمتر نموده، باعث سستی بنیان خانواده میگردد.
- مخدوش کردن نقش و جایگاه پدر در بین فرزندان
- محروم شدن فرزندان دختر از یک الگوی مناسب مثل مادر
- دوگانگی در تربیت فرزندان: مدت زمانی که مادر در محل کار حضور دارد، مجبور است فرزندان خود را به مهد کودک بسپارد و یا نزد افراد دیگری از فامیل مثل خواهر یا مادر بزرگ بگذارد. و این دوگانگی در تربیت ایجاد می کند.
- نداشتن فرصت کافی برای پخت و پز و استفاده بیش از حدّ از غذاهای آماده و گاه ناسالم
- پیری زودرس، افسردگی و مشکلات جسمانی و روانی
- تغییر در ارزشها و اولویّتها
- افزایش نرخ بی کاری در جامعه
راهکارهای کاهش اثرات منفی:
1. شناور ساختن ساعات کار: تا کارکنان بتوانند بهتر به کارهای شخصی خود رسیدگی کنند.
2. مدیریت زمان و برنامه ریزی: با توجه به این که کارکردن زنان در برخی مواقع، یک ضرورت انکارناپذیر تلقی می شود چنان چه توأم با برنامه ریزی و تقسیم بندی صحیح اوقات باشد می تواند زمینه را برای رشد و تحرک شغلی در محیط کار و خانه فراهم کند.
3. دورکاری: امروزه با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و وجود ابزار پیشرفته مثل رایانه ها، بسیاری از کارهای اداری را می توان در منزل انجام داد. این کار کمک شایانی در راستای صرفه جویی در وقت آنها شده و از خستگی های آنها کاسته می شود.
4. تقلیل ساعات کار
5. آموزش و استفاده از مشاوره: زنان باید با اصل قرار دادن حفظ ارکان خانواده بیاموزند که چطور بین رفتار حرفه ای و سازمانی با روابط اجتماعی و زندگی خانوادگی خود ارتباط معقول و منطقی برقرار کنند و شأن هر یک را منطبق بر هنجارهای خود محفوظ بدارند. همچنین استفاده از خدمات مشاوره ای جهت پیشگیری از استرس های شغلی و تأمین بهداشت روانی زنان برای سازگاری مؤثر با زندگی لازم است.
6. همکاری و مشارکت اعضای خانواده: فرزندان و همسر یک زن شاغل باید با مادر و همسر خود را درک کنند و در اجرای این فعالیت او را یاری دهند. آنها باید در انجام کارهای خانه مشارکت داشته باشند تا فشار ناشی از کار منزل بر دوش مادر کمتر سنگینی کند.
7. به کارگیری زنان در مشاغل زنانه و مورد علاقه آنها: این کار باعث کاهش نرخ بیکاری در جامعه می شود.
علاوه بر راه کارهای ارائه شده، نهادهای دولتی و رسانه ها نیز می توانند در این زمینه نقش داشته باشند و با اتخاذ تدابیر صحیح و به موقع به مشارکت بهتر زنان در جامعه کمک کنند. به عنوان نمونه این نهادها می توانند با اصطلاحات فرهنگی به برجسته شدن و کارآمدی نقش خانه داری و مادری زن کمک کنند و دولت با وضع قوانین و سیاست گذاری شفاف در قانون کار، به اشتغال بهتر زنان کمک کند.
با وجود این راهکارها و بکارگیری آن ها در جهت بهبود روابط خانوداگی می توان گفت اشتغال زنان مفید و بلامانع است ولی در صورت رعایت نکردن آن ها جامعه با یک مشکل جدی و بسیار خطرناکی رو می شود.
نظر شما